خبرهای نویسنده


داستانک؛ جبر است یا اختیار

روزنامه‌های کیهان و اطلاعات آن روزها اسامی قبول‌شدگان را اعلام می‌کردند و آن روز ساعتی زودتر از زیر چاپ بیرون آمده بود. بچه‌ها پول روزنامه را می‌دادند و سریع آن را باز می‌کردند. یکی روزنامه را روی کاپوت ماشین پارک شده در کنار خیابان بازکرده بود و دیگری با دستان لرزانش در روزنامه دنبال اسمش می‌گشت. فرهاد که طاقت را ازدست‌داده بود همان‌جا روی زمین نشست، آن را گشود و انگشتش را از بالا تا پایین روی اسامی کشید. اسمش را ندید ...