داستان کوتاه 244 خبر

داستان کوتاه: مچ‌گیری

به‌هرحال دو ماه طول کشید تا بابا قدری بهتر شد و به منزل بازگشت. روزی که به خانه آمد برای ما یکی از بهترین روزهای عمرمان بود؛ اما هنوز برای مامان این علامت سؤال باقی بود که چرا بابا تا دیروقت در شرکت می‌ماند و این بلا بسرش آمد؟