در غم از دست دادن علیاشرف درویشیان
همه از علیاشرف درویشیان حرف میزنند؛ از نوشتههایش میگویند و از مرگش؛ آنهم نه با لحنی عادی؛ نه به...
شخصیتی اصلی داستان رازی دارد که نه رهایش میکند نه فاش. راوی هیچکس را محرم اسرار خود نمیداند؛ ترس جداشدن از آن را دارد و به همین دلیل در غم خود بیشتر غرق میشود.
همه از علیاشرف درویشیان حرف میزنند؛ از نوشتههایش میگویند و از مرگش؛ آنهم نه با لحنی عادی؛ نه به...
این که یک شعری را چهکسی سروده مهم است اما همهچیز نیست. اگرنه همینکه شاعری را نشناختی و زبانش را ن...
نویسندگان مجازند فقط واژههایی را شکسته بنویسند که شکل گفتاریشان در مقایسه شکل نوشتاریشان هجای کمت...
مدتها بود که هرروز صبح کتابش را روی میزم میدیدم. عنوانش من را با خود به خلاء میبرد، نمیفهمیدم که...
روزنامههای کیهان و اطلاعات آن روزها اسامی قبولشدگان را اعلام میکردند و آن روز ساعتی زودتر از زیر ...
هیچچیز در وجود آن پسر وحشتناک به نظر نمیرسید: هیچ هالهای از درد در او دیده نمیشد: این حافظه ماند...