نویسنده: مهین میلانی
ترامپ، یک دلقک، یک آدم عجیب و غریب، یا گرگی که میداند چه میکند!
انتخابات آمریکا هماکنون یکی از مهمترین پدیدههای تاریخ آمریکا و جهان است. کنشهای ترامپ همسویی دارد با حرکت اولترا راست در جهان؛ اما حتی راستترین رهبران احزاب اروپا خصوصیات ویژهی ترامپ را ندارند. خصوصیاتی که این انتخابات را در یک مقطع مهم تاریخ قرار میدهد. شخصیت ترامپ و حرفها و کنشهایش که از ده سال پیش به اینسو آمریکاییان را در وضعیتی استثنائی قرار داده مشخصههای خاصی به این انتخابات میدهد.
حتی شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری 2024 میتواند پیآمدهای خطرناکی داشته باشد مانند آنچه در کاپیتول گذشت و برخی میگویند که شاید به جنگ داخلی کشیده شود. چراکه ترامپ از دشمنان داخلی نام برده ازجمله سخنگوی مجلس را. دقیقاً یک برخورد اوکالیپتیکی خیر و شر. یا با منی و خیر یا شری و باید تو را از بین برد. تزی که همهی مذاهب توحیدی آن را با خود حمل میکنند.
ترامپ بااینکه اعتراف کرده است که در انتخابات 2020 تقلبی در کار نبوده اما کماکان همان حرفها را اینجا و آنجا تکرار میکند؛ و بارها گفته است که اگر انتخاب شود کسانی را که در مخالفت با او بودهاند مجازات خواهد کرد؛ و از همالان آنقدر بیهوده بر روی تقلب انتخابات میکوبد که اگر برنده نشد، جواز انجام هر کاری را داشته باشد. او گفته است که دوست دارد ژنرالهایش مانند هیتلر باشند.
ترامپ در زمان کورونا با پخش واکسن در میان مردم موافق نبوده و گفته بود که پیرها و مریضها خوب بمیرند. گفته بوده است برای معالجهی کرونا، مواد شوینده بخورید. او همچنین گفته است که عوام مانند موم هستند که میتوان آنها را به هر سمت چرخاند. این را در کمپین اولین دورهی انتخاباتیاش در سال 2016 گفته بود؛ و با این دیدگاه است که میتوان حرکتهای پوپولیستیِ او را تا حدی سنجید.
اخیراً در یکی از شعبههای مکدونالد که صاحبش از ترامپ حمایت میکند فرنچ فرایز سرخ میکرده و به مشتری میداده است که یعنی بگوید مردمی است؟ آیرونیک است. ترامپی که در هر شهر بزرگ دنیا یک هتل عظیمالجثه دارد به نام «ترامپ» و از آمریکا فقط بیلیونرهایش را میشناسد این کارش بیشتر به یک دلقک شبیه است. دلقکی البته بسیار آگاه ازآنچه میکند. اویی که گفته بود مردم را راحت میشود خر کرد. آیا مردم آمریکا واقعاً اینگونه خر میشوند؟ باید دید 5 نوامبر چه به ارمغان میآورد؛ که البته در عین حال این عمل پاسخی بود به هریس که گفته بود در نوجوانی در مکدونالد کار میکرده و شاید بخواهد بگوید که او دروغ گفته است و مانند شوی فعلی خودش شوی خر کنندهی عوام بوده است.
هریس که ترامپ به او لقب چپ و کمونیست داده است، روشن و آشکار گفته است که سرمایهداری مایهی رشد کشور میشود و اما خواستار برخی کارکردهای سوسیالیستی یا خدمات اجتماعی است که هماکنون بخشاً در کانادا و بسیار زیاد در اروپا بهخصوص در سوئد شاهد آنیم. معنای کمونیسم را هم فهمیدیم. ترامپ یک پوپولیست است و میداند که مردم آمریکا با واژهی سوسیالیسم و کمونیسم کهیر میزنند.
معاون ترامپ، وانس، هریس را زن بی بچه و کَت لیدی نامیده که نمیتواند درد مردم را بفهمد (رتوریکی که مدتها مایهی طنز در رسانههای آمریکائی شد) و هر دوی اینها کوبیدهاند بر سقطجنین و روابط ترنسها. اگرچه ترامپ مثل همهی موارد دیگر که حرفش را میچرخاند، بعدتر در مقابل اعتراضات مردم و بهخصوص زنان گفته است هر ایالت خودش حق سقطجنین را انتخاب کند؛ اما این واقعیت را نمیپوشاند که خود او طبق نظر اغلب ارتودوکسهای راستِ سفیدپوست و فاناتیک آمریکا، قشری که رأی زیادی به ترامپ میدهند، مخالف سقطجنین است؛ یا اینکه فقط ترفندی برای جلب محافظهکارترین لایههای جامعه است.
این ترامپی است که دادگاه او را محکوم کرد به آزار جنسی و رشوه به زنی که با او روابط جنسی داشته تا تأثیری بر نتایج انتخاباتش نداشته باشد. ترامپ که به گفتهی کلینتون در کنار شمارش دروغهایش باید به تعداد «من» هایی که به کار میبرد توجه کنیم، اخیراً بچهی خردسالی را که هنوز درست نمیتواند حرف بزند و فقط کلمهی آخر را تکرار میکند پشت میکروفون میآورد تا تکرار واژهی «ترامپ» از زبان بچه را ملاکی برای مثلاً حمایت مردمیاش نشان دهد.
و مسئلهی مهاجرین: ترامپ گفت که مهاجرین هائیتی سگ و گربههای همسایهها را میخورند. این را در مناظره با هریس گفت و عوامل مجریان از پشتصحنه چک فاکت کردند و گفتند که چنین چیزی وجود ندارد. ترامپ مدعی است که مهاجرین دراگ قاچاق میکنند و به کارهای خلاف دست میزنند. حرف نادرستی نیست همانطور که در بحث دربارهی همهی آمریکائیان هم این خلافها صورت میگیرد؛ و مهاجرین هم مانند همهی شهروندان آمریکا همه جورش توی آنها پیدا میشود. ثروتمندانشان که بیزینس ایجاد میکنند و کار، تحصیلکردهها و ادیبان و هنرمندانشان که بدون هیچ خرج و مخارجی به سرمایهی فرهنگی آمریکا اضافه میکنند و هم چنین کارگرانی که کارهای یدی جامعه بدون آنها لنگ میماند. از میان آنها گاهی خلافکار هم یافت همیشود؛ اما قطعاً نه در حد آن خلافکارهای آمریکائی که با اسلحه به جان دانش آموزان مدرسه میافتند و قتلعامشان میکنند؛ و این در صورتی است که ایلان ماسک پتیشن میگذارد برای آزادی حمل اسلحه در آمریکا.
با این مقدمه به چند نکتهای دیگر از مهمترین اموری که در این وادی میبایست به آن توجه شود میپردازم. انتخابات آمریکا بهجای اینکه بهطور عمده به مهمترین مسائل اقتصادی و رفاه و آسایش و صلح و امنیت و آرامش زندگی انسانها بپردازد و برنامههایی که هر کاندید بدین منظور دارد، به بازی بچهگانهای شباهت دارد و عامل این امر بهطور عمده حرفها و کنشهای ترامپ است؛ و هریس یک دموکرات معمولی است که کمافیالسابق مانند بیشتر دموکراتها وظایفش را انجام میدهد با همهی ضعفهایش و صدالبته در حد توان فکریاش. او یک میش به نظر میرسد در مقابل گرگی مانند ترامپ پوپولیست که میداند چه تاکتیکهایی به کار گیرد که عامهی مردم بیخبر را به دنبال خود بکشد و مهم نیست که چقدر پرنسیپ یک آدم سیاسی را زیر پا میگذارد. یا اصلاً چنین پرنسیپی را میشناسد؟ و آیا مردم آمریکا میتوانند به آنچه در شرف وقوع است پی ببرند؟
لاتاری برای ثبتنام در انتخابات، نزول دموکراسی به علنیترین شکل
ثروتمندترین فرد در آمریکا و دنیا، ایلان ماسک، از ترامپ قول گرفت که اگر یک پست در دولت به او بدهد هر کار از دستش برآید میکند که وی به ریاست جمهوری برسد و او حالا انتخابات را به حراج گذاشته است؛ یعنی به هرکس که در انتخابات ایالتهای نوسانی ثبتنام کند 100 دلار تعلق میگیرد و از میان آنان به قید قرعه یکمیلیون دلار تعلق میگیرد؛ و این اتفاق افتاد و همین چند روز پیش یک نفر این جایزهی لاتاری را برد. اخیراً گفتهاند که این مبادلهی مالی برای ثبتنام در انتخابات یا برای رأی دستکم 5 سال زندان برای ایلان ماسک خواهد داشت یا پرداخت 10 هزار دلار؛ و البت بسیار مایهی تعجب که چنین به سخره گرفتن و تجاری کردن علنیِ انتخابات چگونه چنین مجازات اندکی را دارد که بهراحتی پرداخت میشود و زندان هم که قابل خریداری است. آن هم از طرف کسی که 200 بیلیون دلار ثروت دارد و شهرکی ساخته برای پرواز به مارس و گفته است که تا سال 2054 شهری خودکفا برای یکمیلیون نفر در مارس خواهد ساخت.
ترامپ هم حتی در کمپین انتخاباتی، تجارتش متوقف نمیشود: ساعت و سکه و کتاب انجیل و کلاه ترامپ، مخصوص انتخابات به قیمتهای گزاف آنلاین فروش میرود. به عبارتی انتخابات شده است بیزینس که آن را با پول میخرند؛ و افراد فقیر همواره آنجا هستند که هم 100 دلار برای ثبتنام بگیرند و هم شاید یکمیلیون در لاتاری ببرند. دستکم 100 دلارشان را گرفتهاند برخلاف لاتاریهای دیگر که باید پولی هم پرداخت کنند؛ یعنی شأن دموکراسی تا این حد نزول کرده است؟!
در اروپا هر کاندیدا بیشازحد معینی حق هزینه کردن برای کاندیداتوریش ندارد. آمریکا را پول پایه میریزد. آمریکایی که فقط در لوسآنجلسش 45 هزار بیخانمان وجود دارد و امنیت شهر را بههمریخته است. همواره انتخابات آمریکا را کورپوریشنها حمایت کردهاند و بالطبع آنها کسی را حمایت میکنند که بتواند ثروت آنها را حمایت کند؛ اما این شکل علنی نوبرش را آورده است.
و اما شاید باید بهگونهای دیگر به این امر پرداخت. اینکه مسئلهی برد و باخت در این برهه از زمان آنقدر حیاتی است که دیگر فرق نمیکند چگونه باید برنده شد؛ مانند دو شناگر یا دو دونده که با یک ثانیه اختلاف میبرند یا میبازند. در شرایطی که آمارهای انتخاباتی شانهبهشانه بین هریس و ترامپ پیش میرود، بهخصوص برای ترامپ که آخرین شانسش را جلو میبرد هیچچیز جلودارش نخواهد بود برای برد.
ترامپ میخواهد به کمک دیگر بیلیونرها بارش را برای دیکتاتوری از نوع مجارستان و سفر به مارس ببندد؛ و فقط با پشتیبانی این بیلیونرها میتواند به چنین کاری دست بزند؛ و هیچ خط قرمزی را نمیشناسد. هریس همان روش همیشگی دموکراتها را پیش میبرد. او یک کاندید معمولی است. انگار کارمندی که باید وظایف تعیینشده از قبل را اجرا کند؛ و عملاً میبینیم که این ترامپ و ایلان ماسک هستند که با عزمی راسخ هر کاری میکنند.
هریس گویی نمیبیند الآن ماجرا بسیار متفاوت است. ده سال از حضور ترامپ در فضای سیاسی آمریکا میگذرد. ده سال است که مردم آمریکا روی میخ راه میروند و انتخابات اخیر و حرفها و کنشهای ترامپ و حمایتگر اخیر جونجونیاش ایلان ماسک، از مهاجرین آفریقای جنوبی، باید نشان داده باشد که وضعیتی کاملاً متفاوت در پیش است. جالب است که اخیراً بایدن گفته وقتی ایلان ماسک – یک مهاجر غیر قانونی که باید از آمریکا دیپورت شود - برای تحصیلات به آمریکا آمده و بدون جواز مشغول کار بوده است. این انتخابات مقطع بسیار مهمی در تاریخ را جلوی روی ما میگذارد.
اما هریس چه باید بکند در مقابل ترامپی که هیچ خط قانونی نمیشناسد و به بیخ زده است! مگر اینکه این کنشهای ترامپ که همه آن را «ویِرد» میخوانند خود ترامپ را در معرض دید جهانبین مردم قرار دهد اگر داشته باشند. هریس در هر حال نمیتواند از فرهنگ حاکم مردم فراتر برود. او نمیتواند خط ساندرز را پیش براند که تحصیل و بهداشت رایگان برای مردم میخواهد. مسئلهای که دهههاست در کشورهای پیشرفتهی اروپائی جزء اولیهترین حقوق مردم به شمار میرود؛ و حتی در کشورهایی مانند ایران و افغانستان هم تحصیل دانشگاهی رایگان است. به همین دلیل بیشتر فرزندان الیت یا فرزندان مهاجرین بافرهنگ میتوانند به دانشگاه راه یابند. بقیهی مردم باید به مدت 40 - 50 سال جان بکنند و بهزحمت پولی پسانداز کنند تا پول پیش خانهای را بدهند که تا آخر عمر اسیرشان کند.
Drill baby Drill یعنی چاه نفت بزنیم. معنای متافوریک: مغز مردم را بزنیم که خرشان کنیم
ترامپ در زمان کورونا واکسن را برای مردم فراهم نکرد. گفت بگذار پیران و مریضها بمیرند. همالآن نیز مهم نیست که چه بر سر زمین میآید. میگوید Drill baby Drill که البته یک معنای متافوریک هم دارد؛ یعنی مغز مردم را سوراخ کن؛ با توجه به اینکه معتقد است میتوان آنها را خر کرد. این یعنی که گرم شدن زمین، آب شدن یخهای قطب که خود منبع انرژی هم هستند، بالا آمدن آبها و ایجاد هوراکینها و سونامیها و سپس خشکسالی و همهی این تغییرات جوی و... مهم نیست.
در شرایطی که همگان میگویند باید سراغ انرژیهای غیر فسیلی رفت او در پی زدن چاه است. او میخواهد بدین ترتیب جیب شرکتهای بزرگ را پر کند یا رقبای بینالمللی را برای ارضای خواستههای شخصی از میدان به در برد؛ و بیدلیل نیست که میخواهد مالیات این شرکتهای بزرگ را قطع کند.
برعکس هریس که میخواهد تا 35 درصد مالیات بیزینسهای کوچک را کاهش دهد؛ و اما یکی از مهمترین پروژهی در دست، رفتن به مارس است. خیلی کار دارد؛ اما در شرایطی که سرنوشت کرهی ماه بهزودی بهجایی خواهد رسید که قابل زیستن نیست میبایست یک فکری کرد.
ایلان ماسک گفته است در سال 2054 شهری در کرهی قرمز میسازد که میتواند یکمیلیون نفر را در خود جا دهد. شهری خودکفا که اکسیژنش را خود درست میکند از مواد موجود در مارس و امکان تهیهی آب از یخ ممکن هست که بتوان با آن به کشاورزی پرداخت. سفینههای فضائی ساخته میشود که هم آدمها را از زمین به آنجا ببرد و هم وسایل لازم را؛ یعنی کرهی زمین باید بسیج شود که مارس مسکونی شود. برای چه کسانی؟
کرهی زمین با همهی امکاناتِ آمادهاش را خراب کردیم و میکنیم؛ و گویی هیچ امیدی برای بهبودش نیست؛ و میرسد بهزودی زمانی که کرهی زمین جای زندگی نخواهد بود اگر همهی دنیا، دولتها و مردم مانند زمان پاندمیک کرونا با یکدیگر همکاری نکنند؛ و همه با هم میمیریم.
بهجز همانها که عامل اصلی گرم شدن زمین بودهاند. با خراب کردن جنگلها جهت دامداریهای بزرگ، رشد بیرویهی صنعت به هر قیمتی، رشد صنعت اتومبیلرانی، ساخت هلیکوپترها و هواپیماهای شخصی، خانههای میلیاردی با میزان مصرف انرژی بالا و مخارج سنگین لاکژیها و ... حال مارس جایی است که در صورت خراب شدن زمین آن یک درصدیهای الیت دنیا امکان جدیدی خواهند داشت که زنده بمانند اگرچه همواره باید توی فضای بسته بمانند؛ زیرا که در مارس اکسیژن وجود ندارد.
کسانی مثل مارک زاکربرگ، بانی فیسبوک خانهای زیرزمینی در هائیتی ساخته است بیشک از ترس روزی که بمبی از آسمان بیاید یا دشمنانی زمینی بخواهند بر ثروت بیلیونر دست ببرند. این یک درصدیها چون صاحبان گوگل و آمازون و غیره که هدکوارترهایشان در خارج از مرز آمریکاست و هیچ مالیاتی بدین دلیل به آنها تعلق نمیگیرد یا در داخل هم با تأسیس چریتیها و از این قبیل از زیر پرداخت مالیات بهطور قانونی شانه خالی میکنند.
اما اگر کل کرهی زمین توان زیستش را از دست بدهد کجا باید رفت؟ همانطور که هنگام کورونا برای ترامپ مهم نبود که مریضها و پیرها بمیرند، همانطور که مهم نیست اینهمه اسلحه ساخته شود تا پول به جیب اسلحهسازان ریخته شود و هرروز جنگی در یک نقطهی جهان رخ دهد و مردم فنا شوند و زاورا، مهم نیست که بر سر اینهمه جمعیت کرهی زمین چه بلایی بیاید. بگذار بمیرند. زمین که روزی از بین خواهد رفت. اینهمه آدم اضافیاند.
حال هرکس توانست خودش را بالا بکشد میماند. نتوانست، میرود زیر قبر! مثل همهی آنهایی که از آنفلوانزا و گرسنگی میمیرند، از استرس و اضطراب و حس ناامنی میمیرند. در جنگها و عملیات تروریستی فنا میشوند. در زندانها و روی چوبهی دار! آنهایی که از زبان سرخ سرسبز بر باد میدهند، آنها که پشتشان از استثمار یکعمر کار به امید اندکی زنده ماندن خیلی زود خمیده میشود.
همالآن یک درصدیها در خانههای لوکس در جزایر دورافتاده و اماکن پرت در امان هستند. مارس را هم که مسکونی کنند خوب میدانند که فقط عدهی معدودی، در همان فضای یکمیلیون نفر قابلیت اسکان در مارس، همان یک درصد بیلیونرهای جهان، قادر خواهند بود به آنجا بگریزند و بقیه را پشت سر خود رها کنند. اینجا قانون جنگل حکمفرماست. ایلان ماسک لاتاری میگذارد برای کسانی که در انتخابات و پتیشن ثبتنام کنند تا جواز هر کاری را با پیروزی به دست آورند؛ پتیشنی که آزادی بیان و آزادی تفنگ را خواستار است.
آزادی بیان ایلان ماسک که از ترامپ قول گرفته است در صورت پشتیبانی اگر پستی در دولت او خواهد داشت، گفتن همان دروغهایی است که ترامپ به مردم حقنه میکند و به گفتهای به دیوار میچسباند بلکه بگیرد، بدون اینکه بازخواست شود؛ و آزادی داشتن تفنگ هم کاملاً همآواست با اولتیماتومهایی که ترامپ میدهد برای مجازات و زندانی کردن کسانی که با او مخالفت کنند.
ارسال نظرات