اکثرِ ما به نوعی به رفتن فکر میکنیم
نویسنده در ایران فقط نویسنده نیست! ویراستار، مبلّغ و فروشنده هم هست. در نمایشگاههای کتاب نویسندگانی...
پانزده سال پیش هم، وقتی با خانه و خانواده خداحافظی کردم و تن به یک سفر دور و بی انتها دادم، میخواستم با نوروز شکوفا شوم. آخرین جشن نوروز توی خانه، بزم دل کندن و رفتن بود. خانه پر شد از دوستها و قوم و خویشهایی که برای دید و بازدید نوروزی و خداحافظی آمده بودند و من در میان آنها چقدر احساس تنهایی میکردم.
نویسنده در ایران فقط نویسنده نیست! ویراستار، مبلّغ و فروشنده هم هست. در نمایشگاههای کتاب نویسندگانی...
مخاطب بهزودی در مییابد که آرش (آونگ)، شخصیتی است با ویژگیهای خاص. به طور مثال او حباب بزرگی دور س...
در «سایه تاریک کاجها»، میتوانید انسانی را مشاهده کنید که گویا رخوت سنگینی در برابر موقعیتهای زندگ...
مدتی پیش و پس از خروج از یک گروه بهاصطلاح تخصصی اما بیشتر پرافاده و وقتگیر در تلگرام، با بیمیلی و...
سرش را به عقب برگرداند و گفت: همین پشت، توی همین انبار چوب میخوابیدم. گاهی چیزی میخوردم، گاهی هم ر...
فرامرز اصلانی برایم از سفر میخواند و من به سفر هر روزهام در شهری به وسعت همه دنیا در میان متنوعتر...