جلّالمخلوق...!
نشست دوستانه هفتگی ما هنوز رسمیت نیافته بود و داشتیم به نطق پیش از دستور آقای نکتهبین گوش میکردیم.
از اینکه به اتاق بیشتر نیاز داشتم تصمیم گرفتم خانهای نسبتاً کوچکم را فروخته و خانهای بزرگتر بخرم. سه ماه هر هفته به دیدن خانههای که در چهار اطرافم موقعیت داشتند میرفتم و در حالی که کمتر به ضروریات ما جوابگو بود و از اینکه تعداد خانههای فروشی بیحد کم بود. افار (پیشنهاد خرید) میدادم اما به طور مکرر جواب رد دریافت میکردم.
نشست دوستانه هفتگی ما هنوز رسمیت نیافته بود و داشتیم به نطق پیش از دستور آقای نکتهبین گوش میکردیم.
در میانه این میدان ناآرام ۶ چهره ایرانی در انتاریو روی صحنه آمدهاند تا بهعنوان کاندیدا در انتخابات...
پس از یک وقفه موقت که از سپتامبر ۲۰۲۱ آغاز شده، دورههای دعوت اکسپرس انتری برای نامزدهای (CEC) قرار ...
«تابستانی با پنج تیر» تا یک ماه دیگر توسط انتشارات پریرا در تورنتو منتشر خواهد شد. این کتاب در سال ...
درباره بزرگ مردی چون اکرم عثمان سخن زدن و نوشتن کاری نهایت دشوار است. کلمات و جملاتی را باید گزید که...
نیما قاسمی در نشست «گزارش سالانه انجمن قلم آمریکا» به سوالات انجمن پاسخ داد. بخش زیر با استفاده از و...
نیما قاسمی| پس از گذراندن روزهایی سخت، نیما قاسم به مونترال رسیده است. این نویسنده و روزنامهنگار ر...
وزارت تحصیلات عالی حکومت طالبان طرح تفکیک جنسیتی را در تأسیسات تحصیلات عالی در روزهای مختلف پیشنهاد ...
دادستان سوئد پس از آخرین دفاعیه خود در دادگاه برای حمید نوری، دادیار اسبق قوه قضاییه ایران که متهم ب...
انگار در این چهل سال در سرزمین ما شاهراهی از مهر و آگاهی به سوی خشم و جهل کشیده شده است. انگار نظام ...
در غزنی، از ولایتهای مرکزی افغانستان، آناهیتا محبزاده و احمد لطیف سروی زندگی مشترکشان را با کمک به...