ادبیات 814 خبر

داستان کوتاه «رهایی» بخش دوم

نسترن وحشت زده از خواب پرید و گفت: خدا دیدار دوباره‌ای آن‌ها را نصیب ما کند. خواب عجیبی دیدم. در خواب دیدم که همه زنده جان‌ها در قفس بزرگی قید هستند. قفس چار سمت و چار دروازه دارد.