مدرسه م سر کوچه بود. مدرسه که نگو. دیوونه خونه. آهان باشه اول سگه. هیچی وایمیستاد جلو پله. من سوارش میشدم. خداییش اسب به این خوبی سواری نمیده. نه بابا من اسبم کجا بود. یه مشتری داریم تو سالن، خانم سرمدی. از اینایی که همه جاشونو عمل کردن. لب چسبونده. لپ گذاشته. سینه مینه رو ردیف کرده. آخ دستت درد نکنه لقمهای که تو بگیری خوردن داره.
عزیزم به این لقمهها میگفت بله. صبحها منیر جون که حواسش نبود یه دونه میگرفت میذاشت تو کیف مدرسه م. من بلهها رو با بیژن نصف میکردم. اسب خانم سرمدی رو میگفتم. نه من که اسبه رو ندیدم. خفه مون کرده بسکه عکسش رو نشونمون داده. هر وقت میاد دهنشو کح و کوله میکنه. یعنی نه که بخواد کج کنهها این تزریق مزریق ها یه جروی یه وریش کرده. خودش که نمیفهمه خیال میکنه خیلی خوشگل شده. لباشو عین شتر میده جلو میگه مانژ مانژ نگاه کن اینجوری مانژ.
خب بابا. کی حالا منو نگاه میکنه؟!. ببین مرد غیرتی خیلی خوبه. اصلاً مرد شل و ول به درد نمیخوره. همین آقام آگه یه کم محکم گرفته بود الان منیر جون سوارش نبود. اما خب تو هم حالا نیومده پسرخاله نشو. خب ادا در آوردم دیگه. مانژ. مانژ. اصلاً اومدیم بخندیم زن و شوهرهایی که میان بیرون با هم نمیخندن مطمئن باش میرن یه جا دیگه با یکی دیگه میخندن. نگاه کن رو همه این تختا، به خدا انگار چشم ندارن همدیگه رو ببینن. مرده زنه رو آورده بیرون که دهنشو ببنده، زنم خدا میدونه.
نه که مردها فقط از این کارها بکنن ها. نه آگه از مشتریهای سالن برات بگم. چه زنهایی آدم اولش باورش نمیشه. میگی این فقط سرش یه شوهر و زندگیشه اما وای وای. یه روز باید الی بیاد برات تعریف کنه. الی دیگه اپیل کار سالنه. میگه این زنها میان چه چیزهایی که نمیخوان موقع اپیلاسیون. اصلاً واسه همین من نرفتم جای الی وایسم. پا به ماه بود هی گفت بهناز بیا. کارش در آمد داره. راحته. قیژ. ویژ. پارچه رو میکشی بالا میکشی پایین تموم میشه.. بیکارم مگه برم پشم و پیلاس مردمو بکنم و تو کفر باهاشون همدستشم؟!
ای بابا آخه خودت نخوردی هیچی. همه رو که دادی به من. پس این دیگه لقمه آخره. یه چایی فقط بریز قربون دستت مونده بیخ گلوم. نه؛ من خیلی هم اهل نماز و روزه نیستم. حالا گفتم کفر، فکر نکن از سر سجاده پا نمیشم. تو چی؟ نه؟! بهناز بمیره؟ نماز میخونی؟! برو نمیاد بهت اصلاً!
به جون خودم داره بارون میاد. تو اذیت نمیشی؟ میخوای بریم تو بشینیم. نه من دوست دارم بارونو. الان شد عین فیلمهای عشقی.
سینما؟ زیاد نمیرم. وقت نمیشه آخه. مهتاب براشینگ کارمون زیاد میره هی میاد تعریف میکنه. ببین رامین گاهی همچین ادای هنرپیشهها رو در میاره خیال میکنی مفتی رفتی فیلمه رو تا آخر دیدی.
با هم بریم سینما؟ آخه من هر روز میرم سالن. چی کار میکنم؟ خب معلومه همه کار. چایی میدم به بچهها. سر میشورم. موها رو جمع میکنم. اصلاً من نباشم سالنو گه برمیداره. ای وای ببخشید از دهنم در رفت.
میگم این پسره رو صدا کن یه قوری دیگه چایی بیاره. باشه این تیکه رو هم بخاطر تو بدون نون میخورم.
اینو خوب اومدی. بعید نیست وسواس داشته باشم. آره برق میاندازم سالنو. اصلاً عادت کردم بس که از بچگی منیر جون یادم داده چی رو چه جوری تمیز کنم. بچههای خودش میخ مهدی و بنفشه حس ندارن از جاشون تکون بخورن. منیر جون میگه ولشون کن اینا رو خسته ن. بچههای آقام و منیر جونم که آبجی زهر ه و آبجی شهره و داداش بهمنن، همهشون رفتن سر خونه زندگیشون.
دلت خوشهها! اون موقع هم که خونه بودن کارکنشون من بودم. عزیزم هی منو نگاه میکرد سرشو تکون میداد یه شعری میخوند: گلیم کسی که بافتن سیاه چه میدونم با آب کوثر اینام سفید نمیشه.
منیر جون؟ نه بابا زن بدی نیست. خب چیه آگه منم الان مثل بقیه لنگم رو زده بودم به دیوار و آویزون بودم خوب بود؟ عوضش الان با هم که عروسی کنیم یه سر زندگی رو تو میگیری یه سرشو من.
من هم تو خرج خونه کمک میکنم هم خونه رو واسهت میکنم دسته گل. تو هم کمک میکنی دیگه؟ آخ جون چه خوب. گفتم الان آگه بگی نه معامله مون بهم میخوره.
بابا تو دیگه کی هستی آره این چایی داغ از دست آقا رامین خوردن داره. ای وای باز که جوجه کباب میذاری لای نون. نخند. به خدا با چایی میچسبه. نخوردی تا حالا نمیدونی.
اوه اوه چه بارونی. دیگه نمیشه اینجا نشست. بریم تو بقیه قصه سگه رو برات تعریف کنم. فکر کن از خونه تا مدرسه با سگ بری. اونم با اون روپوشها. روپوش هامونو نگفتم بهت …. / پایان
نویسنده: سپیده ابرآویز
سپیده ابرآویز فارغالتحصیل روانشناسی بالینی و روزنامهنگار و منتقد سینما است. فیلمنامه و داستان هم مینویسد. مجموعه داستان «فردا داستان خوبی مینویسم» از او در سال 1394 توسط نشر ثالث منتشر شده و مجموعه داستان «انتهای دیوار کازینو» و رمان «کوچ ه مرجانیها» را در دست انتشار دارد.
داستانهای کوتاه این نویسنده تاکنون در جشنوارههای متعدد نظیر هدایت، افسانهها، گچساران، لیراو، بازینام، گیلان، اراک، پرراس و … برگزیده شدهاند.
ارسال نظرات