قو پرنده عجیبیه؛ درعین زیبایی و فریبندگی، سمبل عشقه
میدونی … قو پرنده عجیبیه … در عین زیبایی و فریبندگی، سمبل عشقه، نماد وفاداری … آخه قو تنها پرنده...
هلهلهای رسیدن بهار دلها را شاد مینمود و امید بیشتر زندگی و تازگی را در مزرعهای دلها میکاشت. نفیسه ذوق سرشار دیدار یار داشت و لباسهای بهتر خود را در بیگ سفریاش جابجا میکرد.
میدونی … قو پرنده عجیبیه … در عین زیبایی و فریبندگی، سمبل عشقه، نماد وفاداری … آخه قو تنها پرنده...
وقتی شاگرد مستری چادری چیندار و فیشنی سلیمه را به شدت کش کرد و وی را بر زمین انداخت، با صدای بلند گ...
هزارتوی تاریکی، پیش و بیش از هر چیز، رمانی است در توصیف انحطاط. در وصف هر آنچه قدرت مقابله با زندگی ...
اختر وارد کوچه که شد همه چیز دستگیرش شد؛ درودیوار گواهی میداد که برای پسر و عروسش اتفاقی افتاده. غذ...
درب را به هم زد و هرچه شوهرش رضا – استاد رضا بنا – صدایش کرد پاسخ نداد. هر روز کارش این بود که از خا...
هوشیدر مثل همیشه در کلاس ساکت نشسته و به تخته سیاه نگاه میکرد. در افکار خود غرق بود و صدای معلم ریا...
دوست دختر جاماییکایم از دور برایم دست تکان داده و بسرعت خودش را در صف به من رساند. لبهایم را میان سی...
وقتی با یک نویسنده یا هنرمند روبهرو میشویم که بههرحال، بهنوعی و در سطحی، «موفق» محسوب میشود، با...
مصطفی مستور (زادهی ۲۰ام شهریور ۱۳۴۴/ ۱۱ سپتامبر ۱۹۶۴ م.)، در نظرسنجی از دانشجویان دانشگاههای تهرا...