فرشته احمدی
داستان بلند «پنج زن» در لندن و از سوی انتشارات مهری به مخاطبان آثار داستانی ایرانی عرضه شده است. محمد عبدی پیش از این دو مجموعه داستان کوتاه نیز منتشر کرده، اما او را بیشتر با فیلمهایش و گفتگوهای سینماییاش میشناسند.
«پنج زن» همانطور که از نامش پیداست، داستانی است یکسر زنانه که برخلاف جریان رایج این روزها به بُعد اجتماعی و سیاسی زن نپرداخته، بلکه درونمایهی اصلیاش دنیای درونی زنان قصه است؛ چهار خواهر و مادری که انگار از نوزده سال پیش میان زمین و آسمان پا در هوایند، نه در حال زندگی میکنند و نه در گذشته. مردها هم گاهی در داستان حضور دارند؛ در حد اسم و شغلشان، بیشتر به سایههایی میمانند که سرکی میکشند به این جهان زنانه و غیبشان میزند.
زنان داستانِ بلند «پنج زن» همچون خوابزدههایی میان واقعیت و رویا در رفت و آمدند، زنانی که ارتباطشان با زمینهی واقعی قطع شده و در رفت و برگشتی بین گذشته و امروز، در جستجوی ماواء به دامن مردان میآویزند. اما گمشدهی همهی آنها در واقع یک چیز است؛ آن شادترین خانوادهی دنیا که روزی تصویرش مخدوش شد و در چشمبرهمزدنی رابطهاش را با اعضایش برید و تبدیل شد به تصویری آیکونیک؛ مادری زیبا که در لباسهای رنگارنگ همچون طاووس میان مجالس میدرخشد و «مرا ببوس» میخواند، پدری مهربان و متمول و دخترکانی لطیف و خندان که بزرگترین غمشان خواستن بستنیِ قرمزی است که گیر آن یکی آمده.
حادثه، آن حادثهی شوم، دقیقا ۱۹ سال پیش اتفاق افتاده و پس از آن زندگی تعطیل شده و آینده رقم نمیخورد، مثل کودکی که به دنیا نمیآید و بند نافش همچنان وصل است به مادری بیجان.
پنج زن این داستان، گاهی به لاک اول شخص میخزند و خود روایتگر قصه میشوند و گاهی کناری میایستند تا سوم شخصی (نه چندان بیطرف) حکایتشان را نقل کند. نکتۀ مهم ساختاری این داستانِ بلند به صدایی درونی برمیگردد که صدای هر پنج زن است. از حیث شیوهی روایتگری و رویاپردازی و گیر افتادن در چالههای ذهنی، انگار روحی واحدند در تنهایی که هر کدام در گوشهای از جهان، بار تنهاییشان را به دوش میکشند. و زندگیشان آن رودخانهی مشهور اسطورهای نیست که میگذرد، بلکه فروچالهای است که فرو میرود و فرو میکشد.
پنج زن
نویسنده: محمد عبدی
انتشارات: نشر مهری
سال انتشار: ۲۰۲۰
تعداد صفحات: ۹۰
ارسال نظرات