نویسنده: خسرو شمیرانی
امین ولی گرامی، شما امروز یک سفر طولانی را پشت سر گذاشتید. فکر نمیکنم شما تنها برای این گفتوگو ۹۰۰ کیلومتر راه آمدهاید، یک برنامهی دیگر هم دارید درسته؟
کاملاً درست است. امشب ما در تورنتو کنسرت داریم و من سرپرست گروه این کنسرت هستم. خواننده گروه خانم سهیلا گلستانی هستند و این برنامه به دعوت سازمان زنان انتاریو شکل گرفته است.
شما تقریباً دو سال پیش وارد وینیپگ شدید بعد از مدت کوتاهی به تورنتو رفتی و آنجا فعالیتهایت را شروع کردی. کار در وینیپگ چطور شروع شد؟
من سال ۲۰۲۲ وارد کانادا شدم همانطور که شما گفتید شروع فعالیتهای موسیقی من در شهر وینیپگ بود. یک سال در آنجا زندگی کردم و همان هفته اول با دو تن از نوازندهها و خوانندههای بسیار پرکار و به نام کانادایی آشنا شدم؛ یوری هوکر که نوازنده ویولنسل است و سالهاست برای ارکستر سمفونی شهر وینیپگ اجرا میکند و ارین پراپ عزیز که خواننده سبک جاز است.
چطور در همان هفته و روزهای اول با چنین افرادی که بهراحتی در دسترس نیستند ارتباط برقرار کردی؟ داستان آشنایی شما هدفمند بود یا تصادفی پیش آمد؟
این آشنایی کاملاً تصادفی بود، یکی از دوستانم به نام تیم نلسون گفت تو موزیسین و نوازنده هستی خیلی دوست دارم تو را با دوستانم آشنا کنم.
در وینیپگ چه کارهای مشترکی با ارین پراپ و یوری هوکر انجام دادید؟
ما حدوداً یک ماه بعد از آشنایی به فستیوالی به نام میشن فست دعوت شدیم؛ البته که آن عزیزان، گروه کاملاً کلاسیکی داشتند و موسیقی غربی اجرا میکردند. من هم بهعنوان نوازنده تار دعوت شدم که در کنارشان همنوازی کنم. اتفاقاً ترکیب بسیار جالبی هم شد چراکه من آن ترکیب را قبلاً امتحان کرده بودم و برایم تازگی نداشت.
تو در کنار کار کلاسیک ایرانی کار تلفیقی هم انجام میدهی. این کار را خودت تنظیم کردی یا تنظیم همان گروه بود؟
یکی از قطعات را خودم تنظیم کردم که بسیار شبیه به یکی از دستگاههای موسیقی ما (دستگاه نوا) بود. من اجازه گرفتم که آن قطعه موسیقی رو به فضای موسیقی ایران نزدیک بکنم آنها هم با کمال میل پذیرفتند و ترکیب بسیار خوبی شد.
میدانم که این تنها کار تو در وینیپگ نبوده است. تو ۱۰ ماه در آنجا بودی و در این مدت کلی کار انجام دادی و یک کنسرت نسبتاً بزرگ هم برای جامعه ایرانی در آنجا برگزار کردی و تا جایی که میدانم عملاً مسئول هماهنگی آن برنامه موسیقی هم خودت بودی یا بههرحال در برگزاری آن کنسرت نقش مؤثری داشتی. کمی درباره این برنامه توضیح میدهی؟
با انجمن ایرانیان وینیپگ آشنا شدم و در آنجا از من خواستند که یک کنسرت برای عید نوروز ترتیب دهم و جالب اینجا بود که فقط دو نفر از نوازندهها ایرانی بودند و بقیه نوازندهها کانادایی و از کشورهای مختلف بودند. این برنامه را در عید نوروز انجام دادیم. در آنجا آهنگهای خودم را روی صحنه بردم. بعدازآن نیز همان ترکیب را در شهر دیگری به روی صحنه بردیم.
بی.بی.سی نیوز یک گزارش بسیار زیبا روی این کنسرت کار کرده است که خوانندگان این مصاحبه میتوانند در اینجا کلیک کنید و ببینند. شما بعد از وینیپگ وارد تورنتو شدید و دوباره به همان سرعت وارد زندگی هنری و تخصص دیگری که فعلاً به آن اشاره نمیکنم شدی. در تورنتو فعالیتهایت را چطور شروع کردی؟
حدوداً یک سال بعد از اینکه وارد کانادا شدم وینیپگ را به مقصد تورنتو ترک کردم و وارد یک فضای متفاوت شدم. در آنجا من کاملاً یک فضای ترکیبی را با سازهای ایرانی و غربی تجربه کردم ولی در اینجا در شهر تورنتو کاملاً حال و هوای موسیقی اصیل ایرانی را دنبال میکنم.
در ابتدای صحبتم اشاره کردم که «امین ولی نوازنده و موسیقیدان است» و این عنوان غلوآمیز نیست، او واقعاً درزمینه تئوری موسیقی کار کرده و چند کتاب هم منتشر کرده است و کارهایی هم در دست انتشار دارد. امین عزیز خودت کمی بیشتر درباره کارهایی که درزمینهٔ تئوری موسیقی انجام دادی توضیح بده.
حدوداً ۱۵ جلد کتاب چاپ شده و اخیراً هم کتاب مشق آزاد را که مروری بر آثار دوست عزیزم آقای داوود آزاد است منتشر کردم. همانطور که میدانید از چهرههای شاخص موسیقی اصیل ایرانی هستند. چند ماه دیگر هم مشق آزاد شماره ۲ را روانه بازار موسیقی میکنم.
لطفاً یک توضیح کوتاه درباره محتوای کتابهای مشق آزاد ۱ و ۲ میدهی؟
قبل از آن اجازه دهید بگویم کتابهای دیگری که به آن اشاره کردم برای سازهای مختلف ایرانی است، یعنی فقط برای تار و سهتار نبودند. با هنرمندان ایرانی دیگری هم کار کردم و از من خواستند کتابهایشان را ویرایش کنم و آنها را بهصورت نت نگاری دیجیتالی دربیاورم (با نرمافزار بنویسم)
ولی این کتاب مروری میکند به بخش تصنیفهایی که داوود آزاد عزیز ساخته که من آنها را شنیدم و درواقع آوانگاری به همین صورت است. اگر بخواهم به زبان عامیانه بگویم شما تصنیفها را میشنوید و آن را تبدیل به نت میکنید که پیچیدگیهای خاص خودش را دارد. جلد اول این کتاب دو بار به فاصله خیلی کوتاه تجدید چاپ شد و در حال حاضر برای تجدید چاپ سوم آماده میشود.
جلد دوم آن هم کاملاً وارد فضای بیکلام میشود یعنی دیگر تصنیف نیست و شعر و خوانندهای ندارد و بر آثار تکنیکی داوود آزاد عزیز مروری دارد.
به تکنیک ایشان اشاره میکند؟
بله تکنیک نوازندگی ایشان، چراکه بعضی از موزیسینها برای خودشان یک امضا دارند و من هم آثاری از ایشان را مرور کردم که برای بالا بردن سطح نوازندههای جوان و حتی حرفهای میتواند بسیار کمککننده باشد.
در اینجا ممکن است سؤال ایجاد شود که شامل چه مواردی است؟ باید بگویم همان پیشدرآمدها، چهارمضرابها، رنگها و قطعات ضربی ایشان که فضای کاملاً متفاوتی با تصنیف دارد.
شما یک تخصص دیگر هم دارید حالا میخواهم به این موضوع برگردم؛ شما ۹۰۰ کیلومتر سفر کردید. کجا بودید که ۹۰۰ کیلومتر سفر کردید؟
من از شهر کبکسیتی میآیم و دوباره از تورنتو...
تازه خود کبکسیتی هم نیستی ۷۰ -۸۰ کیلومتری شمال شرق کبکسیتی هستی!
بله همینطور است آنجا بسیار فضای سرسبزی دارد و مرتبط با کار دیگرم هست.
شما در آنجا نجاتغریق هستید!
بله من نجاتغریق هستم و شنا را هم بهموازات موسیقی از کودکی شروع کردم و بعد هم وارد حیطه نجاتغریق شدم.
یعنی در کانادا نجاتغریق رسمی هستی؟
بله من بعد از ورودم به تورنتو در امتحانهای ورودی که سازمان لایف سیوینگ سوسایتی انتاریو در نظر گرفته بود شرکت کردم و چون از ایران این حرفه را به همراه موسیقی که آموزش میدادم و کنسرتهایی که در کشورها و شهرهای مختلف اجرا میکردیم دنبال میکردم موفق شدم. به نظرم ورزش و موسیقی رابطه بسیار مستقیمی با هم دارند و حتی در کیفیت تفکری و نوازندگی یک هنرمند تأثیر بسزایی دارد.
به نظرم ترکیب بسیار جالبی است مثلاً ما ریاضیدانی که موسیقیدان باشد زیاد داریم ولی شنا و موسیقی کمتر با هم ترکیب میشوند. امین عزیز بسیار سپاسگزارم بابت وقتیکه در اختیار هفته قرار دادی اگر نکتهای داری که میخواهی اضافه کنی میشنویم.
در آخر من هم از مجله هفته و مجموعه گلوبال لینک تشکر میکنم برای فرصتی که در اختیارم قرار دادید. میخواهم یک تشکر ویژه هم داشته باشم از دوستان عزیزی که در این مسیر هنری مرا همراهی کردند؛ دوست عزیزم یوری هوکر، ارین پراپ عزیز، ریسا راسل و تیم نلسون که نقش بسیار پررنگی برای فعالیتهایم درزمینهٔ موسیقی در کانادا داشتند.
امین عزیز از شما سپاسگزاریم که در این گفتوگو شرکت کردید.
ارسال نظرات