آن لحظه دیگر به فکر غم خود نبودم فهمیدم دنیا با همه غم‌هایش در همین‌جا است. مرد گویا راننده‌ای بوده که در اثر بیماری کلیه، توان کار کردن را ازدست‌داده و با فروش هرچه تا آن روز داشته و خرج دوا و درمان کرده بود الآن به فقر افتاده و ناچار به این منطقه نقل‌مکان نموده‌اند.
همیشه یک رژ لب همراهش داشت. حالا نیست. دستم را دراز می‌کنم از کشوی بالای تختش ماتیک قرمزی برمی‌دارم ...
آلیس مونرو، استاد داستان‌نویسی کوتاه است؛ تا به آن درجه که او را با یکی از بنیان‌گذاران داستان کوتاه...
«اتفاق خودش نمی‌افتد» فيلمنامه‌ای اثر «بهرام بیضایی» است. داستان از جايی شروع می‌شود كه مردی ناشناس ...
تنها علاقه‌مندی رخساره که به جد آن را دنبال می‌کرد شرکت در دوره‌های فراگیری باله بود که آن روزها سرآ...
تیرگان یکی از جشن‌های ایرانی در تیرروز از تیرماه برابر با ۱۳ تیر در گاه‌شماری ایرانی برگزار می‌شود. ...
مرتضا دهقانی صاحب دو مجموعه‌ی شعر است؛ نهنگی که پوست صبح را می‌شکند در سال ۱۳۹۵ در تهران به‌وسیله‌ی ...
رستم پس از ماجرای هفت‌خوان دیگر یک پهلوانِ معمولی نیست. اعتباری که نزدِ شاه و پهلوانان به‌دست آورده ...
«از خاک تا افلاک» اثر «فرانچسکو سوریانو»، نویسنده ایتالیایی تاملی در زندگی خواجه نصیرالدین طوسی است.
مهیار مظلومی در سال ۱۳۵۹ در مشهد متولد شد. پس از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد به کانادا مهاجرت کرد و ...
