نویسنده: انجمن زنان ایرانی مونترال
دوست گرامی ما، آقای خدیر در نوشتار خود به حرکتهای منفرد نهادهای اجتماعی از جمله انجمن زنان مونترال انتقاد کردهاند، مبنی بر اینکه «هر جمع کوچک منفرد به تنهائی راه خطا میرود و تا به یک حرکت منضبطتر نرسد و به حرکت جهانی پیوند نخورد دچار کجاندیشی و خطا میشود و معلول را به جای علت مینشاند.
این گروهها به مسائل مهم منطقهای و محلی که همانا امپریالیسم است توجه ندارند و به جای پیوند با نهادهای بینالمللی برای تقابل و مبارزه با امپریالیسم انرژی خود را در جهت اهداف فرعی صرف میکنند و اثرات و پیامد حرکتهای امپریالیستی و چهرههای واقعی کارگزارانشان چون هارپرها و ترامپها را مد نظر ندارند و افراد دیگری چون آخوندها را آماج حملات خود میگیرند» به این ترتیب آقای خدیر بحثهای مطروحه در مراسم روز جهانی زن را کارگشا و ضروری ارزیابی نکردهاند.
به نظر میرسد بزرگترین گناه ما اینست که افراد دیگر چون آخوندها! را آماج حمله خود میگیریم، گوئی فراموش میکنیم که حاکمان نظام اسلامی «افرادی بیگناه و مشتی آخوند» نیستند که چهل سال است دمار از روزگار مردم کشیدهاند.
مردم کشتار هزاران تن از عزیزانشان، زندان و شکنجه و سنگسار، بیکاری و گرانی، اعتیاد و فحشا، دزدی و فساد، سیل و بیخانمانی، اختلاف فاحش طبقاتی و… را اگر از چشم نظام نبینند به چه کسی باید نسبت دهند، آنان به خوبی دریافتهاند وقتی شعار میدهند: همش میگن امریکاست، دشمن ما همین جاست.
نه تنها انجمن زنان که بسیاری از نهادهای فعال اجتماعی و سیاسی، از جمله آنهایی که برای رفع نابرابریهای اجتماعی میکوشند بر این موضوع واقفند که ستم بر زنان تنها بخشی از ستم بر محرومان اجتماعی و بر ساخته نظام اقتصادی مسلط بر جهان است.
نظام سرمایهداری که در پی تامین سود هر چیز حتی انسان را به کالا و شی تبدیل کرده و در شرایط فعلی رویکردی که این اصل را جاری میسازد نظامی امپریالیستی به شکل نئولیبرالیست.
هر نهاد اجتماعی راستینی باید به این واقعیت آگاهی داشته باشد که فقر، جنگ و ستیز منطقهای باز تولید ارتجاع، تعصب، بنیادگرائی، ایجاد فرقههای تروریستی برخاسته از عملکرد معیوب همان سیستم اقتصادی و سیاست جهانیست و صد البته که باید فعالیتهای اجرائی خود را با این واقعیت منطبق سازد. اما پرسش اساسی مطرح اینست؟
آیا همه مشکلات موجود فرهنگی هر اجتماع با موارد پیشگفته قابل تبیین است؟
آیا سلطه جهانی برای پیادهکردن اهداف خود با ارتجاع داخلی هم پیوند نمیشود؟
آیا بسیاری از مشکلات اجتماعی برخواسته از باورها و سنتهای دینی نیست؟
آیا نباید برای جلوگیری از قربانی شدن افراد با این ارتجاع و دشمن لانه کرده در جامعهمان مبارزه کنیم؟
آیا نباید برای افشا و از بین بردن فرهنگ پدر مردسالارانه تلاش کرد؟
آیا مردسالاری یکی از مشکلات اساسی هر اجتماعی نیست؟
درین میان وظیفه جنبشهای فمینیستی چیست؟
راه دور نرویم و صادقانه بیاندیشیم، در کانون گرم خانوادگی خودمان، خواهران همسران و مادران ما موقعیت و شرائط بدتر و نابرابرانهتر نسبت به برادران، شوهران و پدران خود نداشته و به آنان ظلم و ستمی روا داشته نشده است؟
در کنار عوامل جهانی، فرهنگ جامعه شامل رسوم ، عادات اجتماعی، قوانین، شیوه فکری و به طور کلی روش زندگی جمعی که نقشی بسزا در ایجاد انواع محرومیتها و نابرابری گروههای مختلف دارند نباید در کنار توجه به مشکلات نظام اقتصاد جهانی و روابط سیاسی کشورها به مشکلات تاریخی، فرهنگی نیز توجه داشت؟
در نظامهای گوناگون اجتماعی گروههائی از مردم در معرض ستم بیشتری قرار دارند، در نظام صنعتی کارگران و در همه نظامها زنان از این گروهند. تجربه تاریخی نشان داده است که در بهترین دوران نظام شورائی به وضعیت زنان آنگونه که انتظار میرفت توجهی نشد و تلاش برای کاهش ستم بر آنان زیر لوای اولویتهای دیگر گم شد زیرا که فرهنگ و اعتقادات دیر پا زیر لایههای زیرین ذهن و روان اجتماع جائی محکم اشغال و بسیاری از رفتارها و قواعد و ضوابط جمعی را رهبری میکنند.
فرهنگ مردسالارانه این چنین است. مبارزه با این فرهنگ باید همراه و موازی با سلطه اقتصاد جهانی مدنظر قرار گیرد به دیده ما این مهم تنها با برپائی و قوام بخشی نهادهای مختلف امکانپذیر است اولین قدم برای یافتن راهکار حل مشکلات اجتماعی بررسی دقیق و آگاهی بخشی گروههای تحت ستم و محروم به علل بروز این محرومیتهاست.
آگاهیبخشی فمینیستی و افشاگری و رسواسازی پندار مردسالارانه نیز وظیفه نهادهای جنبش فمینیستیست و اساسا نهادسازی با هدف مشارکت هرچه بیشتر جامعه مدنی برای حل مشکلات خود شیوهای دموکراتیک و عدالت جوست.
انجمن زنان این اصل را سرلوحه تلاشهای خود قرار داده و بر این امر واقفست که این وظیفه مسئولیتهای دیگر که همانا مبارزه و آگاهیرسانی نسبت به نظام سرمایه و سیاستهای جهانیست را نباید تحتالشعاع قرار دهد و سعی دارد تا هر دو هدف را در برنامههای خود دنبال نماید زیرا امپریالیسم، کاپیتالیسم و پدرسالاری هر سه از یک قماشند و در راستای نابرابری و بهرهوری از زنان گام بر میدارند.
امسال به مناسبت روز زن گروههای زنان تلاش کردند تا در جهت استحکام صفوف خود تا حد ممکن در سراسر جهان با تمی مشترک روند مبارزت چهل ساله خود را با فرهنگ مردسالارانه دین محور متمرکز کرده تا سکوی پرشی باشد برای پیوند گروههای پراکنده زنان ایرانی در سراسر جهان با این هدف که از طریق مصاحبههای تلویزیونی با فعالان زنان، جلسات بحث و گفتوگو، راهپیمائی موفقیتآمیز سه روزه از آلمان، هلند و بلژیک صدای حقطلبانه خود را بگوش جهانیان برسانند.
و از دیگر سو نقاط قدرت و ضعف خود را دریابند و از شکستها و پیروزیهایشان بیاموزند و طرحی نو دراندازند، ما هم این تلاشها را به فال نیک میگیریم و آرزوی موفقیت برای همه زنان جهان منجمله زنان ایران را در سر میپرورانیم. / انجمن زنان مونترال / آوریل 2019
ارسال نظرات