داستان کوتاه: هفتسین بیسین
پانزده سال پیش هم، وقتی با خانه و خانواده خداحافظی کردم و تن به یک سفر دور و بی انتها دادم، میخواست...
زبان نویسنده رمان کمبسامد است و کمشماری دایره واژگانی نویسنده در جایجای آن مشهود است. همین نکته یکنواختی نثرش را بسیار بهچشم میآورد. درواقع نویسنده میتوانست با تنوع واژگانی، نثری دلچسبتر داشته باشد و از کلیشهنویسی دور شود تا خواننده با شوق بیشتری رمانش را بخواند.
پانزده سال پیش هم، وقتی با خانه و خانواده خداحافظی کردم و تن به یک سفر دور و بی انتها دادم، میخواست...
نویسنده در ایران فقط نویسنده نیست! ویراستار، مبلّغ و فروشنده هم هست. در نمایشگاههای کتاب نویسندگانی...
مخاطب بهزودی در مییابد که آرش (آونگ)، شخصیتی است با ویژگیهای خاص. به طور مثال او حباب بزرگی دور س...
در «سایه تاریک کاجها»، میتوانید انسانی را مشاهده کنید که گویا رخوت سنگینی در برابر موقعیتهای زندگ...
مدتی پیش و پس از خروج از یک گروه بهاصطلاح تخصصی اما بیشتر پرافاده و وقتگیر در تلگرام، با بیمیلی و...
سرش را به عقب برگرداند و گفت: همین پشت، توی همین انبار چوب میخوابیدم. گاهی چیزی میخوردم، گاهی هم ر...
فرامرز اصلانی برایم از سفر میخواند و من به سفر هر روزهام در شهری به وسعت همه دنیا در میان متنوعتر...
باور اینکه بازیگران قدرت همه لعبتگانی هستند که سرنخ آنها در دست نیروهای خارجی یا ماوراییست تنها ب...
خب بابا. کی حالا منو نگاه میکنه؟!. ببین مرد غیرتی خیلی خوبه. اصلاً مرد شل و ول به درد نمیخوره. همی...