خسرو شمیرانی
مسیرهای حقوقی طلاق در کانادا بحثی دیگری است در ادامه سلسه گفتوگوهای حقوقی هفته با خانم نیوشا ریاحی، وکیل دادگستری در کبک.
خانم نیوشا ریاحی گرامی در ابتدا بفرمایید کدام دادگاهها برای ثبت طلاق افرادی که خارج از کانادا ازدواج کردند صلاحیت دارند؟ و آیا دادگاه با دادگاه در این زمینه فرق میکند؟
قوانین طلاق در محدوده تصمیمات فدرال است یعنی ما در هر کدام از استانهای کانادا که باشیم قوانین طلاق به یک شیوه مشترک روی ما اجرا میشود. بر این اساس اگر ما حداقل یک سال در یکی از استانهای کانادا زندگی کردیم، باید از دادگاه همان استان برای طلاق اقدام کنیم.
خیلی از مواقع افرادی که در ایران یا هر کشور دیگری ازدواج کردند فکر میکنند ابتدا باید طلاقشان را در آنجا ثبت کنند ولی در صورت انجام این کار چون قوانین کانادا از ما میخواهد از استانهای کانادا اقدام کنیم یک مغایرت ایجاد میشود. در نتیجه برای ثبت طلاق در کانادا باید حکم دادگاه خارجی تنفیذ شود.
حالا نکته اینجاست که تنفیذ حکم خیلی آسان نیست چراکه اولین شرط تنفیذ یک حکم خارجی، مثلا حکم طلاق در ایران، این است که آن دادگاه خارجی که شما به آن مراجعه کردید دادگاهی باشد که صلاحیت این کار را داشته باشد. ممکن است قوانین ایران بگوید که صلاحیت دارد ولی طبق معیارها و قوانین کانادا چنین نباشد.
اگر یک ازدواج در ایران ثبت شده باشد آیا تاثیری روی روال قانونی که اینجا برای طلاق طی میکنیم دارد؟
نیوشا ریاحی: فرق چندانی نمیکند.
ممکن است در مورد تقسیم اموال تفاوتهایی وجود داشته باشد که شما کجا ازدواجتان را ثبت کردهاید. البته که ثبت ازدواج هم اصل قضیه نیست. اصل این است که در کجا زندگی اول مشترکتان را تشکیل دادهاید. اگر من فقط در ایران ازدواج کرده باشم ولی زندگی اول مشترکمان در کبک شروع شده باشد باز هم احتمال دارد همه قوانین کبک یا هر استان دیگری باشد که اجرا شود. ولی به جز تقسیم اموال فرق دیگری ندارد.
قوانین کانادا برای فرزندان «پابلیک اردر» است یعنی ما از هر جایی که بیاییم قوانین کانادا در این رابطه اجرا میشود. حتی نفقه فرزند و همسر نیز شامل «دیوورس اکت» میشود و همانطور که گفتم شامل قوانین فدرال است.
طبیعتاً شروع این پروسه که معمولاً خیلی هم دردناک و پر استرس است طرق مختلفی دارد. یکی از راهها توافق زوجین است. آیا شما هیچ مزیتی در این مسیر توافقی میبینید؟
نیوشا ریاحی: مسلماً اگر بعضی شرایط بسیار استثنایی مانند خشونت خانوادگی یا خطر برای فرزندان و از این دست را کنار بگذاریم، در همه شرایط از دید شخص من به عنوان یک مشاور حقوقی، همیشه بهترین نتیجه از طریق «توافق زوجین» به دست میآید.
دلایل مختلفی برایش دارم؛ اگر شما توافق داشته باشید و بخواهید یک وکیل برایتان قرارداد بنویسد؛ هزینه و زمان بسیار کمتری صرف میکنید. اگر بخواهم مقایسه کنم یک طلاق توافقی در دادگاه مونترال ممکن است فقط ۵ ماه طول بکشد ولی یک طلاق غیر توافقی ممکن است دو یا ۳ یا ۴ سال طول بکشد. تازه در بهترین حالت و اگر در نظر بگیریم که هیچ تجدید نظری در کار نباشد.
مورد سوم این است که در این صورت اگر شما قرارداد مینویسید یک کنترل ذهنی بر روی نتیجه دارید چراکه میدانید میزان تعهدتان آن چیزی است که در قرارداد نوشته شده است. در روش دادگاهی حتی اگر ما همه تلاشمان را بکنیم همیشه دست کم ۱۰ تا ۱۵ درصد مثل فاکتورهای دادگاه یا آن قاضی تحت کنترل ما نیستند.
در طلاق از روش دادگاهی و بدون توافق هزینهها میتوانند چندین برابر شوند. علاوه بر آن موضوع «زمان» که اشاره کردیم. برای کامیونیتی ایرانی یک سری موضوعات دیگر هم هست که کار را پیچیده تر میکند: مثل طلاق ایرانی و مهریه.
البته که همه این پیچیدگیها از جمله ماجرای مهریه و طلاق ایرانی را میتوانیم در دادگاههای اینجا نیز دنبال کنیم ولی بسیار سختتر و پرهزینهتر است. حتی ممکن است در شرایطی قرار بگیریم که قاضی دادگاه بگوید من فعلاً تصمیم میگیرم در مورد این مسائل نظر ندهم بهتر است به دادگاه دیگری مراجعه کنید. اما اگر قرارداد توافقی باشد دیگر به صورت تعهد است و اگر کسی قرارداد را رعایت نکند من یک رای دادگاه کانادایی دارم که تعهد آن فرد را مثلاً برای طلاق ایرانی به رسمیت شناخته و اگر کسی تعهدش را اجرا نکند میتوانم در دادگاههای کانادا پیگیرش باشم.
در نتیجه وقتی که قراداد توافی داریم خیلی از پیچیدگیها را میتوانیم کنترل کنیم.
طبیعتاً شما به جنبههای حقوقی این مسئله میپردازید ولی قطعاً این قضیه یک بعد روانی بسیار قوی هم دارد و آن استرسی است که در زمان شروع دعواهای حقوقی هر دو طرف متحمل میشوند. حالا فرض کنید با توجه به این مزیتها فرذدی تصمیم به طلاق قراردادی توافقی برود. درباره تنظیم آن قرارداد نکتههایی که باید به آنها توجه کرد چیست؟
نیوشا ریاحی: این موضوع بسیار حائز اهمیت است مخصوصاً امروزه با دسترسی به فضای مجازی و استفاده از ابزاری مثل چت جی.بی.تی به راحتی میتوان به صورت آنلاین جسجو کرد و انواع متنهای پیشطراحی شده را به صورت آنلاین به دست آورد. خیلی از مواقع افراد از این تمپلیتها استفاده میکنند. خیلی مهم است که اگر چنین میکنید به چند نکته توجه داشته باشید.
۱. در دادگاههای کانادا اول یک کارمند که دستیار قاضی است این قراردادها را میخواند و اگر بندهایی که طبق قانون کبک باید در آن باشد، در قرارداد شما نباشد، پرونده را به شما برمیگردانند. سپس قاضی آن را میخواند و اگر قاضی هم از متن قرارداد مطمئن نباشد، و از نظر او بندها درست بیان نشده باشد، پرونده را برمیگردانند و شما دوباره ناچار میشوید یک وکیل یا مشاور حقوقی بگیرید و این کار مسلماً پروسه را برای شما طولانیتر میکند.
۲. حالا حتی اگر با این پیش فرض جلو برویم که خوششانس باشید، همه آسانگیر باشند و ما حتی حکم دادگاه را هم بگیریم. مسئله تنها این نیست که ما فقط یک برگ دادگاه برای طلاق داشته باشیم، بلکه مهمترین این است که قرارداد قابل اجرا باشد و بتوانیم طرف مقابلمان را در قبال آن پاسخگو کنیم. اگر آن قرارداد یک سری از بندهایش جزئیات ضروری را نداشته باشد، زمانی که مشکل پیش میآید و فرد میخواهد در دادگاههای اینجا آن را پیگیری کند احتمالا دچار مشکل میشود. مثلا اولین نکته این است که آیا متن قرارداد کاملا روشن باشد و تفسیرپذیر نباشد. وقتی یک قاضی آن را میخواند اگر حتی یک درصد فکر بکند واضح نیست ممکن است آن را رد کنند.
نمیگویم از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده نکنید، برعکس فکر میکنم حتی میتواند شروع خوبی باشد ولی قبل از اینکه آن قرارداد به دادگاه داده شود بسیار مهم است که یک وکیل کبک یا هر استانی که در آن زندگی میکنید آن را بررسی کند و مطمئن شود هم قوانین و استانداردهای اینجا در آن رعایت شده و هم اینکه در آینده اگر اختلافی پیش آمد در دادگاههای کانادا قابل پیگیری باشد.
یک نمونه بگویم: فرض کنید در قرارداد نوشتهاید که قرار است خانه مشترک را بفروشید و تقسیم بر دو کنید ولی زمان فروش و چگونگی انجام پروسه فروش و بازهی قیمتی و ... مشخص نکردهاید، در این صورت فرد در واقع یک مشکل حقوقی را برای خودش ایجاد کرده که از آن خبر ندارد و درصورت ایجاد مشکل متوجه میشود.
حالا به بخش دشوارتر و استرسزاتر واقعه میرسیم که احتمالاً طلاق دادگاهی است. این قسمت چه پروسهای دارد؟
نیوشا ریاحی: برای رسیدن به توافق افراد تنها نیستند و بعضی مواقع وکیلها سعی میکنند با هم مذاکره کنند و از طریق مذاکره پیش بروند، بعضی اوقات پرونده را پیش میانجیگر میبریم و او سعی میکند افراد را به توافق برساند و حتی اگر پروسه دادگاهی هم شد بعضی اوقات از یک قاضی میتوانیم بخواهیم نقش میانجیگر را اجرا کند.
ولی اگر در بدترین سناریو ما نتوانیم فایل را توافقی پیش ببریم چون متاسفانه همه فایلها را نمیتوان حداقل در گام اول به صورت توافقی پیش برد، در این صورت آن فرد اول باید یک دادخواست طلاق به طرف مقابلش ابلاغ کند. ابلاغ کردن مهمترین پروسه است و در غیر این صورت ما هیچ فایلی را نمیتوانیم به دادگاه ببریم.
خیلی مواقع افراد میآیند و میگویند طرف مقابل من اصلاً آمریکا یا ایران است یا اصلاً من از او آدرسی ندارم! مسلماً برای هر مشکل حقوقی یک راه حل حقوقی هم وجود دارد. اگر نتوانیم از مسیرهای رسمی ابلاغ کنیم میتوانیم از دادگاه بخواهیم که مجوز دهد از طریق واتساپ، ایمیل، تلگرام، فیسبوک، مسنجر یا هر طریق دیگری به طرف مقابل ابلاغ کنیم.
بعد از ابلاغ فایل ما وقت داریم یک جدول زمانبندی بگذاریم و مشخص کنیم گامهای بعدی چه خواهد بود و طبق قوانین کبک یک سال وقت داریم که پرونده را آماده کنیم.
در این یک سال وکیل با توجه به استراتژیهای مختلف مثل گرفتن کارشناس برای ارزیابی ارزش املاک یا شرکت طرف مقابل و یا برگزاری جلسه پرسش و پاسخ با طرف مقابل میتواند دستور موقت و نفقه موقت را بگیرد. انواع کارها ممکن است به صورت موقت در این یک سال انجام شود. بعد از آن پرونده را «ثبت» میکنیم که تاریخ دادگاه اصلی را بگیریم. متاسفانه آنقدر این پروسه طولانی است که حتی اگر همین امروز یک فایل را ثبت کنیم احتمالاً برای سال ۲۰۲۶ یا ۲۷ وقت خواهند داد.
همه اینها دلایل مضاعفی است که اگر کار به جدایی کشید دست کم تلاش کنیم با توافق پیش برویم، درست است؟
نیوشا ریاحی: مسلماً... البته من این موضوع را هم بگویم که درست است که خیلی در مورد توافق صحبت کردیم و من به شخصه فکر میکنم که حتی این یک وظیفه اخلاقی برای وکلا است که تا جای ممکن فایل را به صورت توافقی پیش ببرند. اما بعضی اوقات یک سری موضوعات بسیار فوری وجود دارد مثلاً الان ما از هم جدا شدیم و در مورد اینکه فرزندمان را چه کسی نگه دارد با هم توافق نداریم یا مثلاً الان جدا شدیم و من درآمد کافی ندارم که بتوانم اجارهام را پرداخت کنم. مسلماً شاید بشود برای یک یا دو هفته مذاکره شود ولی بیشتر از آن ممکن است نتوانیم مذاکره را ادامه دهیم.
بنابراین خیلی مهم است که افراد به محض اینکه به مشکل حقوقی برخورد میکنند یا حتی قبل از آن به وکیل مراجعه کنند چراکه اگر وکیل نتواند به یک راه حل توافقی کوتاه مدت برسد بسیار مهم است که برای دستور موقت اقدام کند.
برای دستور موقت، مهم است خیلی سریع اقدام کند چراکه اگر درخواست دستور موقت ۴ -۵ ماه و یا بیشتر طول بکشد ممکن است قاضی بگوید که پرونده شما یک مورد نیست و به این دلیل درخواست دستور موقت پذیرفته نمیشود. نتیجه این است که پرونده شما وارد پروسه عادی میشود که میتواند سالها طول بکشد.
خانم نیوشا ریاحی عزیز از شما سپاسگزاریم.

ارسال نظرات