ادبیات 859 خبر

داستان کوتاه: سفر

– افشین یادت نره سوغاتیا را برداری – باشه ولی اول از همه بلیط‌ها و پاسپورت و مدارک دیگه رو بذار دم دست. – اصلاً خودم باید بردارم اگر به امید تو بذارم دست از پا دراز‌تر باید بریم این‌ور و اون‌ور