داستان کوتاه؛ بخت… یا بختک؟
سرانجام هنگامیکه به خود آمد تصمیم گرفت به شوهرش تلفن کند و به او مژده دهد اما پیش از آنکه گوشی تلف...
نازنین میرصادقی فعال حوزه نشر و کتاب در نیویورک است. او که برای تهیه کتاب فارسی برای فرزندانش همیشه با مشکلاتی مواجه بوده بالاخره تصمیم میگیرد انتشارات خودش را با عنوان «نشر بهار» راهاندازی کند. او میگوید: «در وقت آزادم شروع به نگارش و تهیه کتابهای مختلف داستانی و آموزشی برای کودکان کردم اما تماسهای متعددم با چند ناشر فارسی در آمریکا بیثمر ماند و درنهایت تصمیم به راهاندازی مجموعه انتشاراتی گرفتم که هدف اصلیاش چاپ کتاب کودک به زبان فارسی باشد.» در ادامه گفتوگوی هفته را با این فعال عرصه نشر می خوانید.
سرانجام هنگامیکه به خود آمد تصمیم گرفت به شوهرش تلفن کند و به او مژده دهد اما پیش از آنکه گوشی تلف...
در قرارگاه مرکزی پلیس شهر کابل به نادژدا و کامیار گفته میشود که آنها باید به بیمارستان وزیراکبرخان...
لیلا به فکر فرو رفت نمیدانست چه اتفاقی افتاده همسرش داوود آنها را بیخبر گذاشته است. لیلا خود برای ...
گذشته از باور درست یا نادرست آقای نکتهبین، شما اگه روزی میل به خودکشیتون، مثل یک کورکِ رسیده، سربا...
دود سیگار را فوت کرد طرف هلال ماه و زیرچشمی به سبابهٔ بلاتکلیف و تا حدی معذب که روی میز غذاخوری در ش...
جایزهٔ گیلر در سال ۱۹۹۴ توسط جک رابینوویچ (Jack Rabinovitch) بهافتخار و در یادمان همسر فقیدش دوریس ...
من دیروز کیفم رو گم کردم چون غیر از چک مدارک دیگری هم داشتم به پلیس اطلاع دادم. در این موقع ...
تنها علاقهمندی رخساره که به جد آن را دنبال میکرد شرکت در دورههای فراگیری باله بود که آن روزها سرآ...
چند روزی که منتظر جواب آزمایشگاه بودند، انگار چند ماه گذشت… مهران به مدرسه نمیرفت و از بابت تهیه ...