طنز: رستوران

طنز: رستوران

خاطرات بروبکس هیئت، عنوان مطلبی است که در بخش طنز چهارمین شماره از هفته فرهنگ و ادب منتشر شده است.

نویسنده: عالیجاه مهاجری

یک روزی مادربزرگم را که تازه به کانادا آمده بود‌، سوار کردم، توی خیابان چرخی بزنیم. از آن‌جایی که آن بزرگوار هنوز نرسیده‌، چایی را ترک ‌کرد و عاشقِ «کافی» شد (اشتباه نکنید با قهوه فرق دارد)، اولین ایستگاهِ ما طبقِ معمول‌ کافی‌شاپ بود. تویِ صفِ «درایو ترو» بودیم که دلم هوسِ «سان‌دراید تومیتو بیگل تُستِد ویت هِرب اَند گارلیک کریم‌ چیز» کرد. سفارش که دادم مادربزرگ گفت: «ننه می‌تِرِکی این ‌قدر می‌خوری!» گفتم: «این یک لقمه بیشتر نیست!» گفت: «زبان بلد نیستم، خر که نیستم!» گفتم؛ «دور از جونتان!» در همین لحظه سفارش آماده شد. ایشان که اندازه‌ی نان و پنیر را دید گفت: «ننه این ‌همه اسم که گفتی همین ریزو بود؟ مثلِ مرحومِ پدربزرگت ـ‌خدا رحمتش کنه‌ـ وقتی خواستگاری آمد همچین می‌گفتند "جنابِ عالیجاه خانِ تخم‌راجه" که آدم فکر می‌کرد بارِ هفت‌ پشتش را بسته‌!» گفتم: «مادربزرگ دستِ شما درد نکند با این مثالی که زدید! حالا اجازه می‌دهید نصف کنیم؟» گفت: «"یک مویز و چهل قلندر‫‫‫‫‫" که نمی‌شود! یکی هم برایِ من بگیر که دعوایمان نشود.»

این گفتگوها مرا یادِ سفارشِ تخم‌ِمرغ در کتابِ «خاطراتِ سیدمصدقِ آیرانیِ آذرگشسپی» به قلمِ مهرانِ راد انداخت که در ادامه می‌خوانید:

 

... باور نمی‌کنی برو رستوران و یک نیمرو سفارش بده. خوب لابد می‌گویی "اِگ" ـ‌یارو همچین نگاهت می‌کند که انگار داری سانسکریت صحبت می‌کنی‌ـ می‌پرسد چه نوع تخمِ‌مرغی؟ اگر خُل‌بازی درآوری و بگویی «جَستْ اِگ» می‌رود و برایت یک تخمِ‌مرغِ خام می‌آورد. ناچار می‌پرسی چه نوعی دارید؟ می‌گوید:

-سانی ساید آپ (زرده کاملاً دیده شود)

 

-‌‌ اُوِر ایزی (نیمرو را بچرخانیم تا پشت و رو برشته شود اما زرده به حالِ خود بماند)

تبصره: این نوع خودش سه نوع دارد:

۱) اُوِر سافت (با زرده‌ی شُل)

۲) اُوِر مِدیوم (با زرده‌ی عسلی)

۳) اُوِر هارد (با زرده‌ی سفت)

 

- اِسکْرَمبُل (زرده و سفیده را قاطی کنیم)

تبصره: این نوع خودش دو نوع دارد:

۱) سافت اسکرمبل

۲) هارد اسکرمبل

 

- پوچد (توی آب اشکنه کنیم)

- هارد بویلد (آب‌پز)

- فرنچ اُملت (تخمِ مرغ و شیر)

- بِیکد (کبابی)

- بِیستِد (روغنش را رویش بریزی)

- دِویلد (آب‌پزی که زرده‌اش جایگزین شده باشد)

-بِنِدیکت (همان پوچد‌اِگ با مخلفات)

- بروکِن یولک (نیمرویی‌ که کفگیر را روی زرده‌اش فشار داده باشند)

- ...

 

یعنی آدم مرگ بخورد بهتر است!

ارسال نظرات