گیلِر؛ گرانترین جایزهٔ ادبی کانادا
آفتاب یکوری یله داده بود روی کتاش. جز او کسی توی اتاق نبود. حتماً رفته بودند جلسه توجیهی برای پیدا کردن جنازههایی که فقط یک پایشان روی زمین مانده بود. دست کشید روی پرزهای کج و کولهٔ کت که در پرتو کمرمق آفتاب نرمنرمک میلرزیدند. پرسید: «چه خبر؟»
جایزهٔ گیلر در سال ۱۹۹۴ توسط جک رابینوویچ (Jack Rabinovitch) بهافتخار و در یادمان همسر فقیدش دوریس ...
من دیروز کیفم رو گم کردم چون غیر از چک مدارک دیگری هم داشتم به پلیس اطلاع دادم. در این موقع ...
بنابر تعریف رایج در فرهنگ ادبیات فارسی، «جُنگ یا بیاض مجموعهای از داستانها و مطالب خواندنی، خاصه ش...
رامین جهانبگلو (زادهٔ ۷ دی ۱۳۳۵) در تهران فیلسوف ایرانی و ساکن تورنتو کانادا است. جهانبگلو فارغالتح...
گریه کودک قطع نمیشد و عابران بیاعتنا از کنارش میگذشتند. شهرام که صدای گریه بچه را میشنید. یکلحظ...
«قلبی که سبز شد» نوشته «الهه نظریمطلق» است که اعتقاد دارد این کتاب بیدلیل به دست خواننده نرسیده ...
در تیرماه ۱۳۰۶ میرزا ابراهیم تصمیم میگیره جشنی به مناسبت هفتمین سال انتشار ناهید برگزار کند. این جش...
احساس گناه شدیدی به او دست داد. احساسی که تا آن روز تجربه نکرده بود چون همیشه بابت هر موردی خود را ط...