نویسنده: سندی مؤمنی
«بیدار شدن به وقت وین»، اولین تجربه نویسنده است. رمانی تقریباً بلند در یکصد و نود و چهار صفحه که از هشتاد و سه بخش تشکیل شده است.
رمان افتتاحیه درخشانی دارد. شخصیت اصلی رمان آرش، که نام خودخواستهاش آونگ است در شهر شیراز زندگی میکند. تنها فرزند خانواده است. آرش در انتخاب رشته دانشگاهی و علایق شخصیاش خوشایند پدر رفتار نکرده است. در ابتدای رمان با خانواده او و تا حدودی دلبستگیهایش آشنا میشویم. رمان دو بخش کلی دارد: بخشی کوتاه که در شیراز روایت میشود و بخش دیگر در اتریش. شهر وین. شهری که آرش برای خواندن فلسفه آن را انتخاب میکند.
رمان «بیدارشدن به وقت وین»، رمان شخصیت است. رمانی که خواننده را درگیر دلمشغولیهای آرش میکند. آرش تمایل دارد خود را به دیگران آونگ معرفی کند، او در خوابگاه با چند جوان دیگر زندگی میکند. هم اتاقیاش یاشار، ترک است. چند جوان یونانی هم حضور دارند. و در نهایت رومن و داوید از لهستان به خوابگاه آنها میپیوندند.
آرش مشخصههای خاصی دارد. او شرایط جسمی و علایق شخصی و افکارش را با خواننده در میان میگذارد. مخاطب بهزودی در مییابد که آرش (آونگ)، شخصیتی است با ویژگیهای خاص. به طور مثال او حباب بزرگی دور سرش دارد و افکاری که مدام دیگران و محیط و وقایع را تحلیل و توضیح میدهد.
شخصیتهای مکمل در رمان که کنش گری خاصی را بر عهده دارند زوجی اتریشی فرانسوی هستند که راوی رمان از طریق گربه اشان امپایر با آنها آشنا میشود. جوانان خوابگاه و صاحبخانه و تونی و حتی صندوق داری که به خوبی معرفی میشود، موقعیتی کاملاً بیرونی با شخصیت اصلی دارند. از طرفی آرنیکا دختر جوانی که همکلاس راوی ست و فاوست و پسرک نعره زن و سایه راوی که هر کدام به شیوهای خاص و معنادار در رمان معرفی میشوند، موقعیتی کاملاً درونی با شخصیت اصلی رمان دارند. به این معنی که آرش (آونگ) با آنها کاملاً از نظر حسی درگیر میشود. آرنیکا از شخصیتهایی است که هم در واقعیت حضور دارد و هم در ذهن شخصیت. به نظر میرسد حضور آرنیکا در موقعیتهای کلاس و کافه گردیها دو نفره و شامی که راوی در خانه خواهر آرنیکا رزی به آن دعوت میشود، حضوری پررنگتر و جان دارتر باشد. شاید توازن برقراری روابط ذهنی و عینی در رمان به شیوهای اتخاذ شده است که مخاطب همانند آرش (آونگ)، در حرکتی مدام باشد.
یکی دیگر از مشخصههای رمان، رابطه شخصیت اصلی با مادر و پدرش است. خواننده متوجه رابطه تاثیرگذاری که آرش (آونگ) با مادرش دارد میشود و از طرفی فاصلهای را که با پدرش دارد به خوبی حس میکند. راوی به خوبی خاطرات خود را از مادرش به تصویر میکشد. مادر و پدر او در جای جای رمان حاضر هستند اما تماسهای بی پاسخ راوی بعد از تقریباً سه ماه اقامت در وین، مخاطب را متوجه این فاصله خودخواسته میکند. فاصلهای که در پایان رمان برای آن تصمیمی تازه گرفته میشود.
رمان فضاسازی مقبولی دارد. خیابانها، نانوایی، کوچههای دورتر از محل خوابگاه، قطارهایی که راوی از آنها استفاده میکند و محیط بیرونی دانشگاه، به خوبی تصویر شدهاند. راوی هر چه را میبیند و به هر چه که میاندیشد با ادبیات خودش تصویر میکند، توضیحش میدهد و در نهایت برایش نام و معنایی پیدا میکند. شخصیت رمان بیدار شدن به وقت وین، در پایان رمان، همان گونه که مخاطب در بخشهای پایانی و خصوصاً در ملاقات دوباره با خانواه ژاک و لیزا آمادگیش را پیدا میکند، تغییر میکند. البته پیش از این دیدار، خواننده برای اولین بار شاهد اجرایی کردن ذهنیات راوی است. آن هم در کافهای مراکشی و نسبت به رومن که در رمان شخصیتی است معترض به نازیها. شخصیتی که آرش را تنها به خاطر اینکه با دختری آلمانی همصحبت است نئونازی میخواند. در هر حال در مرحله نیمه نهایی رمان، کنشهای بیرونی شخصیت بیشتر میشود. در نهایت مسئله سایهاش، فاوست و پسرک نعره زن حل میشود. راوی حالا دیگر میتواند بخوابد و نه اینکه خود را بخواباند آن گونه که مادرش به او پیشنهاد میداد و حالا میخواهد با پدرش صحبت کند. گرچه تغییر شخصیت را در بخش پیوند دوبارهاش با خانواده نمیبینیم و تصمیمهای ذهنیش را میخوانیم اما بیدار شدن به وقت وین برای همه تغییرهای آرش آماده است. و نکته دیگر این که به نظر میرسد مخاطب در پایان رمان دیگر آرش را آونگ نبیند.
و نکته پایانی این که دو پرسش در حین خواندن ذهنم را به خود مشغول کرد:
آیا بیدار شدن به وقت وین، در ارائه تصویر راوی بیش از اندازه به توضیح نپرداخته است؟
آیا انتخاب وین برای تغییر و انتخابهای تازه راوی، انتخاب درستی بوده است؟ به این معنا که چرایی انتخاب وین در رمان چیست؟
در هر حال بیدار شدن به وقت وین، اندیشهای دارد و تلاش کرده است زوایای شخصیتی دغدغهمند را به مخاطب خود نشان دهد.
ارسال نظرات