پناهت میدهم
شعری از هبه ابو ندی شاعر، نویسنده، و معلّم ۳۳ سالهی فلسطینی اهل غزه و نوشتهشده در تاریخ ۱۰ اکتبر، درست ۱۰ روز پیش از شهادت این شاعر در خانهی یکی از بستگانش در خانیونس که در آن پناه گرفته بود، در یکی از حملات هوایی اسرائیل به جنوب غزه. این شعر را هدی فخرالدین، استاد ادبیات عرب در دانشگاه پنسیلوانیا، برای مجلهی اینترنتی «پروتین» از عربی به انگلیسی برگردانده و در تاریخ ۳ نوامبر ۲۰۲۳ منتشر کرده است و فارسیِ شعر زیر برگردانِ همان ترجمه است. ابو ندی رمانی دارد به اسم «اکسیژن مالِ مردهها نیست» که جایزهی خلاقیّتِ عربِ شارجه را در سال ۲۰۱۷ از آن خود کرده است. آخرین پست این شاعر در فیسبوک چنین است: «در شهرِ دویی هستیم، در بنایی بلند، دکترهایی بدون بیمار یا خون، استادانی بدون ولوله و فریاد بر سر دانشجویان، خانوادههایی نو بدون غم و درد، روزنامهنگارانی که عکس از بهشت میگیرند، و شاعرانی که در عشقِ جاودانه قلم میزنند. همه از غزه. در فردوس، غزهای نو بدون محاصره شکل میگیرد.»
۱.
پناهت میدهم
در توسّل و دعا.
تبرّک میدهم محلّه را و مناره را
تا دورشان کنم
از گزند موشکها
از لحظهی فرمان امیری
تا حملهای هوایی.
پناه میدهم من تو را و طفلان را،
طفلانی که
سر موشک را
میگردانند به لبخندی.
۲.
پناه میدهم من تو را و طفلان را،
طفلانی خوابیده مثل جوجه در لانه.
در خوابشان رفتن به رؤیا نیست.
خبردارند که بیرون خانه سرک میکشد مرگ.
اشک مادرهاشان کبوترست اکنون
تابوتکشان روان از پیشان.
۳.
پدر را پناه میدهم،
بابای طفلانی که خانه را سرپا نگه دارد
وقتی که سینه میدهد بعدِ بمباران.
التماسش با دَمِ مرگ این:
«رحم آور. مرا لَختی فرو بگذار.
محضِ این طفلان است که زندگی را بلدم عزیز بشمارم.
مرگی نثار این طفلان کن
مثلِ خودشان زیبا».
۴.
پناهت میدهم
از مرگ و از آسیب،
پناهی در والاجاهیِ این حصر،
آنک در دلِ نهنگِ بحر.
خیابانهای ما بمب از پی بمب، ذکرشان الله.
دعاگویان که شرّ از خانه و مسجد بماند دور.
هرباری که بمباران خیمه بر شمال میزند،
دستهای تضرّع در جنوب میرود بالا.
۵.
پناهت میدهم
از رنج و از آسیب.
با واژههای کتابی آسمانی
حافظِ نارنجهایم از نیشِ فسفر
و سایهسارِ ابر از مِهِ پُردود.
پناهت میدهم تا بدانی
این غبارآوار مینشیند باز،
و آنها که دل دادند و جان دادند کنار هم
یک روز میخندند.
ارسال نظرات