خیابان انقلاب، انقلاب به روایت کتاب‌ها: ایران ۱۳۶۲-۱۳۵۷

درباره‌ی نمایش پروژه‌ی هانا دارابی در گالری پالیگان در ونکوور

خیابان انقلاب، انقلاب به روایت کتاب‌ها: ایران ۱۳۶۲-۱۳۵۷

هانا دارابی هنرمند و عکاس ایرانی متولد سال ۱۳۶۰ در تهران و فارغ‌التحصیل دانشکده هنرهای زیبای تهران است و سپس در دانشگاه پاریس هشتمI-سن-دنی ادامه تحصیل داده است. اگرچه او اکنون در پاریس زندگی می‌کند، کشور مبدأ او همچنان موضوع اصلی بیشتر مجموعه عکس‌ها و پروژه‌های اوست؛ پروژه‌هایی که در آن عکس‌های او با سایر مواد مانند متن، تصاویر بایگانی، موسیقی و اشیاء در تعامل هستند تا وضعیت سیاسی و شرایط اقتصادی ایران را پیش چشم بگذارند.

 

نویسنده: ژینوس تقی‌زاده

«خیابان انقلاب، انقلاب به روایت کتاب‌ها: ایران۱۳۶۲-۱۳۵۷ (۱) بر اساس مجموعه شخصی کتاب‌های من است که در چهار سال پس از انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ منتشر شده است. آزادی بیان در این مدتِ کوتاهِ بین دو نظام سیاسی در ایران، یعنی حکومت شاهنشاهی و سپس جمهوری اسلامی، منجر به انتشار تعداد قابل‌توجهی از کتاب‌های عکس و سیاسی شد. انقلاب ایران (۱۹۷۹) و سپس یک سال پس از جنگ ایران و عراق (۱۹۸۰) دو لحظه‌ی تاریخی بودند که به گسترش شکلی نادیده‌گرفته شده از عکاسی در تاریخ هنر ایران، یعنی عکاسی مستند، منجر شد.»

 

این توضیح اولیه‌‌ی هانا دارابی هنرمند ایرانی مقیم فرانسه درباره‌ی پروژه‌ای است که از ۱۰ نوامبر ۲۰۲۳ تا ۴ فوریه ۲۰۲۴ در گالری پالیگان ونکوور نمایش داده شده است. هانا دارابی هنرمند و عکاس ایرانی متولد سال ۱۳۶۰ در تهران و فارغ‌التحصیل دانشکده هنرهای زیبای تهران است و سپس در دانشگاه پاریس هشتمI-سن-دنی ادامه تحصیل داده است. اگرچه او اکنون در پاریس زندگی می‌کند، کشور مبدأ او همچنان موضوع اصلی بیشتر مجموعه عکس‌ها و پروژه‌های اوست؛ پروژه‌هایی که در آن عکس‌های او با سایر مواد مانند متن، تصاویر بایگانی، موسیقی و اشیاء در تعامل هستند تا وضعیت سیاسی و شرایط اقتصادی ایران را پیش چشم بگذارند. این پروژه در سال  ۲۰۱۹ جایزه‌ی کتاب تاریخی را در جشنواره‌ی عکس آرل به دست آورد و توسط انتشارات اسپکتور بوکس و لو بال منتشر شده است.

او توضیح می‌دهد که این مجموعه از سه بخش تشکیل‌شده است: «بخش اول معرفی مجموعه کتاب‌های عکس من است که بر اساس نقش آن‌ها در ساخت تاریخ این دوره به سه گروه تقسیم شده‌اند. ازآنجاکه من به یاد دارم تصاویر انقلاب (در کتب مدرسه، در تلویزیون، در فضاهای عمومی) یک گردش مهم داشت، و یک تصویر بسیار نمادین از این دوران وجود داشت که دری را به‌سوی این پروژه گشود. تصویر آیت‌الله خمینی در کتابی با عنوان «الله اکبر»-که گویی به‌خوبی از وظیفه‌اش در ساخت تاریخ آگاه است- نوری به نقش عکاسی در روایت داستان انقلاب انداخت. هنگام گرد‌آوری این کتاب‌ها، سعی کردم تنوع حداکثری کتاب‌های عکس در اشکال مختلف را در نظر بگیرم؛ کتاب‌هایی که نمایانگر کار عکاسان مستند معروف دوران مانند روزهای خون، روزهای آتش یا قیام هستند، کتاب‌هایی که از عکاسی برای انتقال یک پیام خاص استفاده می‌کنند مانند «انقلاب لاله‌ها یا گاه‌شمار پیروزی» و درنهایت کتاب‌هایی که می‌توانند به‌عنوان کتاب‌های هنرمند تلقی شوند؛ مثل «حماسه‌ی انقلاب ۱۳۵۷» یا «وقتی دیوارها حرف می‌زنند».

از آن‌جا که فرآیند انتشار، مانند عکاسی، تحت تأثیر قدرت سیاسی هر دوره در ایران قرار گرفته است. بنابراین، بخش دوم به فرهنگ انتشار خودگردان و مستقل متون سیاسی (عمدتاً مرتبط با گروه‌های چپ‌گرا) به‌عنوان کتاب‌های «جلد سفید» می‌پردازد. کتاب‌های جلد‌ سفید یا زیراکسی و استنسیلی (که با دستگاه‌های فتوکپی تهیه شده‌اند) معمولاً قبل از انقلاب ۱۳۵۷ توسط احزاب سیاسی، دانشجویان و گروه‌های کوچک دیگر در مخالفت با شاهنشاهی به شکل زیرزمینی منتشر و به‌صورت شب‌نامه توزیع می‌شدند. پس از انقلاب، فضای باز بسیار کوتاه‌مدت سیاسی ماه‌های اول، جو مساعدی برای این انتشارات ایجاد کرد و آن‌ها در خیابان (مخصوصاً خیابان انقلاب که دانشگاه تهران در آن واقع است) دست‌فروشی می‌کردند. گرد هر بساط دست‌فروشی گروهی جمع می‌شدند و حول کتاب‌ها بحث‌های سیاسی درمی‌گرفت. پس از استقرار حکومت اسلامی و سرکوب سایر احزاب سیاسی این نوع از کتاب‌ها دوباره ناپدید شدند.

هانا دارابی بخش سوم را چنین توصیف می‌کند: «بخش سوم، کار من به‌عنوان یک هنرمند در این مجموعه را معرفی می‌کند. هنگامی که شروع به گردآوری این کتاب کردم، ناگهان در برابر تعداد زیادی از تصاویر انقلاب و جنگ قرار گرفتم که برایم آشنا بود، اما هرگز آن‌ها را در شکل اصلی‌شان ندیده بودم». این مهم است که بگویم کتاب‌های عکس این‌گونه الزاماً کتاب‌های تبلیغات و پروپاگاندا نبودند، اما تصاویر برای موقعیت‌های رسمی برای اهداف پروپاگاندا استفاده می‌شدند. بنابراین، این تصاویر گرچه برای نسل من به طرزی غریب، آشناست اما به دلیل مصارف تبلیغاتی آن موجب درک ناقص و نادرست ما از شرایط انقلاب و جنگ شده بود. تنها راه برای من برقراری ارتباط با این کتب، بخشیدن یک زندگی جدید به آن‌ها بر اساس تجربه‌ی زندگی شخصی خودم بود. در این‌جا، هدف من ارائه‌ی خوانشی جدید از این مجموعه است اما این حرکتِ از آنِ خودسازی دوباره‌ی آن با هدف یک ایده یا در مسیر یک تفکر سیاسی معین و شخصی نبود.» در حقیقت در این گردآوری هانا دارابی با کنار هم قرار دادن صفحات این کتاب‌ها و ایجاد مکالمه‌ای میان آن‌ها با تصاویر شهر تهران، تصاویر تبلیغاتی، کارت پستال‌هایی از فرهنگ عامه و درنهایت عکس‌هایی از صحنه‌های سینما یا تلویزیون ایران، سعی می‌کند بخشی از این شکاف و فقدان دریافت متکثر را پر کند.

در گفت‌وگویی میان هانا دارابی و کلی مک‌کورمیک به‌عنوان تاریخ‌نگار  که با همکاری دانشگاه بریتیش کلمبیا (UBC) و شورای تحقیقات علوم اجتماعی و علوم انسانی SSHRC  صورت گرفت، آن‌ها موضوع عکاسی و تحول اجتماعی را به بحث گذاشتند؛ درباره‌ی امکاناتی که انقلابیون و دولت در تصاویر مستند به‌عنوان شکلی از مواد خام پروپاگاندا می‌دیدند و این‌که چگونه  عکس‌ها با  دست‌کاری یا قرار گرفتن در پس‌زمینه‌ها و موقعیت‌های خاص کارکردی متفاوت می‌یابند و  شکلی نمادین پیدا می‌کنند.

کلی میدوری مک‌کورمیک تاریخ‌نگار عکس اهل ژاپن است. او بررسی می‌کند که چگونه عکاسان زن ژاپنی در دوره‌ای در حدفاصل ۱۹۳۰ تا ۱۹۸۰در حمایت یا انتقاد از دولت به عکاسی روی آوردند. کتاب در حال تدوین او به نام «آقای دوربین در دامن: ساخت عکاسی مدرن ژاپنی» بررسی می‌کند که چگونه در دهه‌های۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ عکاسان زن دوربین را به ابزاری تبدیل کردند که به سمت دولت و شرکت‌ها برمی‌گردد، زیرا در این دوره عکاسان زن با عکس‌برداری از اعتراضات، رویدادهای آلودگی و جنبش آزادی زنان، دوربین را به سمت دولت و شرکت‌ها معکوس کردند.

مجموعه گردآوری‌شده‌ی هانا دارابی بخشی از نمایشگاهی است با عنوان «از نشانِ افترا»  که رید شایر کیوریتور آن بوده و  کنار آثار دو هنرمند دیگر، ریچل خدوری و ران ترادا به نمایش درآمده است. هر یک از آثار نتیجه سال‌ها کار هنری است که در پاسخ به دوره‌های تاریخی تحول‌آفرین ساخته شده‌اند: انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹، جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ و ویروس کووید-۱۹ در سال ۲۰۲۰. دارابی، خدوری و ترادا می‌پرسند که چگونه هنر –عملی ماندگار و گزارشی زمان‌مند، به‌عنوان گواه، میانجی و بازتاب‌دهنده‌ی انتقادی در لحظات تاریخی پر از زخم و تحول عمل می‌کند.

«یک تک‌تصویرِ تنها نمی‌تواند یک دوره‌ی زمانی را به دقت نشان دهد، به ویژه در روزگار پر از آشوب و گرد و غبار» رید شایر می‌گوید: «آثار هنری موجود در از نشان افترا، فرآیند مبارزه‌ای برای شکل‌دهی به خاطرات و تاریخ را بررسی می‌کنند - هرکدام از این‌ها از بسیاری اجزاء تشکیل‌شده و نتیجه‌ی کنش گسترده هنرمندان است. هر هنرمند یک دوره زمانی را بازسازی می‌کند که واقعیت معاصر را شکل داده است، از زبان استفاده می‌کند - همانند کتاب‌ها، روزنامه‌ها و وب‌سایت‌ها - به‌عنوان یک وسیله که از آن به‌عنوان شکل نوینی از "تصویر" استفاده می‌شود.»

عنوان این نمایشگاه از نقل‌قولی از هرودوت گرفته شده که از روایت او به‌عنوان نخستین تاریخ‌نگاری غربی در ۴۳۰ سال پیش از میلاد مسیح نام برده می‌شود. او علاوه بر ثبت رویدادهای روز، درباره‌ی تناقضات بین گروه‌های فرهنگی مختلف و دلایل اجتماعی جنگ‌های یونان با دیگر کشورها، ازجمله جنگ‌های یونان و پارسیان، نیز گزارش داده بود. بااین‌حال، به دلیل این‌که نوشته‌های او گفت‌وگویی بودند میان داستان‌گویی و افسانه‌ها و خلاقیت هنرمندانه منتقدان دورانش او را نیز«پدر دروغ» می‌خواندند. چنان‌که او به دلیل این انتقادات به تبعید رفت:

هرودوت، پسر لیکس، این‌جاست

دروغ‌ها؛در تاریخ ایونیک بی‌قیاس

یک دوریایی که از نشان افترا گریخت

و در توریا وطن جدید خود را ساخت

«وقتی هنر با وزن تاریخ بار می‌آید، چگونه نوری پیدا می‌کند؟» این پرسشی است که دوروتی وودند منتقد هنری و سردبیر مجله Tyee می‌پرسد و با ارجاع به هرودوت می‌نویسد: «نویسندگان و هنرمندان از روزگار باستان مشغول فعالیت‌های مستندنگارانه لحظات فرهنگی و نبردها و بزنگاه‌های تاریخی بوده‌اند و امروز در سال ۲۰۲۳، هنوز هم در این مسیر هستند.» او به‌نوعی رویکرد هنرمندان معاصر به تاریخ‌نگاری و آرشیو، و تحقیقات هنرمندمحور را ادامه‌ی مسیر طولانی هنرمندان عصر باستان می‌داند.

گرچه پروژه‌ی پژوهشی هانا دارابی خیلی پیش‌ترها آغاز شده است، اما در روزگار وفور تحریف و مصادره تاریخ نه‌چندان دور به نفع گروه‌های مختلف سیاسی، در روزگاری که در آشوب و گردوغباری سخت مشابه دوران مورد ارجاع این پروژه قرار گرفته‌ایم، نمایش آرشیو لحظات تعیین‌کننده‌ی تاریخی به مثابه‌ی شکلی از پژوهش و روایت‌گری هنرمندانه اهمیت فراوانی دارد.

گالری پالیگان به توسعه‌ی تمرینات مبتنی بر ایجاد مسیرهایی برای صداهای متکثر و جدید متعهد است، به‌ویژه درحالی‌که سعی در بیان روایت‌های نو از هنرمندانی دارد که به طور سنتی خارج از دیدگاه اروپا‌محور گالری‌های هنر بوده‌اند. مهم‌تر آن‌که، گالری پالیگان ارائه‌ی کارهایی از هنرمندانی را که گونه‌گونی جوامع خود را بازتاب می‌دهند، به‌عنوان اولویت اعلام کرده است. همچنین به عنوان اصلی بنیادین به توسعه‌ی همکاری خود با جوامع بومی ایالت بریتیش کلمبیا ادامه می‌دهد.

 

https://thepolygon.ca/news/press-release-from-slanders-brand/

https://thepolygon.ca/news/hannah-darabi-in-conversation-with-kelly-mccormick/

 

ارسال نظرات