نگاهی به کتاب «دیگر کسی صدایم نزد»

نگاهی به کتاب «دیگر کسی صدایم نزد»

«دیگر کسی صدایم نزد» شامل یازده داستان کوتاه از ‌«امیرحسن چهل‌تن»‌ است که با این عناوین به طبع رسیده است‌:‌ صله‌رحم، دیوار سمج شیشه‌ای،‌ ته شب‌ چشم‌هایی به رنگ دریا‌،‌ دسته‌گلی برای مرگ‌،‌ اسرار مرگ میرزا ابوالحسن خان حکیم‌،‌ داستان مرگ یک انسان‌،‌ مرگ دیگر چیز مهمی نیست،‌ پنجره نمی‌گذاشت به مرگ فکر کنم‌،‌ پنجره سبز برگ‌ها،‌ و ‌دیگر کسی صدایم نزد‌.

 

نویسنده: مهسا محبی

این مجموعه متضمن دو دفتر است. نویسنده طی یادداشتی خاطر نشان می‌کند: فضای مسلط بر داستان‌های دفتر دوم ایجاب می‌کرد آن‌ها را از داستان‌های دفتر اول جدا کنم.

داستان صله رحم بیانگر زندگی زنان عامی است که با ویژگی غیبت دیگران، افترا، تناقض در گفتار و رفتار و نظایر آن، با زبانی محاوره‌ای به رشته تحریر درآمده است .

‌‌در داستان کسی صدایم نزد که عنوان کتاب نیز هست‌،‌ راوی پیرمرد خدمتکاری است که در یک خانه اعیانی زندگی می‌کند که ارباب خانه و نیز همسر پیرمرد ‌«بتول‌» که او نیز خدمتکار بود چندی پیش درگذشته‌اند‌.‌ پیرمرد در این خانه گذشته را مرور می‌کند و اشاره‌ای نیز به وقایع دوران انقلاب می‌نماید.

نویسنده درباره این داستان می گوید: آن سال‌ها خیال می‌کردم میان من و عده کثیری از آدم‌های جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنم یک تفاوت زبانی ایجاد شده است. آیا این تنهایی بازتاب چنین چیزی‌ست؟ آیا تاوان نوشتن است؟ سال‌هاست سانسور رمان‌نویس را از وظیفه شکل‌دادن به حافظه جمعی جامعه خلع کرده است. سال‌هاست صحنه را خالی نگه داشته‌اند؛ لاجرم راهِ رسیدن اطلاعات و تفکر انتقادی به عامه مردم بسته است. از سوی دیگر چون نتوانسته‌اند این صحنه را پر کنند لاجرم آن را به عهده ستاره‌های تلویزیون و سینما، خوانندگان پاپ، فوتبالیست‌ها و کشتی‌گیرها گذاشته‌اند…

در این مجموعه، همان طبقه فرودست داستان‌های قبلی چهل تن را داریم اما این شخصیت در این داستان پیچیده‌تر شده و تاریخ معاصر هم انگار از همین داستان کم‌کم وارد پس‌زمینه داستان‌ها می‌شود…

نویسنده در این باره می‌گوید: من این مجموعه را موقعی منتشر کردم که دوره نسبتا کاملی از تاریخ معاصر ایران را خوانده بودم…

در داستان «دیگر کسی صدایم نزد» به لحاظ تکنیکی هم تحولی را در داستان‌نویسی چهل تن می‌بینیم و او خود در این‌باره می‌گوید: دلیلش کار مداوم و خواندن مداوم بود. به دانش خودم در مورد داستان‌نویسی بسیار حساس بودم و می‌خواستم نحله‌ها و شیوه‌های مختلف نوشتن را یاد بگیرم. در آن دوران با ادبیات اروپایی و آمریکایی هم بیشتر آشنا شده بودم.

امیرحسن چهل‌تن در نهم مهر ۱۳۴۵ تهران به دنیا آمده است. او در زمینه‌ی رشته‌ مهندسی برق درس خوانده است و در سن بیست سالگی اولین نمونه اثرهایش با اسم صیغه در سال ۱۳۵۵ را به چاپ رسانده است.

بخشی از متن کتاب:

چند وقت است که دیگر کسی صدایم نزده است؟ خدا می‌داند. یکسال! دوسال! آخر چند سال!؟ خدا می‌داند. دیگر هیچ کس توی این خانه نیست که صدایم بزند….

 

مشخصات کتاب:

عنوان: دیگر کسی صدایم نزد

نویسنده: امیر حسن چهل تن

انتشارات: نگاه

نوبت چاپ: ششم

تعداد صفحات: ۱۲۶

ارسال نظرات