«سایههای مخروطی و روایتهای کوتاه و اثرگذار»
بهجز نبودِ تنوع واژگانی، نویسنده واژههای بیگانهای را به کار گرفته است که در زبان فارسی برایش برا...
تمام راستهی جواهر فروشها را زیرورو میکنند. روی پیشخوان مغازه، حلقههای چیده شده برق میزنند. هر کدام را چند بار درون انگشت میکند و بیرون میآورد. مرد زیر گوشش میگوید: تو با این سختپسندی، چطور منو انتخاب کردی؟!
بهجز نبودِ تنوع واژگانی، نویسنده واژههای بیگانهای را به کار گرفته است که در زبان فارسی برایش برا...
مجلهای را از جا روزنامهای کنار مبل خانم جون برداشتم و شروع کردم به ورق زدن. نه چیزی میخواندم. نه...
در اتاق باز میشود و این بار خانم صارمی اسم زن را صدا میزند. مرد هم از جا بلند میشود و زیر بازوی ا...
ناگهان شعله بر میکشد: انصاف نیست…حالا این چیست که فرمان میدهد. مغز که تکه پارهی بیخردیست. قلب...
راوی داستان مردی می باشد که در شغل قبلی خود شکست خورده است و اکنون در پی اختلافاتی با همسرش، جدا از ...
در دورهای از زندگیام غرق اسطورهها شدم. تازه مفهوم اسطوره و نقشش در تفکر و فرهنگ را درک میکردم. و...
آقای جمشیدی گفت که میخواهد عقدش کند و یک زندگی مستقل داشته باشد. خانم جمشیدی میخواست بهزیستی را هر...
وقتی میگم تقصیر خودشه، قبول نمیکنی. نمیخواد باور کنه که دیگه پیر شده. اصلا چطور تنها اونجا زندگی ...
بچه پای پدر را میچسبد. از مرد خواهش میکنم بنشیند. نگاهم نمیکند. بعد از مکثی طولانی میگوید: میگه...