تولدت مبارک رییس‌‌جمهوری آزادی

تولدت مبارک رییس‌‌جمهوری آزادی

نمی‌دانم چند سال دیگر باید منتظر بمانیم اما بگذار در ناامیدی فرو نرویم و خوش‌بین باشیم که حتی در جهان نابرابر کنونی مارتین‌ لوتر کینگ‌های بیشتری متولد می‌شوند و با رویای زیبای خود جهانی نوین را شکل می‌دهند.

 

برای تو می‌نویسم ای رییس‌جمهوری آزادی. دوشنبه ۱۸ ژانویه ۲۰۲۱ است؛ روزی تعطیل در ایالات متحده آمریکا برای بزرگداشت نام و یاد تو.

شاید ندانی که شش میلیون نفر از مردم آمریکا، درست بعد از کشته شدن‌ات در تِنِسی، تلاش کردند به کنگره بقبولانند که تقویم جهان باید به نام تو مزین شود. باید می‌بودی و می‌دیدی اما بدان که سال‌ها طول کشید تا سیاستمداران توانستند این خواسته‌ی عمومی را بفهمند. حالا ۲۰ سال است که نزدیکترین دوشنبه‌ به ۱۵ ژانویه، روز تولدت در تمام پنجاه ایالت کشورت به نام و یاد تو تعطیل رسمی است. نه فقط در ۵۰ ایالت بلکه در بسیاری از نقاط جهان، از هیروشیما تا تورنتو، در این دوشنبه مراسم یادبود می‌گیرند، منش و روش تو را به کودکان می‌آموزند و به یادت، فعالیت‌های داوطلبانه می‌کنند. باشد که بتوانند مارتین‌های بیشتری را برای جهان پرآشوب امروز تربیت کنند.

در دنیای تکنولوژی‌زده امروز، برندها هم از مناسبت‌ها عقب نمی‌مانند. گوگل لوگویش را به یاد تو تغییر داده؛ تصویر از دو عکس در کنار هم مونتاژ کرده که نماگر یک جهان با دو نگاه متفاوت است. نگاه سیاه و سفید در مقابل نگاه رنگارنگ. مثلا قصد دارد بگوید تو می‌خواستی جهان دست بردارد از این تصور سیاه – سفید، خوب – بد، زشت – زیبا. این کلیشه‌های ساخته شده به دست خودمان که به برخی حق می‌دهد خودشان را «برابرتر» از دیگران بدانند، اما مگر ما برای به یاد آوردن تو و کارهایت نیاز به این چیزها داریم؟ خصوصا در این روزهای هراسناک و تلخ تاریخ ژانویه‌ی ۲۰۲۱ که ثانیه به ثانیه‌اش را بی‌صبرانه انتظار می‌کشیم تا تمام شوند…

این را دیگر حتما می‌دانی که فردا (نوزدهم ژانویه) آخرین روز قدرت سیاستمردی در کشور توست که در دوران چهار ساله‌اش، شعله‌های نژادپرستی را برافروخته‌تر کرد و مُدام بر طبل توخالیِ برتریِ رنگِ پوست کوبید. خشونت را ترویج کرد و کشیدن دیوارهای مرئی و نامرئی را از افتخارات خود دانست. حتی خجالت می‌کشم بگویم در رنگ پوست هم با او شبیه هستم. نمی‌دانم اگر در ۳۹ سالگی ترور نشده بودی و هنوز در کنارمان بودی، امروز از چه رویایی سخن می‌گفتی و چه چیز برایت در اولویت بود. آخر جهان از زمان رفتن تو سخت‌تر و ناعادلانه‌تر شده است، باور کن!

نمی‌دانم از تغییر دولت در کشورت خوشحال می‌شدی یا هنوز نگران رنگین‌پوستان دیگری بودی که چکمه پلیس ایالات متحده، ۲۰ دقیقه‌ پایان عمرشان را رقم می‌زند؟ برای مهاجرانی که از کودکانشان جدا و آواره شده‌اند چه می‌کردی؟ برای مردمانی که در عصر ارتباطات، از داشتن آب سالم و دسترسی به یک توالت بهداشتی هم محروم‌اند… برای حقوق کدام‌یک سخنرانی می‌کردی و جان بر سرش می‌نهادی؟

پنج دهه پیش، تو از زندان بیرمنگام نوشتی: «شاید برای کسانی که هرگز زخم‌های سوزانده تبعیض نژادی را نچشیده‌اند، آسان است که بگویند منتظر بمانید اما وقتی مردم شروری را می‌بینید که مادرها و پدرهایتان را به خواست خود به قتل می‌رسانند،… آن گاه خواهید فهمید که چرا برای ما طاقت‌فرساست تا منتظر بمانیم. زمانی می‌رسد که ظرفیت تحمل انسان تمام می‌شود و دیگر مایل نیست تا در ورطه‌ی ناامیدی فرو رود.»

باورت می‌شود پس از گذشت نیم قرن ما هنوز منتظریم تا رویاهای تو محقق شوند. نمی‌دانم چند سال دیگر باید منتظر بمانیم اما بگذار در ناامیدی فرو نرویم و خوش‌بین باشیم که حتی در جهان نابرابر کنونی مارتین‌ لوتر کینگ‌های بیشتری متولد می‌شوند و با رویای زیبای خود جهانی نوین را شکل می‌دهند. به هر روی باور دارم امروز و در این دهکده‌ی جهانی، دقیقا در روزی که به نام توست، جای خالی‌ تو و انرژی مهرآفرین‌ات بیش از قرن گذشته احساس می‌شود.

تولدت مبارک رییس‌جمهوری آزادی

ارسال نظرات