محسن فرهادلو
در ابتدا قصد داشتم خود به نگارش مقالهای برای روشنسازی اثرهای منفی بلندمدت تحریم بر مسیر توسعه کشورها بنویسم. اما بعد از جستجوی کوتاهی درباره مطالعههای انجامشده بر روی ارزیابی تحریم (بهویژه تحریمهای هدفمند و یا هوشمند) در حوزه سیاست خارجی، تصمیم گرفتم فقط به ارائه گزارشی از نتیجه مطالعههای موجود در علوم سیاسی بپردازم. اگرچه تخصص نگارنده علوم سیاسی نیست، آنچه در پی میآید، چکیده و نتیجهگیری مطالعههایی است که توسط محققین شناختهشده دانشگاهی در اینباره انجامشده است. نگارنده سعی دارد در چند نوبت ترجمه برخی از آثار معتبر موجود را برای خوانندگان مهیا کند.
اولین مقاله، مطالعهای است با عنوان «چه زمانی تحریمهای اقتصادی کار میکنند؟ بررسی انتقادی ادبیات اثربخشی تحریمها»، که در سال ۲۰۱۹ در مجله اقتصاد صلح و دفاع به قلم پروفسور دورسون پکسن چاپشده است.
پروفسور دورسون پکسن استاد علوم سیاسی در دانشگاه ممفیس آمریکا است. او چندین مقاله منتشرشده در مورد تحریمهای اقتصادی، مداخلات مسلحانه، حقوق بشر، خشونت سیاسی و دموکراسیسازی دارد. بیش از ۴۳ مقاله او در چندین مجله معتبر مانند
Journal of Politics، International Studies Quarterly، Journal of Conflict Resolution، Journal of Peace Research، Political Research Quarterly، European Journal of International Relations، Word Development منتشرشده یا در دست انتشار است. در زیر چکیده و نتیجهگیری این مطالعه به زبان فارسی آورده میشود.
چکیده
در واشنگتن و دیگر پایتختهای غربی اجماع سیاسی رو به رشدی وجود دارد که تحریمهای اقتصادی ابزار قدرتمندی برای رویارویی با بحرانهای بزرگ سیاست خارجی هستند. آیا تحریمها، بهویژه تحریمهای هدفمند، واقعاً ابزار قدرتمندی هستند که خوشبینان پیشنهاد میکنند؟ در چه شرایطی اقدامات اقتصادی تنبیهی باعث تغییر سیاست در کشورهای تحریم شده میشود؟ برای بررسی این پرسشها، در این مقاله شرایطی را بیان میکنم که به احتمال زیاد منجر به نتایج موفقیتآمیز تحریمها در ادبیات علوم سیاسی شدهاند. من همچنین چهار نقص عمده مطالعات موجود را موردبحث قرار میدهم.
اولاً، تفسیر سوگیرانه از اثربخشی تحریمها، رفتار موارد «غیر مؤثر» با پیامدهای منفی را مانند مواردی در نظر میگیرد که هیچ تغییر قابلتوجهی در رفتار هدف ایجاد نمیکند. دوم، استفاده متداول از دادههای استاتیک از پایگاههای داده تحریمهای موجود، توانایی محققان را برای مطالعه عوامل وابسته به زمان مختلف مؤثر بر احتمال موفقیت تحریمها را کاهش میدهد. سوم، مدل چانهزنی دولتمحور غالب در ادبیات مرتبط علوم سیاسی، بینش محدودی را نسبت به فشارهایی کنونی که علیه بازیگران غیردولتی انجام میشود، ارائه میدهد. چهارم، مطالعه تحریمها جدای از ابزارهای دیگری که اغلب همراه آنها هستند، مانند مشوقها و فشار دیپلماتیک، به درک ناقصی از نقش ویژه تحریمها در شکلدهی به خروجی ابتکارات کلیدی سیاست خارجی منجر میشود.
تریبون آزاد «هفته» راهاندزی شد خیزش مردم ایران،آینده کشور و دیدگاههای شما بدون سانسور در این شماره:
تریبون آزاد هفته متعلق به خوانندگان است. تنها محدودیت انتشار مطالب در این بخش قوانین کانادا و همچنین اساسنامهای است که برای این بخش تدوین و اعلام شده است. |
نتیجهگیری
این مقاله به بررسی مختصر ادبیات موجود علوم سیاسی در مورد اثربخشی تحریمها میپردازد. تحقیقات موجود نشان میدهد که تحریمهای اقتصادی در صورتی در دستیابی به اهداف سیاستی خود مؤثرتر هستند که: تحریمهایی چندجانبه باشند که توسط نهادهای بینالمللی رهبری میشوند؛ اگر آنها هزینههای اقتصادی قابلتوجهی را برای اقتصاد کشور هدف تحمیل کنند؛ اگر آنها به جای رقبا معطوف به متحدان باشند؛ اگر آنها با اهداف سیاستی معتدل به جای اهداف بلندپروازانه مانند تغییر رژیم تحمیل شوند؛ و اگر رژیمهای دموکراتیکتری را هدف قرار دهند. تحقیقات کنونی همچنین نشان میدهد که اگرچه تحریمهای هدفمند به خواستنیترین نوع تحریم تبدیل شدهاند، اما بیشتر از تحریمهای تجاری و سرمایهگذاری سنتی به اهداف موردنظر خود دست پیدا نمیکنند.
اگرچه ادبیات کنونی مرتبط با اثربخشی تحریمها، مدتها جنبههای معکوس اعمال تحریمها را نادیده گرفته است، شواهد قابلتوجهی نیز وجود دارد که هم تحریمهای هدفمند و هم تحریمهای متعارف میتوانند منجر به اثرات خارجی منفی قابلتوجهی شوند. مطالعات نشان میدهد که تحریمها ممکن است منجر به اقتدارگرایی بیشتر، افزایش سرکوب دولتی، حکومتداری ضعیف، وضعیت بدتر بهداشت عمومی، فقر گسترده و سطوح بالاتر نابرابری درآمد در کشورهای هدف شود. از این رو، تحریمها نه تنها ممکن است غالباً از دستیابی به اهداف تعیینشده خود کوتاهی کنند، بلکه ممکن است در مواقعی ابزارهای معکوسکنندهای باشند که بیش از آنکه مفید باشند، آسیب میرسانند. بنابراین، برای تحقیقات آتی ضروری است که پروندههای تحریمی «غیر مؤثر» را باز کند تا پروندههای شکستخورده با نتایج بدتر از مواردی که هیچ اثر منفی یا مثبت ملموسی نداشتهاند، جدا شوند.
نوع ابزارهای اقتصادی اجباری و همچنین اهداف آن ابزارها در طول زمان تکاملیافته است. تحریمهای هدفمند علیه افراد و گروههای غیردولتی بهویژه در سالهای اخیر به اقداماتی پرکاربرد تبدیل شدهاند. برای درک بهتر تحریمهای مدرن، تحقیقات آینده باید از مفروضات دولتمحور فاصله گرفته و توجه بیشتری به عوامل متفاوت احتمالی که بر رفتار و واکنش بازیگران غیردولتی به فشار خارجی تأثیر میگذارند، معطوف کنند. تحریمهای ثانویه علیه بازیگران سوم، یکی دیگر از انواع رایج تحریمهای مدرن است. بنابراین، یکی دیگر از حوزههای احتمالی تحقیقات آینده بررسی این موضوع است که چگونه تحریمهای فراسرزمینی بر نتیجه تحریمهای اولیه تأثیر میگذارد و آیا چنین اقدامات محدودکنندهای آسیب قابلتوجهی به روابط بین کشورهای تحریمکننده و کشورهای ثالث وارد میکند یا خیر.
درباره نویسنده
محسن فرهادلو، استاد مدرسه کسب و کار دانشگاه کنکوردیا و عضو هئیت علمی این دانشگاه است |
ارسال نظرات