نویسنده: مهسا محبی
صدای اول متعلق به جوانی دانشجو است که دانشجوی مدرسه عالی معادن است. صدای دوم کاراگاهی است که از طریق همسر لوکی استخدام میشود برای پیداکردن لوکی. صدای سوم متعلق به خود لوکی و یا «ژاکلین شورو – دولانک» است. و در آخر دوست نویسنده لوکی، صدای چهارم است. «رولان» نامی است که او خود به روی خودش گذاشته است.
فضای داستان از منظر نقد جغرافیایی در فرانسه است… در واقع این آدمها در کافهای به نام «کافه کُنده» le conde در کارتیه لَتن دهه 50 پاریس روایتهای خود را تعریف میکنند.
راوی اول، دانشجو، صحنه را تصویر میکند. میگوید که موریس و رافائل هردو نویسندهاند. زاکاریا، لوکی، تارزان، ژان میشل، فرد و علی شریف مشتریان دائم و هرروزه «کافه کُنده» هستند و صاحب کافه زنی مسن به نام «مادام شادلی» است.
این گروه هرروز و هرشب فارغ از وقایع بیرون در کافه مینشینند، باهم مشروب میخورند، سیگار میکشند و تا خود نزدیکیهای سحر باهم گپ میزنند.
از منظر نقد جغرافیایی و نگاه شرقی این آدمها هر کدام دارای گذشتهای دردناک هستند و هیچکدام نمیخواهند وارد گذشته شوند. آنها نام و شغل واقعی خود را ندارند و گویا به نوعی دچار بیهویتی هستند. این بیهویتی بسیار پر رنگ است… هرکدام از اینها به تنهایی بار زندگی دردناکشان را بردوش میکشند… بار زندگی که داستان در پس زمینهاش به مخاطب منتقل میشود. گویا دراین داستان همه انسانها گمشدگانی هستند که بدون هیچ نام و نشانی از خود، با یکدیگر زیست میکنند.
پاتریک مودیانو (زاده۳۰ژوئیه۱۹۴۵) نویسنده و فیلمنامهنویس قرن بیستم میلادی اهل فرانسه و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۴ است. مودیانو یکی از چهرههای مهم ادبی فرانسه محسوب میشود.
معرفی کتاب
بخشی از کتاب:
میگفت: صلاح شناگر به جای دور زدن مدام روی سکوی استخر، پرش یک باره در آب است. اما من درست برخلاف ضربالمثل او فکر میکردم. بیگدار به آب زدن؟ نه! خونسردی و تامل، بله! چرا که به شکرانه صبر و آرامش زمینهی بهتر ذهنیتان را در نفوذ بیشتر مکان و موقعیت پیش رو آماده میسازید…
این کتاب را میتوانید از کتابخانه نوروززمین به امانت بگیرید.
عنوان: در کافه جوانی گمشده
نویسنده: پاتریک مودیانو
مترجم: ساسان تبسمی
انتشارات: افق
نوبت چاپ: سوم
تعداد صفحات: 184
ارسال نظرات