داستان کوتاه قهوه تلخ
سرش را به عقب برگرداند و گفت: همین پشت، توی همین انبار چوب میخوابیدم. گاهی چیزی میخوردم، گاهی هم ر...
اخبار
مقالهها
نیازمندیها
ارز
درباره ما
هفته فرهنگ و ادب
مدتی پیش و پس از خروج از یک گروه بهاصطلاح تخصصی اما بیشتر پرافاده و وقتگیر در تلگرام، با بیمیلی و به دعوت دوستی عوض گروهی با محوریت کتابخوانی شدم که بیشتر اعضایش را هموطنان ساکن تورنتو تشکیل میدهند.
سرش را به عقب برگرداند و گفت: همین پشت، توی همین انبار چوب میخوابیدم. گاهی چیزی میخوردم، گاهی هم ر...
فرامرز اصلانی برایم از سفر میخواند و من به سفر هر روزهام در شهری به وسعت همه دنیا در میان متنوعتر...
«جنگ امریكایی» (American War) باز هم در صدر پرفروشترین كتابهای كانادا قرار گرفت. نویسنده مصری/كانا...
یکی میگوید امیرحسین مهدویان به شاهنامه فردوسی توهین کرده و خلایق بی آن که بدانند موضوع از چه قرار ب...
پشتیبانیِ سازمانِ آموزش و پرورش و یکدندگی کسانی که بردن نامشان سخن را به درازا میکشد. سرانجام گرهه...
من همیشه آگاهانه حاضر نشدم زبان مادری را از دست بدهم. در نهایت چه باقی میماند؟ آنچه میماند زبان ما...
خاما با تصویرسازیهای زنده و شفاف و اشاره به تفاوت زندگی دو قوم کرد و ترک و نحوه زندگی و معیشت روستا...
آگوستین نور را درمییابد و حس میکند شعفی او را فراگرفته است: او به دین مسیحیت ایمان میآورد. پس از ...
مردمسلح دوری خورد؛ نخست از همه دو هنرمند را گلوله باران نمود. بعد با خونسردی به همه مردان و زنان هوت...
Hafteh magazine uses cookies to ensure you get the best experience on our website. Please visit our Privacy Policy page to learn more