داستان کوتاه ایرانی
مسافر، داستان کوتاه
اما سفر کردن با وسایل حملونقل عمومی بهخوبی شرایط تو را برای غرق شدن در این حال مهیا میکند. او خودش ماشین ندارد. تا قبل از آشنایی با تو یک سال، هر روز این مسیر را با مترو و قطار بینشهری و اتوبوس میرفت و میآمد. سه سالِ پیش از آن هم در همین دانشکده دانشجو بود و کاری پارهوقت داشت، اما آن زمانها دو، سه خیابان دورتر از محل کارش ساکن بود و برای کسانی که دوستش میداشتند آنچنان شرایط تجربهی از پیش او تنها برگشتن وجود نداشت.
ارسال نظرات