ادبیات: به احترامِ عُلیاجنابِ داستانِ کانادا

قسمت دوم و پایانی

ادبیات: به احترامِ عُلیاجنابِ داستانِ کانادا

گزافه ‌نیست که مثلِ چخوف که در عالم داستان لقب «عالی‌جناب» داشت، او را عُلیاجنابِ داستان کانادا بنامیم. توفیقاتی مثلِ این‌ها: «او جوایز ادبیات پرنسس آستوریاس و آرتور سی. کلارک را دریافت کرده‌است؛ پنج بار برای جایزه بوکرنامزد شده که از این میان یکبار برنده آن بوده‌است؛ همچنین، بارهای متعدد در مرحله پایانی جایزه فرماندار کل کانادا (Governor General) حضور داشته و دو بار آن را بدست آورده‌است.

 

«آتوود در شهر اتاوا چشم به جهان گشود. و بیشتر کودکی خود را در جنگل‌های دوردستِ کِبِک شمالی و در سفر بین اتاوا، سو سنت‌مری و تورنتو گذراند. مارگارت نوشتن نمایشنامه و سرودن شعر را در شش‌سالگی آغاز کرد اما در شانزده‌سالگی علاقه به نویسندگی حرفه‌ای را در خود کشف کرد. او در سال ۱۹۵۷ تحصیلاتش را در کالج ویکتوریای دانشگاه تورنتو آغاز و اشعار و مقالاتش را در نشریه ادبی این کالج، Acta Victoriana، منتشر کرد. جی مکفرسون و نورثروپ فرای از جمله اساتید او بودند. او در سال ۱۹۶۱ با مدرک لیسانس در رشته اصلی ادبیات انگلیسی و نیز فلسفه و زبان فرانسوی به‌عنوان رشته‌های جنبی فارغ‌التحصیل شد.

آتوود در اواخر سال ۱۹۶۱، پس از کسب مدال ای.جی. پرات برای کتاب اشعارش «همزاد پرسفونه»، تحصیلات عالیه خود را در کالج رادکلیف هاروارد با استفاده از برنامه کمک‌هزینه «پرزیدنت وودرو ویلسون» پی گرفت. او در سال ۱۹۶۹ مدرک ارشد خود را دریافت کرد و به مدت دو سال مطالعات دکترای خود را در دانشگاه هاروارد ادامه داد»

این توضیحاتِ جذابِ مَراجع درباب آتوود را وقتی کنار توفیقات او بگذاریم، گزافه ‌نیست که مثلِ چخوف که در عالم داستان لقب «عالی‌جناب» داشت، او را عُلیاجنابِ داستان کانادا بنامیم. توفیقاتی مثلِ این‌ها: «او جوایز ادبیات پرنسس آستوریاس و آرتور سی. کلارک را دریافت کرده‌است؛ پنج بار برای جایزه بوکرنامزد شده که از این میان یکبار برنده آن بوده‌است؛ همچنین، بارهای متعدد در مرحله پایانی جایزه فرماندار کل کانادا (Governor General) حضور داشته و دو بار آن را بدست آورده‌است. نام او در سال ۲۰۰۱ در میان ستاره‌داران پیاده‌راه مشاهیر کانادا قرار گرفت؛ او همچنین یکی از بنیان‌گذاران بنیاد نویسندگان کانادا است و جایزه‌ی شعر گریفن است.»

باری در هجدهمِ ماه جاری (نوامبر)، او هفتادونه‌ساله می‌شود و بی‌مناسب ندیدیم طی دو شماره به استقبال تولدش برویم. که اینک قسمت دوم آن تقدیم می‌شود.

راهنمای مارگارت آتوود برای پایداری در عصر ترامپ:

سرتاسر «داستان ندیمه» درباره پایداری در مواجه با نظام‌های توتالیتر است، تلاشی که امروز بیشتر از هرچیزی بر سر زبان‌هاست.

وقتی از مارگارت آتوود پرسیدم آیا او از صحبت کردن درمورد ترامپ خسته شده است، خیلی تعجب کرد:

این یک مسئله تمام‌نشدنی است. اما اشتباه نکنید، ۲۰۱۷ اولین سالی نیست که مارگارت آتوود تحت رگبار سؤال‌ها و موضوعات سیاسی قرارگرفته است. اما چرا رمان مشهور سرگذشت ندیمه تبدیل به سریال تلویزیونی شده است؟ البته این رمان قبلاً هم برای فیلم و همین‌طور موزیکال و اپرا مورد اقتباس قرار گرفته بود. آتوود فکر می‌کند که کمپانیِ ‌ام‌جی‌ام متوجه شروع جریانی شد، چراکه برای تقریباً یک دهه از او خواسته شده است که از واژگان و عبارت‌های ادبی مانند تجاوز قانونی یا واقعه‌ها و لغت‌هایی که مستقیماً از داستان پادآرمان‌شهریِ آمریکایی او بیرون می‌آید، حمایت کند. در طی دو انتخابات رئیس‌جمهوری تا سال ۲۰۱۶، آتوود شاهد توجه دوباره به مشهورترین رمانش بود. به لطف کانال هولو و سریال جدیدش اکنون بیشتر از هر زمان دیگری «سرگذشت ندیمه» موردتوجه قرار گرفته است.

بسیاری بر این اعتقادند که نتیجه انتخابات باعث شد که اقتباس کانال هولو از رمان سرگذشت ندیمه یک‌شبه معنای جدیدی پیدا کند. در اوایل تبلیغات سرگذشت ندیمه، این سریال بسیار محتاطانه به نظر می‌رسید و انتظار می‌رفت با پیروزی هیلاری کلینتون چندان استقبالی از آن نشود، اما با پیروزی ترامپ، سرگذشت ندیمه تبدیل به تصویری تکان‌دهنده از جامعه‌ای شد که خود را بیشتر از هر زمان در معرض خطر می‌دید. برای آتوود انتخابات منجر به دو تغییر اساسی شد: اول اینکه لیبرال‌ها و بازیگران این سریال غافلگیر شدند و هنوز هم با ایده چهار سال ریاست‌جمهوری ترامپ کنار نیامده‌اند. دوم سیل توییت‌های کاربران توییتر بود که متقاعد شده‌اند که این پروژه [سریال سرگذشت ندیمه] پروپاگاندای چپ‌هاست و آن‌ها ترامپ را هدف قرار دادند. اما این کتاب بیش از ۳۰ سال پیش نوشته شده است و شبکه هولو پروژه این سریال را قبل از انتخابات و حتی قبل از نامزد شدن ترامپ شروع کرده بود.

آتوود می‌گوید: چیزی که در سال ۱۹۸۵ نوشته شده است به‌هیچ‌عنوان نمی‌تواند اشاره‌ای به ترامپ داشته باشد. ولی جالب است که بعضی‌ها فکر می‌کنند که ترامپ مورد هدف این سریال بوده است بوده، باید بپرسید چرا این‌طور فکر می‌کنند؟

همان‌طور که آتوود در مقدمه چاپ جدید خاطرات ندیمه می‌نویسد، او به نظام توتالیتربا ذهنیت هرگز نگو هرگز نگاه می‌کند. بنابراین باوجوداینکه او ادعا می‌کنند که ترامپ را پیش‌بینی نکرده بود و به خنده می‌گوید که پیامبر نیست، ولی همچنان چنین انتخاباتی را غیرممکن نمی‌پنداشت.

حالا که ترامپ در کاخ سفید زندگی می‌کند، داستان ندیمه نکات تلخی را به لیبرال‌ها که نمی‌دانند چه‌کار باید بکنند نشان می‌دهد: مهم‌ترین دستور همان‌طور که شخصیت عمه‌لیدیا با بازی آن دوود به‌صراحت می‌گوید این است که از امور غفلت نکنیم.

 او در فستیوال فیلم تریبکا در نیویورک به‌کرّات گفت: آگاه باشیم و حتی برای یک‌لحظه هم به ذهنمان خطور نکند که بعداً در این مبارزه شرکت خواهم کرد و زیاد نگران انتخابات میان‌دوره نیستم چراکه… من می‌گویم: نه نه نه نه نه نه! انتظار مسئله‌ای را حل نخواهد کرد، از امور غفلت نکنیم.

شاید برای طرفداران رمان خاطرات ندیمه به خاطر سپردن اینکه در دنیای وحشتناک داستانی آتوود جمهوری گلید در مقابل حوادث زمانه از پا درامد امیدوارکننده باشد و همان‌طور که در انتهای رمان می‌بینیم درنهایت این رژیم سقوط کرد. این همان چیزی است که بلندگو در آخر داستان ۱۹۸۴ به ما می‌گوید. قرار بود گفتار نو (آرمان ۱۹۸۴، جورج اورول) توانایی فکر کردن را از ما بگیرد. ولی توجه کنید رمان ۱۹۸۴ با استفاده از افعال گذشته نوشته شده است، بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که رژیم ۱۹۸۴ دوام نیاورد. آتوود هم پایان امیدوارکننده‌ای برای پادآرمان‌شهری که ساخته بود در نظر داشت.

بااین‌وجود آتوود به اهمیت رأی دادن در دنیای واقعی اشاره می‌کند: اگر از اتفاقات اخیر راضی نیستید، از کاندیدایی که با شما موافق است حمایت کنید. او می‌گوید اگر ۷ میلیون نفر دموکرات بیشتر رأی داده بودند نتایج کاملاً متفاوت بود.

آتوود همچنین توصیه خود را بسیار مشخص اعلام می‌کند: تا زمانی که می‌توانید، در انتخابات شرکت کنید.

ارسال نظرات