رقص یک زبان بین‌المللی فرهنگی است؛ هم‌کلام با هلیا بنده، رقصندهٔ ایرانی

 

رقص هلیا بنده همراه با موسیقی امیر امیری و هامین هنری برنامه روز دوم «جشن هنر» مونترال است. این جشنواره هنری قرار است روز جمعه ۱۰ ژوئن شروع شده  روزهای شنبه، ۱۱ و یکشنبه ۱۲ ژوئن ادامه یابد. برنامه در مرکز فرهنگی NDG‌ برگزار می‌شود که یکی از مناطق ایرانی‌نشین مونترال است.

خانم هلیا بنده در گفت‌وگو با «هفته» خودش را چنین معرفی می‌کند: «در شیراز متولد شده‌ام و در ھلند زندگی می‌کنم و الآن چندین سال است که در رابطه با ھنر رقص ایرانی پژوھش می‌کنم و در این زمینه طراحی و اجرا می‌کنم و آموزش می‌دهم. در مورد این رقص می‌توان گفت که در تاریخمان گم شده و مهجور مانده است و مختص زنان و یا پسران زن‌پوش بوده است. تلاش من در تمام این سال‌ها این بوده که این هنر زیبا را به هنرجویان مختلف در دور دنیا، چه ایرانیان عزیز و چه غیر ایرانیان معرفی کنم.»

 

خانم هلیا بنده گرامی شما اول رشته‌های دیگر هنری را خواندید و بعد زمانی که به هلند مهاجرت کردید رقص برای شما به شکل حرفه‌ای‌تر مطرح شده. در آغاز هم سبک دیگری کار می‌کردید، اگر اشتباه نکنم سبک مصری، و بعد تصمیم گرفتید وقت بیشتری را روی رقص ایرانی بگذارید. کمی راجع به این سیروسفر برای ما توضیح می‌دهید؟

هلیا بنده: من در سن نوجوانی به هلند مهاجرت کردم و البته از بچگی تصمیم بر این داشتم که رقصنده باشم؛ اما متأسفانه قسمت ما نبود که در ایران بتوانیم رقص را آموزش ببینیم. در نوجوانی که به هلند آمدم متأسفانه بازهم در اینجا موفق نشدم در رشته رقص تحصیل کنم اما وارد دانشگاه هنر شدم و مدتی در رشته طراحی لباس و بعدش هم در رشته multimedia and design تحصیل کردم و مدتی هم در این زمینه کار کردم؛ ولی عشق به رقص خیلی بیشتر از آن بود که بتوانم کارم را ادامه دهم.

برحسب اتفاق با رقص کلاسیک مصری آشنا شدم و شروع به یادگیری آن به‌صورت حرفه‌ای کردم. طی دورانی که داشتم در آن زمینه تخصص می‌گرفتم با کسانی آشنا شدم که از من می‌پرسیدند: شما که ایرانی هستی رقص کلاسیک خودتان چیست؟ درواقع همین پرسش برای من جرقه‌ای شد تا از خودم بپرسم رقص ما چیست. چراکه تا آن زمان هیچ موقع به رقص و سنت ایران مشغول نبودم. دوست داشتم برقصم و می‌خواستم رقص را تحصیل کنم اما فکر رقص ایرانی در ذهنم نبود.

بعد از سال‌ها مهاجرت و شاید دوری از آن ریشه اصلی‌ام، بر اساس این سؤال، من آن نقطه اصلی را که واقعاً از آنِ خودم بود و از عشق و جان و زندگی من می‌آید پیدا کردم. بر اساس این پرسش بود که من شروع به تحقیق در این زمینه کردم. در آن زمان اینترنت به شکلی نبود که همه‌چیز آن‌قدر راحت در دسترس باشد بنابراین سعی کردم در کنار کسانی که در دسترس بودند و می‌شد، آموزش ببینم؛ اما متأسفانه آن‌ها جوابگوی سؤالات بسیار زیاد من نبودند و ناچار بودم خودم در این زمینه تحقیق کنم.

با استفاده از اسنادی که در این زمینه داریم (مثل کتاب‌ها، سفرنامه‌ها، نقاشی‌هایی که داریم یا هنرهای دیگری که وابسته به هنر رقص هستند و جاهایی که ما می‌توانیم در تاریخ در این زمینه پیدا کنیم) توانستم این رقص را اگر بشود گفت «دوباره‌سازی» کنم؛ به‌طوری‌که بتوانیم آن را در روی صحنه به زمان حال بیاوریم. کوششم این بود که با علم و دانشی که نسبت به بدن رقصنده داریم در زمان حال بتوانیم آن را به‌عنوان یک هنر صحنه‌ای به روی صحنه بیاوریم.

به این دلیل که این نوع رقص در گذشته در دربارها و مجالس اشرافیان یا مجالس خانگی و خیابان‌ها و توسط بانوان یا آقایانی که لباس خانمانه بر تن داشتند انجام می‌شده، در طول تاریخ آن توجهی را که باید نگرفته و متأسفانه ثبت و ضبط نشده است. می‌شود گفت در زمان مشروطه در آن فرمی که بوده یواش‌یواش از بین رفته است. در دوران پهلوی ما برای مدت کوتاهی به آن رقص ارزش دادیم و توجه هنری به آن کردیم؛ اما بعدازآن نیز دوباره در آن اقیانوس بسیار بزرگی گم شد.

شاید به این دلیل که این هنر از دیدگاه من برای بدن زن بوده است یک‌جورهای خیلی مهجور مانده و به آن به‌عنوان هنر نگاه نشده است و بیشتر به‌عنوان یک ابزار شادی و مجلسی به آن نگریسته شده است. گرچه ما حتی در موسیقی دستگاهی‌مان بخشی از موسیقی داریم که مخصوص رقص است و این چیزی است که جزو فرهنگ ما است و از دید من بسیار حیف است که تقریباً آن را از دست داده‌ایم. گرچه در این سال‌های گذشته خیلی بیشتر به آن توجه شده و به‌گونه‌ای مردم آگاه‌تر شده‌اند؛ چه ایرانیان داخل ایران و چه خارج از ایران و چه خارجی‌هایی که خارج از ایران زندگی می‌کنند و با این هنر آشنا شدند.

این بار سوم است که شما به مونترال تشریف می‌آورید. بعد از اجرای مونترال هم به تورنتو خواهید رفت. چطور قرار شد به این برنامه بیایید و آیا ارتباطی به سفرهای قبلی شما داشت؟ برنامه شما بعد از مونترال چیست؟ و اگر عزیزانی که در تورنتو هستند نیز بخواهند برنامه شما را ببینند چطور باید این کار را بکنند.

هلیا بنده: سال‌ها است که من در کشورهای مختلف دنیا من‌جمله خود ایران این هنر را آموزش می‌دهم و فعال هستم. درعین‌حال در عرصه بین‌المللی هم برای اجرای این هنر دعوت می‌شوم. البته به‌جز خود ایران! به این دلیل که در آنجا امکان اجرا برای من وجود نداشته است. بنابراین در سال‌های گذشته، چندین بار هم به مونترال دعوت شده‌ام.

بار اول توسط «بنیاد سخن آزاد»؛ خانم طاهره متبسم من را دعوت کردند. ایشان قصد داشتند هنر رقص کلاسیک ایرانی را به ایرانیان مونترال معرفی کنند. بار دوم در سال ۲۰۱۸ از طرف فستیوال هنرهای آسیا با همکاری بنیاد سخن آزاد با مدیریت بخش هنری خانم طاهره متبسم مجدداً به مونترآل دعوت شدم و در سال ۲۰۲۰ هم در پروژه‌ای با همکاری هنرمندان عزیز گروه دئو پرسا اینکا، که تشکیل شده از هنرمند گرامی آقای شوان توکل و هنرمند عزیز از کشور پرو آقای فدریکو تارازونا. این برنامه بخشی توسط کنسرواتوار موسیقی مونترال و بخشی دیگر آن را بنیاد سخن آزاد با حضور خانم طاهره متبسم و بخش دیگر آن را سازمان دیگری برنامه‌گذاری کرده و من را دعوت کرده بودند.

برای امسال هم ما خیلی خوشحالیم که مرا دوباره برای جشن هنر مونترال دعوت کرده‌اند تا در روز دوم برنامه (شنبه) هم به‌صورت سولو و هم با نوازندگان مونترالی ازجمله آقای امیر امیری و هامین هنری اجرا داشته باشم. در حقیقت این حرکت بعد از اتفاقات کووید شکل گرفته و دوباره می‌خواهد همه ما را گرد هم جمع کند و رقص ایرانی را به مردم مونترال و ایرانیان مونترال معرفی کند.

سپس از آنجا به تورنتو می‌روم و در آنجا باز دوباره اجرایی در روز هفده ژوئن خواهم داشت و نیز کارگاه آموزشی‌ای را در نوزده ژوئن ارائه می‌دهم که علاقه‌مندان می‌توانند در آن شرکت کنند. در آن از کسانی که سطح مبتدی هستند تا کسانی که سطح پیشرفته هستند می‌توانند با رقص کلاسیک ایرانی آشنایی پیدا کنند.

رقص یک‌زبان بین‌المللی و جهانی دارد که محدودیت‌های زبان‌های معمولی را درمی‌نوردد و در حقیقت همه افراد را می‌تواند با خودش همراه کند، به فکر فروببرد و همین‌طور برایشان لذت‌بخش باشد؛ بنابراین نه‌فقط برای ایرانی‌ها بلکه برای غیر ایرانی‌ها هم حضور شما بسیار مغتنم خواهد بود. در پایان اگر نکته‌ای به‌عنوان پایان‌بخش صحبتتان است بفرمایید.

هلیا بنده: من امیدوارم عزیزانی که در مونترال یا حومه مونترال زندگی می‌کنند در آن شب ببینم و موفق شوم که این ھنر بسیار زیبا، لطیف و ظریف ایرانی را به شما معرفی کنم و بتوانم این عشق زندگی‌ام را با شماھا به اشتراک بگذارم.

همچنین امیدوارم اگر علاقه‌مند هستید و در تورنتو زندگی می‌کنید به برنامه من در تورنتو تشریف بیاورید و با این رقص آشنا شوید. شاید روزی بیاید که ما این زبان زیبا که یک زبان بین‌المللی است و محدودیت زبانی نمی‌شناسد و برای ھمه مردم دنیا قابل فھم است را بتوانیم در ایران اجرا کنیم و ایرانیان نیز این نوع حرفه را به‌عنوان ھنر ببینند و نه‌فقط ابزاری برای

گرداندن مجلس یا خوش‌گذرانی..

من هم به نمایندگی از همه برگزارکننده‌ها از شما بسیار سپاسگزارم. برای کسانی که ویدئو را قبل از جشنواره می‌بینند می‌گویم که اجرای خانم هلیا در روز دوم جشنواره یعنی شنبه ۱۱ ژوئن است و در هرجایی که این ویدئو را تماشا می‌کنید می‌توانید لینک رفتن به برنامه را پیدا کنید که با همکاری خانه فرهنگ NDG در مانکلند مونترال برگزار می‌شود و امیدواریم که حضور حداکثری و بسیار زیاد ایرانیان و غیر ایرانیان را در این برنامه که واقعاً زبان و مرز نمی‌شناسد داشته باشیم و بتوانیم هنر کشورمان را به افراد بیشتری بشناسانیم. از شما سپاسگزارم و برایتان بهترین آرزوها را دارم.

من دکتری‌ خود را در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه شیراز در ادبیات معاصر و نقد ادبی دریافت کرده، و سپس در مقطع پسادکتری بر کاربردی‌کردن ادبیات ازطریق نگاه بین‌رشته‌ای متمرکز بوده‌ام. سپس از تابستان سال ۲۰۱۶ به مدت چهار سال تحصیلی محقق مهمان در دانشگاه مک‌گیل بودم و اینک به همراه همسر، خانواده و همکارانم در مجموعۀ علمی‌آموزشی «سَماک» در زمینۀ کاربردی‌کردن ادبیات فارسی و به‌ویژه تعاملات بین فرهنگی (معرفی ادبیات ایران و کانادا به گویشوران هردو زبان) تلاش می‌کنیم و تولید پادکست و نیز تولید محتوا دربارۀ تاریخ و فرهنگ بومیان کانادا نیز از علائق ویژۀ ماست.
مشاهده همه پست ها

ارسال نظرات