آیا میان چالش‌های زندگی و رشد شخصی رابطه‌ای هست؟

به جای سرخورده شدن از سختی‌ها با آنها رشد کنیم

همه ما در زندگی با لحظات سختی مواجه می‌شویم، به چالش‌های زیادی برخورد می‌کنیم و مشکلات زیادی را پشت سر می‌گذاریم. مسئله این است که آیا بایستی نقش قربانی به خود بگیریم و دست از همه چی کشیده و فقط نظاره گر مشکلمان باشیم و یا خود را جمع و جور کرده، کنترل اوضاع را بدست گرفته و حل مسئله کنیم ؟

 

 

الهام گرامی

 

همه ما در زندگی با لحظات سختی مواجه می‌شویم، به چالش‌های زیادی برخورد می‌کنیم و مشکلات زیادی را پشت سر می‌گذاریم. دراین‌بین کسانی هستند که در برابر مشکل و چالش‌ها آشفته می‌شوند، دست از کار و زندگی کشیده، مأیوس و ناامید احساس بدبختی می‌کنند. اما کسانی هم هستند که نمی‌افتند و مشکلاتی که با آن روبرو هستند را حل کرده و حتی مصمم‌تر برای رسیدن به اهدافشان ادامه می‌دهند. در هر شرایطی که هستند، هرگز تسلیم نمی‌شوند و به کاری که انجام می‌دهند اطمینان دارند.

باید خاطرنشان کرد که موفقیت و شادی در کنار اینکه جنبه بیرونی دارند، یک جنبه درونی هم دارند. افراد بسیاری را دیده‌ایم که از نظر اجتماعی افراد موفقی هستند ولی در درون از همه چیز ناراضی و به همه موارد زندگی اعتراض داشته‌اند. حقیقتاً می‌توانیم این‌طور تفسیر کنیم که افراد خوش‌بین مشکلات را به فرصت و افراد بدبین فرصت‌ها را به مشکل تبدیل می‌کنند.

درواقع اگر متقاعد شده باشیم که مشکلات، طبیعی هستند و همیشه در زندگی وجود دارند و دیدگاه ما در برابر مشکلات زندگی «حتماً راهی پیدا خواهیم کرد» است، این کار را خواهیم کرد. باید تلاش کنیم تا خودمان را متقاعد کنیم که در موقعیت‌های چالش‌برانگیز می‌توانیم با درایت راهکارهایی برای غلبه بر مشکلاتمان پیدا کنیم. البته این بدان معنا نیست که هیجانات و افکار منفی ناشی از مشکلات و چالش‌ها غیرطبیعی هستند، برعکس در ابتدای برخورد با مشکل و چالش همه انسان‌ها به هم می‌ریزند، از خودشان و بقیه عصبانی یا غمگین می‌شوند و احساس بدبختی می‌کنند، ولی اگر به خودمان کمی فرصت دهیم و با احساسات و افکار منفی در خودمان نجنگیم و به آن‌ها اجازه ظهور و بروز درست بدهیم، کم کم بعد از مدت‌زمان کوتاهی دوباره سرنخ کارهایمان را به دست گرفته، به خودمان مسلط شده و دنبال راهکارهای منطقی برای مشکلاتمان می‌گردیم.

برعکس آنچه که فکر می‌کنیم مشکلات روحیه را تقویت کرده و باعث رشد انسان‌ها می‌شوند. حتی کودکان هم در شرایطی بایستی با مشکلات مواجه شده تا بیاموزند و رشد کنند و مجالی برای آموزش مهارت‌های زندگی پیدا کنند.

مشکلاتی که با آن روبرو می‌شویم با پیشرفت و رشد ما، خودبه‌خود حل می‌شوند. مهم نیست چه نوع چالش‌ها، مشکلات یا موقعیت‌های دردناکی در زندگی به وجود می‌آیند، همه انسان‌ها قدرت عبور از آن‌ها را دارند. مبارزه قدرتی در انسان ایجاد می‌کند تا بتواند از موانع عبور کند. همیشه به یاد داشته باشید که یک شکست موقتی شما را از دستیابی به موفقیت پایدار بازنمی‌دارد. اگر در برابر چالش‌ها و مشکلاتی که با آن روبرو هستیم غلبه نکنیم، نمی‌توانیم بدانیم چقدر قوی هستیم.

اگر دیدگاه و انتظار ما این باشد که زندگی همیشه باید آسان بگذرد، چالش‌ها سخت به نظر می‌رسند. اگر بپذیریم که وجود چالش‌ها و مشکلات هرچند سخت، به‌طور طبیعی در زندگی وجود دارند، زندگی آسان‌تر می‌شود. گاهی ما بدترین دشمن خودمان می‌شویم و با افکار و احساسات منفی‌مان آن‌قدر با اطرافیان و چالش‌هایمان می‌جنگیم که انواع و اقسام موانع دیگر را بر سر راه خودمان ایجاد می‌کنیم. لحظه‌ای که ذهنیت خود را از «من نمی‌توانم» به «من باید» تغییر دهیم، شروع به دیدن «فراتر از درد» خواهیم کرد، اینجاست که به سمت حل مسئله خواهیم رفت.

هیچ راه آسانی برای موفقیت وجود ندارد. در زندگی بایستی راه‌های دشوار زیادی را طی کنیم تا بتوانیم پیروز شویم و در این میان، تلاش و صبر و استقامت کلید رشد و تغییر است. یک راهکار درست این است که سعی کنیم موانعی را که می‌توانند مانع دستیابی به اهداف ما شوند را پیش‌بینی کنیم و استراتژی‌های خود را برای غلبه بر آن‌ها توسعه دهیم. رایج‌ترین موانعی که بایستی از سر راه برداشته شوند عبارت‌اند از: عدم انگیزه، اتلاف وقت، عدم اعتماد به توانایی‌های خود، ترس از صدمه دیدن، کمبود انرژی وعدم هدف‌گذاری در زندگی.

موفقیت و شکست‌های خود را به اشتراک بگذارید، خواهید دید در این راه تنها نیستید و همه در زندگی بارها و بارها شکست خورده، تجربه آموخته و موفق شده‌ایم.

منبع

 

برچسب ها:

دکتر الهام گرامی، دکترای روانشناسی از دانشگاه لیل ۳ فرانسه، مشاور سلامت روان در حوزه کودک، نوجوان و خانواده ۵۱۴۴۳۱۲۸۲۶
مشاهده همه پست ها

ارسال نظرات