اگر به جنبشهای مدنی و برابرخواهی و جنبشهایی که با ارزشهای اجتماعی شناخته میشوند، مانند ۱۹۶۸ فرانسه نگاهی بیاندازیم؛ میبینیم آن جنبشهایی پیروز شدند که حضور زنان در آنها محسوس و برجسته بوده است. چراکه زنان نیمی از جمعیت هر جامعهای را تشکیل میدهند و به این ترتیب وقتی نیمی از جمعیت به این خیزشها اضافه و یا کم میشوند؛ تاثیرش را در تداوم و به نتیجه رسیدن و یا نرسیدن آن میبینیم. حضور زنان در این جنبشها و انقلابها گاها به صورت مستقل و یا در کنار مردان بوده است و مبارزات را پیش بردهاند.
جای خوشبختی است که میبینیم شعار «زن زندگی آزادی» از محدوده ملی ما بیرون رفته است. این شعار در کشورهای منطقه، جوامع اسلامی و جوامع سنتی که همچنان زنان را محدود میکنند شنیده میشود؛ همچنین در مطالبات فمینیستهای اروپایی و جهانی هم نمود پیدا کرده است.
ارسال نظرات