نمیتوانم قصه نگویم!
وحید عسکرپور، نویسنده ایرانی رمان سیاسی «پل چوبی»، متولد ۱۳۶۳ در اصفهان است که چند ماهی است ساکن کان...
چشمان مرد سرخ شده بود درحالیکه سبیلهای کمپشتش را عصبی گاز میگرفت، بهآرامی از صندلی برخاست. زیرچشمی نگاهی به مرد یونیفرمپوش کرد. شیر خالکوبی شده روی گردن مرد خشمش را بیشتر میکرد. دو دستش را زیر میز برده و تمام محتویات آن به زمین ریخت. صدای خرد شدن شیشههای آبجوی روی میز فضای اتاق کوچک را پر کرد.
وحید عسکرپور، نویسنده ایرانی رمان سیاسی «پل چوبی»، متولد ۱۳۶۳ در اصفهان است که چند ماهی است ساکن کان...
کتاب اعماق تنهایی، اثر مارال محمدی، نویسنده نوجوان فارسیزبان متولد ۱۳۸۶ است. این کتاب در سال ۱۳۹۹، ...
بعد از تلاش بسیار از یک دانشگاه نهچندان معروف پذیرش دکترا گرفتم و حالا در آپارتمانی که بوی حشیش از ...
هوشنگ مرادی کرمانی و آثارش، معروفتر از آن هستند که برای آغاز کردن یک نوشته در این باب، نیازی به توض...
پس از روزها و شبها ترس و دلهره، بالاخره کشتی ما در بندر قدیمی مونترال لنگر انداخت. چهره مسافران خست...
راننده زیر لب چیزی گفته رادیو را خاموش کرده و به زن جواب داد متأسفانه در ساختمان بانک مرکزی گروگانگ...
مصطفی مستور (زادهی ۲۰ام شهریور ۱۳۴۴/ ۱۱ سپتامبر ۱۹۶۴ م.)، در نظرسنجی از دانشجویان دانشگاههای تهرا...
هادی معصومدوست، نویسنده و مستندساز ایرانی ساکن تهران درباره تصمیم انتشار رایگان جدیدترین کتابش بهن...
«جلال ستاری» از مروجان اصلی اسطورهشناسی بود که هم این رشته را در دانشگاه تثبیت و غنی کرد، هم با کتا...