صف طولانی درمان در کانادا ازجمله مواردی است که موجب انتقادات گسترده بسیاری از ایرانیان کانادا در فضای مجازی شده است. عدهای با ذکر تجربههای خود گفتهاند که چطور مدتها منتظر ماندن برای دریافت خدمات تخصصی، آنها را کلافه کرده و حتی گاهی آنها را برای درمان به کشورهای دیگر کشانده است.
کاربری هم به وضعیت ارائه خدمات درمانی در کانادا اشاره کرده و در شبکه اجتماعی ایکس گفته: «در کانادا ۱۷ هزار نفر توی نوبت برای انجام کارهای پزشکی در بازه زمانی ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ جانشان را از دست دادند. زمان انتظار تا یازده سال هم داشتند! به نظرم این بلایی است که بالا بردن استاندارد خدمات بدون در نظر گرفتن امکانات سر ملت میآورد.»
او در ادامه پرسیده: «شما کدام را ترجیح میدهید، اینکه یک دکتر با شما خوشوبش کند، بیست دقیقه با شما حرف بزند، با دقت معاینه کند ولی در مقابل یا صف انتظار طولانی باشد و یا خدمات خیلی گران. یا اینکه بهسرعت معاینه کند (و به خاطر معاینات بیشتر باتجربهتر باشد) ولی همیشه در دسترس و نسبتاً ارزان باشد؟»
بررسی رسانه thehub.ca در کانادا هم نشان میدهد که آمار مرگ ۱۷ هزار کانادایی در صف طولانی درمان، بهدرستی اعلام شده است که برخی از آنها در صورت دریافت خدمات درمانی میتوانستند زنده بمانند.
یکی از کاربران هم تجربه ناخوشایندش از دریافت خدمات درمانی در کانادا را با هفته در میان گذاشته و گفته است: «سال ۲۰۱۰ یکطرف بدنم بیحس و نیمه فلج شد و دکترم گفت باید سریعاً برم اورژانس. حدود ۱۰ و نیم صبح بود که در بیمارستان NorthYork General بودم. تا حدود ۶ عصر، چهار پنج پرستار مختلف یکسری سؤالها رو تکراری از من میپرسیدن و خبری از دکتر نبود. بعد دکتر اورژانس بالاخره منو دید و گفت باید سریع سیتیاسکن بشم. تا ۱۰ شب خبری نشد تا اینکه شروع به اعتراض و داد و بیداد کردم و مسئول اونجا با اشاره به من گفت که مشکوک به سکته مغزیه و برای همین باید اسکن بشه. گفتم اگر مشکوک به سکتهی مغزی هستم، چرا اینقدر طولش دادید؟ از این اورژانستر؟
هیچوقت پوزخندش یادم نمیره. گفت با مسئولیت خودت میتونی اینجا رو ترک کنی، اگرنه باید صبر کنی تا تنها دستگاه سیتیاسکن ما خالی بشه. حدود یک ساعت بعد بالاخره اسکن گرفتن، بعد در حالی که نصف بدنم تقریباً فلج شده بود، ازم خواستن تا یکی از اون لباسهای پشتباز اورژانس رو بپوشم و یکتخت توی راهرو بهم دادن که مثلاً استراحت کنم چون گفتن دکتر اعصاب فردا میاد. حدود ۱۱ صبح روز بعد بود که بالاخره متخصص من رو دید و سفارش امآرآی داد. زودترین وقت (اون هم با آشنا و پارتی) یک ماه بعد بود.
این بود که به ایران رفتم و فردای روزی که رسیدم، هم دو تا متخصص رو دیدم، هم امآرآی کردم و هم چند تا آزمایش دیگه. امسال همین داستانها، بهعلاوه اشتباه خطرناک تشخیص برای دوستم و تأخیر در تشخیص بهموقع برای پدر سالخوردهام هم اتفاق افتاد.»
کاربر دیگری هم به هفته گفته: «من با تومور سرطانی ۱۰ سانتیمتری که پاره شده بود، یک هفته سرگردون بیمارستان و اورژانس بودم. فقط بهم مورفین میدادن. بالاخره بعد از یک هفته بعد از اینکه دیگه از درد فریاد میزدم و به مورفین جواب نمیداد، نصف شب اورژانسی عمل شدم.»
یکی دیگر هم به هفته گفته: «من سال پیش با سکته قلبی و مغزی، چهار ساعت و امسال هم با خونریزی شدید کلیه ۱۶ ساعت در اورژانس بیمارستان میسیساگای انتاریو، منتظر بودم.»
شما هم اگر تجربه خوشایند یا ناخوشایندی از فرآیند درمان در کانادا دارید، با مخاطبان هفته به اشتراک بگذارید.
منابع:
ارسال نظرات