ما در جهانی نامشخص و غیرقابل پیش‌بینی زندگی می‌کنیم.

در این شرایط چگونه رفتار کنیم و انتخاب‌هایمان را شکل دهیم؟

از زمان شروع کرونا تا به امروز همگی ما لحظات تاریخی و بسیار حساسی را که شاید هیچ زمانی آن را تجربه نکرده بودیم، طی کردیم. به مدت نسبتاً طولانی تصمیم‌گیری‌ها نامشخص و مبهم بود و دنیا در هاله‌ای از ابهام، ترس و بلاتکلیفی به سر می‌برد. جهان پس از کرونا بدون شک شبیه جهان پیش از کرونا نخواهد بود و تغییرات بزرگی ایجادشده که ما ناچاریم آن‌ها را بپذیریم. در این میان موضوعی که بیش از همه موردبحث و گفت‌وگوی افراد و محافل علمی است این است که دنیا و زندگی انسان‌ها می‌تواند مبهم باشد و اتفاقات غیرقابل‌پیش‌بینی رخ دهد، بنابراین در این دنیای ناپایدار چگونه بایستی زندگی کنیم، تصمیم بگیریم و انتخاب کنیم.

 

دکتر الهام گرامی، دکترای روانشناسی

 

از سال ۲۰۲۰ و با شیوع پاندمی جهان تغییر کرده و نامشخص‌تر و مبهم‌تر از قبل شده است. قوانین بازی به‌هرحال تغییر کرده و نیاز به ایجاد و سازگاری با یک دنیا و زندگی جدید به‌شدت احساس می‌شود. چگونه انسان‌ها و جامعه می‌توانند با این قوانین جدید بازی کنند و یا به عبارتی با این دنیای جدید انطباق پیدا کنند؟ چگونه عملکرد خاص و مبهم بعضی بازی‌ها می‌تواند این وضعیت مبهم و جدید را روشن کند؟ ما چطور می‌توانیم با این شرایط جدید سازگار شویم، تصمیم بگیریم، انتخاب کنیم و عمل نماییم؟

در ابتدا به این مبحث مهم اشاره می‌کنیم که ویژگی اساسی یک بازی، قوانین هستند که به بازیکن اجازه می‌دهند مبتکر و خلاق باشد. راجر کایلویس روشنفکر و جامعه‌شناس فرانسوی در اوایل سال ۱۹۵۸ می‌نویسد: «اصطلاح بازی ترکیبی از محدودیت، آزادی و اختراع است».

ما بازیکن خلق می‌شویم و بایستی بازیکن بمانیم. چه زمانی که مجبور باشیم بدون صحبت با دیگران و توضیحات آن‌ها کلمات را حدس بزنیم (مثلاً در مورد تابوها) یا زمانی که بایستی مفهومی را در ذهن‌مان به تصویر بکشیم و یا خیال‌پردازی کنیم. به همین دلیل بازیکن با قوانینی روبروست که برای موفقیت، بایستی بر آن‌ها غلبه کند. این ویژگی بازی‌ها یعنی فراتر رفتن از قوانین، در بارش‌های فکری، خلاقیت‌ها، تفکرهای انتقادی، عمیق شدن و تمرکز روی مطالب و کارها یافت می‌شود. بنابراین بایستی یاد بگیریم که قوانینی را برای رسیدن به خلاقیت در خودمان بیافرینیم و در این میان شناخته‌شده‌ترین مثال، ژرژ پرک است که یک رمان کامل را بدون حرف e نوشت.

یکی از علل تولید ایده‌ها و ایجاد خلاقیت، تعادل بین قوانین و آزادی در زندگی است. در طول دوره پاندمی که همگی به‌طور طولانی‌مدتی مجبور به ماندن در خانه شدیم و محدودیت را تجربه کردیم، متوجه شدیم که چقدر خلاقیت‌هایمان رشد کرد. خلاقیت‌های آشپزی، موسیقیایی، مبتکرانه و حتی خنده‌دار اما کارآمد.

 

قوانین و آزادی انتخاب

فراتر از خلاقیت، محدودیت‌های مرتبط با قوانین، بازیکن را با تصمیم‌گیری مواجه می‌کند. درواقع در هر نوبت از او خواسته می‌شود تا انتخاب کند. مثلاً در زندگی از شما خواسته می‌شود که این خانه را بخری یا آن خانه را، این دانشگاه را انتخاب کنی یا آن یکی دانشگاه را و هزار انتخاب دیگر. در این زمان شما چه می‌کنید؟ چگونه انتخاب‌هایتان را شکل می‌دهید و با توجه به محدودیتی که قوانین آن بازی برایتان ایجاد کرده، دست به تصمیم و انتخاب می‌زنید؟ آیا استراتژی خاصی برای تصمیم‌گیری برای دو انتخاب دارید؟

در بازی‌های بزرگ‌تر که انتخابات بزرگ‌تری وجود دارد، قوانین بیشتری وجود دارد و بازیکنان آزادتر هستند و می‌توانند استراتژی‌های بسیار متفاوتی را در تصمیم‌گیری‌هایشان توسعه دهند. هر قسمت فرصتی برای آزمایش انتخابات دیگر خواهد بود.

در زندگی، بازی‌ها این امکان را به وجود می‌آورند که ما عواقب انتخاب‌هایمان را مشاهده کنیم. بازخوردهای فوری، نتایج استراتژی‌های ما را پیش چشم ما مشخص‌تر کرده و باعث می‌شوند انگیزه و توانایی‌مان بالاتر بروند.

ویژگی ذاتی بازی‌ها که امکان انتخاب و تجسم عواقب انتخاب‌ها را فراهم می‌کند در پیشرفت افراد تأثیر می‌گذارد. قابل‌ذکر است که قوانین بازی بر اساس تصمیمات، دیالوگ‌ها و انتخاب‌های اخلاقی بازیکنان تغییر می‌کند.

در بازی‌های مختلف در زندگی، عواقب انتخابات و اعمال خود را تجسم کنید. آیا وقتی دست به یک انتخاب می‌زنید، به انتخاب خود مطمئن هستید؟ آیا به تأثیر این انتخاب در اعمال و زندگی خود و دیگران واقفید؟

در یک بازی، در واقع این قوانین هستند که انسان‌ها را خلاق می‌کنند و این تعدد قوانین است که به او آزادی انتخاب و ایجاد استراتژی می‌دهد. بعضی بازی‌ها از یک قانون تشکیل شده است که استفاده از آن یک قانون می‌تواند خسته کننده شود و به اندازه کافی چالش ندارد تا مغز را تشویق کند به جلو پیش برود، بنابراین خلاقیتی به دنبال نخواهد داشت و همچنین استراتژی‌های متنوع را شامل نمی‌شود. در نتیجه هر چه در زندگی بازی‌ها پیچیده‌تر شوند، قوانین بیشتر شده، استراتژی‌ها متفاوت‌تر، تصمیم‌گیری‌ها متنوع‌تر و خلاقیت‌ها بالاتر می‌رود. بنابراین زندگی تنوع بیشتری به خود خواهد گرفت.

درنهایت باید بگوییم، دنیایی که بی‌ثبات، نامطمئن، غیرمنتظره و غیرقابل‌پیش‌بینی است و قوانین درهم و مبهم است، شاید مجبور شویم قوانین جدیدی طراحی کنیم، یاد بگیریم بین خطوط راه برویم، سیگنال‌های ضعیف را تشخیص دهیم و خلاق‌تر شویم. همچنین از موقعیت‌های هرچند کوچک بهره بهینه‌تری برده و از آینده‌نگری برای شناسایی قوانین جدید و یادگیری استراتژی‌های متنوع استفاده کنیم.

منبع

 

برچسب ها:

دکتر الهام گرامی، دکترای روانشناسی از دانشگاه لیل ۳ فرانسه، مشاور سلامت روان در حوزه کودک، نوجوان و خانواده ۵۱۴۴۳۱۲۸۲۶
مشاهده همه پست ها

ارسال نظرات