داستان کوتاه؛ نخستین درخت کریسمس
یوجین فیلد (زادهٔ ۱۸۵۰ و درگذشته در ۱۸۹۵)، در زمان خود طنزپردازی محبوب، روزنامهنگاری اثرگذار و خال...
لیلا به فکر فرو رفت نمیدانست چه اتفاقی افتاده همسرش داوود آنها را بیخبر گذاشته است. لیلا خود برای مأموریتی به خارج از کشور رفته بود. البته میدانست همسرش، از این که او در خانه نیست و مرتب به سفر میرود ناراحت است، ولی کار او در ماموریتهایی بود که میبایست انجام دهد.
یوجین فیلد (زادهٔ ۱۸۵۰ و درگذشته در ۱۸۹۵)، در زمان خود طنزپردازی محبوب، روزنامهنگاری اثرگذار و خال...
آناهیتا، نمیدانم چه کسی این اسم را برای تو انتخاب کرده، ولی به نظرم آناهیتا اسم خیلی زیبایی است. با...
گذشته از باور درست یا نادرست آقای نکتهبین، شما اگه روزی میل به خودکشیتون، مثل یک کورکِ رسیده، سربا...
هوس سیگار میکنم. چهار پنجره، چارسوی اتاقک را حصار کردهاند. آتش سیگار از دوردستها نیز پیداست، آنه...
رانندگان تاکسی دنیای ویژهای دارند. در طول کار روزانهٔ خستهکننده با دهها ماجرای جالب، خندهآور، گر...
دوستی دارم که هربار نوشتههای کوتاهم را میخواند به من میگوید: تو استاد گندزدن به ایدههای ناب برای...
دود سیگار را فوت کرد طرف هلال ماه و زیرچشمی به سبابهٔ بلاتکلیف و تا حدی معذب که روی میز غذاخوری در ش...
نیمهشب وقتی رسید به تهران، از فرودگاه به مادر زنگ زد. مادر که سمعکش را درآورده و خواب بود نشنید. مه...
«من که کاری به سیاست ندارم، درد الآن من که سیاست نیست – اگرچه همهٔ بدبختیامون ریشه در سیاست و سیاست...