دارا و ندار در قلمروِ بهرامگور | قسمت اول از دو قسمت
داستانِ بهرام همچنین فضای مناسبی برای تبیینِ معیارهای عدل و داد بهدست میدهد. از مقدمهی ظاهرا نامر...
شبحی از تو را میبینم که کنار پلهها لرزان ایستاده. تمام تنش انگار حجم سیالی است که در زیر بالاپوش نازکی که به تن دارد، فرومیریزد. سرخی سیگار گوشه لبهایش و دودی که بالا میرود نمیگذارد چهرهاش را خوب ببینم. اما این پا و آن پا کردنش خیلی شبیه توست.
داستانِ بهرام همچنین فضای مناسبی برای تبیینِ معیارهای عدل و داد بهدست میدهد. از مقدمهی ظاهرا نامر...
مرادی کرمانی از قصه خیلی خوشش آمد. هنوز هم دستنوشتهاش را پشت قصهام دارم. خیلی هم با مهر و لطف یادد...
چگونه که یک زن باید مثل یک زن بنویسد، عاشق باشد، عشق نوشتن جزئیات را داشته باشد و به همهچیز بهصورت...
کتاب «با پیر بلخ» نوشته محمدجعفر مصفا که توسط انتشارات پریشان به چاپ رسیده، به بررسی گوشهای از افکا...
یالوم در طول کتاب خواننده را با شیوه رواندرمانگری و از جمله رواندرمانگری گروهی آشنا میکند. بیشت...
این کتاب که نوشته سیروس شمیسا است و توسط انتشارات میترا به چاپ رسیده است در واقع راهنمایی بر تحلیل ش...
در وفات یارشاطر افسوس نباید خورد. شاد باید بود که او بر زبانهای دراز و زمانۀ دشوار غالب آمد، احترام...
«تصور کن»! این نام آشنا نام ترانهای است که با صدای سیاوش قمیشی اجرا شده و کمتر کسی با شنیدن آن احسا...
چرا مردا زورشون میآد بگن «دوستت دارم»؟! همیشه میخوان همه چیز رو به زور داشته باشن. یعنی گفتن این ج...