خبرهای نویسنده


داستان کوتاه: «من تنها نیستم»

مجله‌ای را از جا‌ روزنامه‌ای کنار مبل خانم جون برداشتم و شروع کردم به ورق زدن. نه چیزی می‌خواندم. نه حتی عکس‌هایش را درست می‌دیدم. فقط ورق می‌زدم. گوش‌هایم تیز بود تا شاید چیزی بشنوم. حس می‌کردم هر چه هست، به من مربوط می‌شود یواش حرف می‌زدند.