دکتر الهام گرامی، دکترای روانشناسی
در دوران نوجوانی تغییرات جسمی، روحی و جنسی چه در دختران و چه در پسران و عدم آگاهی و اطلاعات درست در این زمینه نوجوانان را گیج و سردرگم میکند. طبق دستهبندی سازمان بهداشت جهانی نوجوانی به سه دوره تقسیم میشود :
اوایل نوجوانی (۱۱ تا ۱۴ سالگی)
اواسط نوجوانی (۱۴ تا ۱۷ سالگی)
اواخر نوجوانی (۱۸ تا ۲۲ سالگی و کمی بالاتر)
نوجوانانی که در این گروه سنی، یعنی دوره نوجوانی با مهاجرت روبرو میشوند، نهتنها بحران و آشفتگی دوران بلوغ را به دوش میکشند، بلکه با سختیها و چالشهای مهاجرت نیز روبرو شده و بحرانی به بحرانهای آنها اضافه میشود. همه ما میدانیم که مهاجرت کردن کار بسیار دشواری است و به همه افراد خانواده فشار روانی زیادی وارد میشود و گاها افراد خانواده دچار مشکلات روحی، ناامیدی و پشیمانی میشوند که پیگرد آن مشکلات خانوادگی زیادی به بار میآید.
پذیرش روحی ـ روانی نوجوانان برای زندگی در یک محیط جدید نسبت به بقیه گروههای سنی بسیار سختتر است. برای نوجوانی که تا این سن در کشور خود رشد کرده و با اقوام و دوست و محیط آشنا بزرگشده و شبکهای از دوستیها و علائق و اهداف مشترک را تشکیل داده، داشتن ثبات در محیط زندگی و مدرسه و دوستیها برایش بسیار بااهمیت است. حال تصور کنید این نوجوان در این شرایط بایستی بهیکباره محیط فعلی و آشنای خود را ترک کرده و به کشور و دیار غریبی مهاجرت کند که همه جای آن برایش ناآشناست. مسلم است که پذیرش مکان و فرهنگ کاملاً جدید و دوباره ساختن دوستیها برایش بسیار سخت و پیچیده خواهد بود و آشفتگی زیادی به همراه خواهد داشت.
ورود به مدرسه تازه، پیدا کردن دوستان جدید، رویارویی با فرهنگ و زبان متفاوت، آشنایی با سبک جدید آموزش با زبان بیگانه و پیگرد آن افت تحصیلی، دوری از افراد فامیل بخصوص پدربزرگ و مادربزرگ و دوستان، بار مضاعف ناشی از مشکلات مالی و شغلی والدین، درگیری و بحرانهای بین والدین و بعضاً جدایی و طلاق، همه و همه از سری مشکلات نوجوانان در مهاجرت هست که میتواند آنها را با عقب افتادن از جایگاه قبلی و کوله باری از غم و آشفتگی و درنهایت بحران با والدینی که خود دچار بحران ناشی از مهاجرت هستند، روبرو سازد.
البته بایستی در نظر داشت که بسته به کاراکتر و سبک زندگی نوجوان، پروسه مهاجرت برای برخی راحتتر و خوشایندتر و برای عدهای دیگر ناراحتکنندهتر و بعضاً ترسناک هست.
قبل از هر تصمیمگیری، والدین بایستی بهقدر کافی با فرزند خود درباره مهاجرت صحبت کنند و او را از تصمیمگیریها آگاه سازند. نوجوانان خود را یک فرد بالغ میدانند که انتظار دارند نظراتشان در نظر گرفته شوند.
مسائلی مانند ارتباط با گروههای دوستی، چگونگی آشنایی با زبان دوم، سازگاری بافرهنگ جدید، آشنایی با مدرسه و سبک جدید آموزش، چگونگی کنار آمدن با غربت و تنهایی و پر کردن اوقات فراغت ازجمله مواردی هستند که والدین قبل و بعد از مهاجرت بایستی با نوجوانان در میان گذاشته و با توجه به سبک فرهنگی و خانوادگی خود به آنها آموزشهای لازم را بدهند.
والدین بایستی قبل و بخصوص بعد از مهاجرت همواره بر جنبههای مثبت این روند تمرکز بیشتری داشته و در برابر تردیدها، سؤالات و آشفتگیهای فرزند خود صبور باشند و نیز بحرانهای خود را حل کرده و حتیالامکان به نوجوان انتقال ندهند.
بهتر است والدین به نوجوانان خود کمی قدرت بدهند، به نظرات آنها توجه کرده و درگرفتن تصمیمات به آنها احترام بگذارند. این موضوع باعث نزدیکی والدین و نوجوان شده و باعث میشود مقاومت در نوجوان کمتر و احساس بهتری در آنها نسبت به والدینشان ایجاد شود.
در برنامهریزیها، خریدها، ترجمههای مدارک، رزرو کردن منزل در کشور جدید، تحقیق در مورد کشور و شهر جدید و خیلی موارد دیگر به نوجوان مسئولیت داده و اجازه دهند مشارکت فعالانه داشته باشند.
در موارد آشفتگیها، نگرانیها، ترسها و سؤالات نوجوان در مورد رفتن به کشور جدید با او همدلی کرده، به صحبتهایش گوشداده، سؤالاتش را با صبوری پاسخ داده و او را سرزنش و یا تحقیر نکنند.
قطعاً والدین قبل و بعد از مهاجرت بایستی هم خود و هم فرزندانشان تحت نظر یک مشاور یا روانشناس مسئله مهاجرت را شفافتر کرده و مهارتهایشان را در برابر مشکلات و چالشهای زندگی پس از مهاجرت افزایش دهند ( مهارتآموزی).
درنهایت، این والدین هستند که تصمیم میگیرند و نوجوان چارهای جز این نخواهد داشت که با برنامههای آنها همراه شود. بنابراین بایستی سعی شود مهاجرت با تنش کمتر و عشق، لذت، صبوری، درک و همراهی بیشتری باشد.
در عین اینکه بایستی به نوجوان خود استقلال را آموزش دهید، همراه و پشتیبان فرزندتان باشید و به او یادآور شوید که هیچگاه تنها نخواهد بود و همیشه در کنار او هستید.
ارسال نظرات