این گزارش که از سوی نهاد Policy Horizons، وابسته به دولت فدرال، منتشر شده است، آیندهای محتمل اما نه قطعی را برای وضعیت اجتماعی و اقتصادی کانادا بررسی میکند. این نهاد که وظیفهاش تحلیل روندهای آیندهنگرانه برای کمک به سیاستگذاری است، تأکید کرده که سند مذکور نه پیشبینی است و نه بیانیه سیاسی، بلکه سناریویی برای تفکر دربارهی چالشهای احتمالی پیشرو است.
عنوان گزارش «زندگیهای آینده: پرسش از تحرک اجتماعی» است. در این سند، نویسندگان وضعیتی را در سال ۲۰۴۰ ترسیم کردهاند که در آن تحرک اجتماعی به شدت کاهش یافته و بسیاری از مردم در همان طبقهای که در آن به دنیا آمدهاند، باقی ماندهاند. در این سناریو، تحصیلات دانشگاهی دیگر راهی مؤثر برای ارتقای سطح زندگی محسوب نمیشود، ارث و دارایی خانوادگی تنها امید برای پیشرفت اقتصادی است و مالکیت خانه برای نسلهای جوان به رؤیایی دور از دسترس تبدیل شده است.
اما گزارش بلافاصله تأکید میکند که این آینده، نه مطلوب است و نه اجتنابناپذیر. بلکه صرفاً یک احتمال است که هدف آن، ترغیب تصمیمگیران به پیشبینی سیاستهایی انعطافپذیر و مقاوم در برابر تحولات آینده است.
پالیو اما با انتخاب بخشهایی از گزارش، تصویری بسیار تیره از آینده ترسیم کرد. او این سناریو را «فروپاشی کامل اجتماعی» خواند و هشدار داد که در صورت ادامه مسیر کنونی، کانادا در آستانه بحرانی بیسابقه قرار خواهد گرفت. به گفته او، این گزارش اثباتی بر شکستهای متوالی دولت لیبرال است.
اما سخنگوی Policy Horizons در واکنش به این برداشت، اعلام کرد که گزارش مذکور «یک ابزار آیندهپژوهی برای تفکر سیاستگذاران» است و نه تحلیل شرایط فعلی یا پیشبینی قطعی آینده. به گفتهی این نهاد، بررسی سناریوهای گوناگون میتواند به دولت کمک کند تا با آمادگی بیشتر، با تغییرات جهانی، فناوریهای نو، و روندهای جمعیتی روبهرو شود.
در سناریوی فرضی این گزارش، حتی شکل روابط اجتماعی نیز دگرگون شده است؛ افراد به دلیل الگوریتمهای طبقهمحور در اپلیکیشنهای دوستیابی کمتر با طبقات دیگر ارتباط میگیرند و دنیای دیجیتال به فضاهایی «دروازهدار» تبدیل شده که در آنها تعامل طبقاتی کمتر رخ میدهد.
اما این آینده فقط سیاه نیست. نویسندگان گزارش اشاره کردهاند که چنین شرایطی ممکن است باعث شود مردم ارزشهایی نو برای زندگی تعریف کنند. ممکن است افراد به جای تمرکز بر ثروت، به دنبال معنا، هدفمندی، تعادل بین کار و زندگی، یا رفاه روانی باشند. همچنین سناریوهای مثبتی چون قدرت گرفتن اتحادیههای کارگری، گسترش تعاونیها، و توسعه کشاورزی خرد نیز در گزارش دیده میشود.
در پایان، نویسندگان یادآوری میکنند که رسیدن به چنین آیندهای قطعی نیست. با اقدامات هوشمندانه، سیاستگذاری مبتنی بر داده، و تفکر پیشدستانه، میتوان مسیر را تغییر داد. این گزارش بیش از آنکه ترسناک باشد، دعوتی است برای بیداری، تأمل، و برنامهریزی.
پس از این جنجال، اکنون نوبت به افکار عمومی و سیاستگذاران است که تصمیم بگیرند: آیا ۲۰۴۰، یک کابوس حتمی است یا تنها زنگ هشداری برای ساخت آیندهای بهتر؟

ارسال نظرات