داستان کوتاه: روزگار من
برای استفاده از این بورس باید دوره زبان انگلیسی را با موفقیت میگذراندم. برای همین با شرکت در کلاسه...
«دیگر کسی صدایم نزد» شامل یازده داستان کوتاه از «امیرحسن چهلتن» است که با این عناوین به طبع رسیده است: صلهرحم، دیوار سمج شیشهای، ته شب چشمهایی به رنگ دریا، دستهگلی برای مرگ، اسرار مرگ میرزا ابوالحسن خان حکیم، داستان مرگ یک انسان، مرگ دیگر چیز مهمی نیست، پنجره نمیگذاشت به مرگ فکر کنم، پنجره سبز برگها، و دیگر کسی صدایم نزد.
برای استفاده از این بورس باید دوره زبان انگلیسی را با موفقیت میگذراندم. برای همین با شرکت در کلاسه...
آن لحظه دیگر به فکر غم خود نبودم فهمیدم دنیا با همه غمهایش در همینجا است. مرد گویا رانندهای بوده ...
همیشه یک رژ لب همراهش داشت. حالا نیست. دستم را دراز میکنم از کشوی بالای تختش ماتیک قرمزی برمیدارم ...
تنها علاقهمندی رخساره که به جد آن را دنبال میکرد شرکت در دورههای فراگیری باله بود که آن روزها سرآ...
چند روزی که منتظر جواب آزمایشگاه بودند، انگار چند ماه گذشت… مهران به مدرسه نمیرفت و از بابت تهیه ...
غریبه سیگاری از پاکت روی میز برداشت. خم شد و نوکش را زد به تیغه گداخته کارد. سیگار گر گرفت. کند و آه...
کتاب «خلاقیت کارامد: مدیریت فکر» در زمینهی کسب و کار مدیریت سرمایهگذاری و صنایع است و در واقع، را...
چطور ممکن بود مهناز که اینهمه ادعای پاکدامنی و وفاداری میکرد به من خیانت کند؟ چطور چنین جرأتی کرد...
بعضی وقتها تا صبح، چشم روی هم نمیگذاشت. روزها و هفتههای بعد اوضاعش خیلی خراب شد. شایان دیگر سر کا...