به گزارش هفته، حامد اسماعیلیون این متن را در دو قسمت و با هشتگ «دادخواهی» در فیسبوک منتشر کرده است.
او در قسمت نخست این متن نوشته است: «انجمن خانوادههای جانباختگان پرواز PS752 بنا ندارد در انتخابات پیشرو از هیچ حزب یا شخصی جانبداری کند. ما باور داریم کشتار PS752 فراتر از منازعات حزبیست و مسالهای ملی برای کشورهای متضرر است. به عنوان نمونه میتوان به دو گروگان کانادایی در دست دولت چین اشاره کرد که تمام احزاب فعال در کانادا به طور یکسان با آن روبرو میشوند. گاهی افراد، «سیاسی کردن یک فاجعه» را با «حزبی کردن آن» اشتباه میگیرند. جنایت PS752 مانند تمام جنایات دیگر جمهوری اسلامی در بطن خود کاملا سیاسیست. آنچه ما میگوییم این است که این فاجعه تحت قیمومیت یک حزب یا جریان سیاسی نرود که تا امروز این اتفاق رخ نداده است. با این توضیحات، لازم دیدم طی چند یادداشت فعالیتهای انجمن و رفتار دولت وقت کانادا را در پیگیری این پرونده ذکر کنم تا شاید تصویر بهتری از فعالیتهای انجمن برای جامعهی ایرانی کانادایی شکل بگیرد و تصمیمگیری افراد برای رای دادن را آسانتر کند.
ابتدا همه را تشویق میکنیم از فرصت انتخابات در کانادا استفاده کنند. به نظرم ما موظفیم در جایی که برای رای آدمها احترام قائلند و آن را محترم میشمرند در انتخابات شرکت کنیم. رایگیری با رای مخفی انجام میشود و کسی چیزی را تحمیل نمیکند، صندوقی را نمیدزدد، صندوقی را شبانه پر از رای نمیکند، تقلب نمیکند و پس از تقلب نیز آدمها را در خیابان به رگبار نمیبندد. پس با تمام ابزارهای موجود چون رای پستی، رای زودهنگام یا رای در روز انتخابات یعنی بیستم سپتامبر از این مساله دوری نکنیم.
وقتی جنایت PS752 اتفاق افتاد من بلافاصله به ایران رفتم پس در هیچیک از دیدارهای نخستوزیر و سایر مقامات با خانوادهها شرکت نداشتم. در عوض در تهران و در کافهای در بلوار کشاورز با هیات کانادایی ملاقات کردم و هنوز هم باور دارم بدون فشار کانادا و کشورهای دیگر امکان بازگرداندن پیکر همسر و دخترم به تورنتو وجود نداشت. با دلسوزی پیگیری کردند و در بازگشت نیز نهایت لطف و مهربانی نصیب ما شد. هنوز کارمند ارشد وزارت خارجهی کانادا را به یاد میآورم که چرخ چمدانهای ما را در فرودگاه مونترآل هل میداد و تمام تلاشش را کرد تا در پرواز به تورنتو راحت سفر کنیم. همزمان به خانوادههای کانادایی کمک مالی شد تا رنج این سفرها، مراسم خاکسپاری و مراسم یادبود آسانتر شود. به وقتش تشکر کردیم و جای سپاس هم دارد.
حال میرسیم به سیر وقایع در بعد کلانتر آن. یعنی پیگیریهایی که بلافاصله آغاز شد. ما که در حال شکلدهی انجمن خانوادهها بودیم ابتدا راهی برای ارتباط با دولت نیاز داشتیم. توجه کنید که برای ما فرقی نمیکند و نمیکرد چه حزبی حکمرانی میکند. حزب لیبرال در زمان رخ دادن این جنایت دولت اقلیت را در دست داشت و تا همین بیست روز پیش هم مقامات دولتی همه از این حزب بودند. کسی هم از آینده و از نتیجهی این رقابت نزدیک در انتخابات باخبر نیست که بتواند سرنوشت یک پروندهی جنایی را در خورجین یک نهاد سیاسی خاص بگذارد. کار ما همکاری با دولت وقت بود و همین رویه قرار است با دولت آتی ادامه یابد.
در ماه مارچ آقای رالف گودل به سمت مشاور ویژهی نخستوزیر دربارهی پرواز PS752 انتخاب شد. ما که چون دیگران در قرنطینهی کرونا بودیم بعد از دو ماه راه تماسی با دولت پیدا کردیم. پیش از آن فقط در یک تماس تلفنی اطلاعاتی به ما رسیده بود. اگر یادتان باشد جمهوری اسلامی از انجام اساسیترین کارها مثل تحویل جعبهی سیاه سر باز میزد. علاوه بر جنگ روانیِ کشندهای که تا ماهها بر خانوادهها تحمیل کرد.
دیدارهای سال ۲۰۲۰ را بدین شرح خلاصه میکنم؛ ماه مارچ: چند گفتگوی تلفنی با آقای گودل با حضور تمام خانوادههای کانادایی، اصرار همگی بر اینکه این پرونده باید در بالاترین سطح پیگیری شود. ما خواستار تحقیقات و مجازات بودیم. هنوز که هنوز است کسی حقیقت را نمیداند.
ماه ژوئن: چهار دیدارِ طولانیِ آقای شمپین با چهار گروه خانوادهها (آنلاین) که جلسهی اول با بنیانگذاران انجمن خانوادهها بود.
در اینباره بیشتر بخوانید:
|
تثبیت خواستهی «جستوجوی حقیقت و عدالتخواهی» نسبت به «دریافت غرامت» در این جلسات انجام شد. در ابتدای جلسه سخن چندانی از حقیقت و عدالت نبود اما در انتهای این چهار جلسه بر دولت روشن شد خانوادهها چه موضعی در پیش گرفتهاند. اولین جلسهای بود که به طور رسمی در آن به اطلاع دولت رسید غرامت اولویت ما نیست. ما حقیقت را میخواهیم و عدالت را.
ماه آگست: دیدار تمام خانوادهها با وکلای دولت (آنلاین)، خوب تمام نشد. پُرتنش بود و اطلاعاتی که به ما ارائه شد به نظر ابتدایی رسید چون اکثر خانوادهها پروندههای حقوقی مشابه را بررسی کرده بودند. تقاضا کردیم جلسات دیگری برگزار شود که شنیدند و بعدها جلسات بیشتری برگزار شد. گمان کنم در همین ماه بود که وزیر خارجه، آقای شمپین با ما تماس شخصی گرفت و گفت توافقی با جمهوری اسلامی در کار نیست و شایعات هر نوع توافقی اشتباه و دروغ است.
ماه سپتامبر: دیدار نمایندگان انجمن با آقای گودل (آنلاین)، تاکید چندباره بر تشکیل تیم حقوقی مستقل و دوره کردن تمام سوالاتی که دربارهی این جنایت وجود دارد. اعم از سوالات سیاسی و فنی. بررسی دلایلی که چرا جمهوری اسلامی میتوانسته است عمدا به این هواپیما شلیک کند.
ماه اکتبر: حضور خانوادهها در جلوی پارلمان و هشت شهر دیگر، دیدار حضوری کوتاه با آقای گودل، آقای شمپین و آقای گارنو (وزیر حمل و نقل وقت)در اتاوا. باز هم تاکید بر مواضع پیشین در بیانیه و در گفتگوهای خصوصی در همان روز. در این روز سفیر اوکراین را هم دیدیم و سوالات خانوادهها مجددا تکرار شد که ایشان گفتند جوابها را نمیدانند. دیدارهای متعدد با سفیر اوکراین را بازگو نمیکنم چون هدفم فعلا سطح تماس و درخواستها با دولت کاناداست.
ماه نوامبر: دیدار نمایندگان انجمن با آقای گودل، اصرار دوباره بر تشکیل تیم حقوقی مستقل متشکل از سه وکیل که دو نفر را دولت انتخاب کند و یک نفر را خانوادهها.
ماه دسامبر: دیدار آقای شمپین و آقای گودل با تمام خانوادهها و باز هم اصرار بر تشکیل تیم حقوقی مستقل و بررسی پروندههای تاریخی مشابه چون لاکربی، ایرباس ایرانی و MH17. دولت گفت میخواهد این کار را در مسیر درستش انجام دهد.
دیدار نیمساعتهی نمایندگان انجمن با آقای گارنو، وزیر حمل و نقل وقت، دربارهی اجلاس قریبالوقوع “آسمان امن” در کانادا. اصرار بر پخش ویدیوی انجمن در این اجلاسِ ایکائو، که بالاخره انجام شد. نمایندهی جمهوری اسلامی هم در این اجلاس حضور داشت.
سال ۲۰۲۰ تمام شد و به سالگرد رسید درحالیکه در آستانهی سالگرد بودیم و روزهای آخر به هماهنگی برای برگزاری یک مراسم سالگرد مشترک با دولت انجامید. روز هشتم ژانویه هم با پیگیریهایی که انجام شده بود و موافقت دولت به عنوان روز ملی جانباختگان سوانح هوایی نامگذاری شد. مقامات دولتی برای این روز ویدئو فرستادند و در روز هشتم ژانویه در مراسم ما پخش شد. هرچند خود دولت هم مراسم جداگانهای ترتیب داد و در حضور نخست وزیر، وزیر خارجه، وزیر حمل و نقل و آقای القبرا (نمایندهی وقت مجلس) یاد مسافران گرامی داشته شد.»
در قسمت دوم متن منتشر شده از سوی آقای اسماعیلیون آمده است: «سعی میکنم توضیح بدهم تا امروز چه گذشته است و در یادداشت اول وقایع ۲۰۲۰ را بازگو کردم و حال به ۲۰۲۱ میپردازم. در طول مراسم سالگرد حدود بیست ساعت ویدیو و زندگینامه تهیه شده بود که حاصل کار دهها داوطلب در انجمن بود. کاری که تا امروز هم در کمیتههای مختلف ادامه دارد. در تورنتو هم راهپیمایی سکوت برگزار کردیم.
پیش از سالگرد در روز پنجم ژانویه با پرزیدنت ایکائو دیدار کردیم. کاش میشد متن این گفتگوها را منتشر کرد تا ببینید ما در تمام این جلسات چطور با مقامات یا مسوولین سیاسی یا نهادهای بینالمللی صحبت میکردیم. در نظر بگیرید که انجمن در ماههای منتهی به سالگرد هم با خانم اگنس کلامار، گزارشگر ویژهی سازمان ملل، گفتگو میکرد که گزارش ایشان را هم ملاحظه کردید که تا امروز به نظر من مهمترین و بهترین سندیست که دربارهی این جنایت منتشر شده است.
دیدارهای ژانویه: دو دیدار نمایندگان انجمن با اوکراینیها، دیدار نمایندگان انجمن با مقامات ایکائو، دیدار تمام خانوادهها با وکلای دولت، دیدار با نمایندهی کانادا در سازمان ملل.
در روز یازدهم ژانویه، آقای شمپین وزیر خارجه که دربارهی تشکیل تیم حقوقی مستقل به ما قول مساعد داده بود به وزارت دیگری گمارده شد. ناامیدی همه را فرا گرفت. ما باید از نو شروع میکردیم.
تمام خانوادهها در روز سیزدهم ژانویه دوباره با وکلای دولت دیدار کردند و به نظر رسید “موضوع تشکیل تیم حقوقی” دیگر در صدر برنامهها نیست. ما نامهای به نخستوزیر، رییس پلیس فدرال و پنج وزیر درگیر نوشتیم و خواستهها را با جدیت دوباره تکرار کردیم.
در همان روزها با آقای باب رِی، از سیاسیون قدیمی این کشور دیدار کردیم که سفیر کانادا در سازمان ملل است. در این جلسه امکان بررسی پرونده در شورای امنیت مورد گفتگو قرار گرفت. قبلا دربارهی دشواریهای این کار و وجود سدی به نام چین و روسیه صحبت کردهام و مطلب را طولانی نمیکنم.
دیدارهای فوریه، مارچ، اپریل و ژوئن: در این مدت دیدارهای بسیاری انجام شد که خلاصه میگویم؛ دیدار با مشاور نخست وزیر (آقای گودل)، دیدار با اعضای دفتر نخستوزیر، دیدار با اعضای دفتر وزیر امور خارجه، دیدار با اعضای دفتر وزیر حمل و نقل، دیدار با اعضای دفتر وزیر دادگستری، دیدار با اعضای دفتر وزیر امنیت ملی و عمومی، دیدار با وکلای وزارت خارجهی سوئد، دیدار با وکلای وزارت خارجهی بریتانیا، دیدار با رییس پلیس فدرال، دیدار با نخستوزیر، دیدار با وزیر امور خارجه، دیدار با وزیر حمل و نقل، دیدار با وزیر دادگستری، دیدار با وزیر امنیت ملی و عمومی.
ما در این دیدارها چه گفتیم؟ ما گفتیم تیم حقوقی را تشکیل دهید که نهایتا تمام این اصرارها به انتخاب دکتر اخوان به عنوان مشاور ارشد دولت در این پرونده در ماه اپریل منجر شد اما دو ماهی طول کشید تا اعلام شود. ما به نخستوزیر گفتیم خود شما در اولین مصاحبهها سخن از «اشتباه» کردهاید و خود شما تنها کسی هستید که میتوانید این عبارت را اصلاح کنید. ما از حضور عوامل جمهوری اسلامی در کانادا گفتیم از حضور آزادانهی اختلاسگران و جنایتکاران جمهوری اسلامی در این کشور، از لزوم استفاده از گزارش خانم کالامار به عنوان یک سند مهم، از اهمیت حقیقت، از راهکارهای حقوقیِ بردن جمهوری اسلامی به یک دادگاه بینالمللی. ما خواستیم سپاه را در لیست گروههای تروریستی بگذارند و بر مقامات جمهوری اسلامی تحریمهای هدفدار مقرر کنند. ما چندباره و چندباره تکرار کردیم غرامت مسالهی ما نیست و حقیقت و عدالت مهمترینها هستند. ما خواستار باز شدن پروندهی جنایی در کانادا بودیم و دلایل پلیس فدرال برایمان پذیرفتنی نبود. در نظر بگیرید در این مدت فشار زیادی بر نمایندگان انجمن بود. ما باید پیش از هر دیدار حرفهایمان را با هم یکی میکردیم، تقسیم وظیفه میکردیم و بعد از هر جلسهی پرفشار هم به ارزیابی جلسه میپرداختیم. لازم است اشاره کنم در اغلب این جلسات، نمایندهی حقوقی انجمن هم حضور داشت و صحبت کرد. انجمن علاوه بر وکلای رسمی که بر قوانین بینالمللی کاملا مسلطند، تیم مشاورهی حقوقی و تیم مشاورهی امور دولتی و رسانهای هم دارد اما این طور نیست که هرچه ما بگوییم سیاستمداران بپذیرند این طور نیست که هر رسانهای با ما گفتگو کند. گوش میدهند اما در نهایت تصمیم خودشان را میگیرند. ما خیلی جاها نادیده گرفته شدیم اما راهکار را همچنان در حفظ فشار بر سیاسیون، همراه کردن افکار عمومی و زنده نگه داشتن یاد عزیزانمان میدانیم و چارهای جز کوبیدن مدام بر درهای بسته نیست.
همزمان با تلاشهای خودمان و گروه مشاوران به جلسهی کمیتهی تحقیق و تفحص پارلمان راه پیدا کردیم تا به سوالات نمایندگان مجلس پاسخ دهیم که سه نفر از سوی ما در این جلسه شرکت کردند.
پیش از انتشار گزارش تیم تحقیقات دولت کانادا ما تلاش فراوانی کردیم که جزییات گزارش را بدانیم یا بتوانیم تاثیر بگذاریم اما ارتباط تقریبا یکطرفه بود. ما دانستههای خود را میگفتیم و صریحا از مسوول تیم شنیده بودیم که اجازهی دخالت هیچکس را در کارش نمیدهد. شاید تاخیر در انتشار گزارش هم از اصرار ما در دانستن نتیجهگیریها و تاثیر بر نتیجه بود. نمیدانم. اما ما هرچه میتوانستیم کردیم که نتیجهی بهتری حاصل شود که در نهایت راضیکننده نبود.
سختترین و کمنتیجهترین جلسات هم با وزیر دادگستری و رییس پلیس فدرال بود. اصرارها بر «باز کردن پروندهی جنایی» در این دیدارها و تا این تاریخ به جایی نرسیده است. پلیس فدرال مستقلا تصمیم میگیرد اما به نظر میرسد مشاورهی بخش جاستیس کانادا یا وزارت دادگستری بر این تصمیم نقش دارد. ما حتی خواستیم بین این دو بخش جلسهی مشترک بگذاریم و شاید در آینده این دیدار سهجانبه محقق شود.»
سخنگوی انجمن خانوادههای جانباختگان پرواز PS752 در پایان قسمت دوم نوشته «ادامه دارد…» که تا لحظه تنظیم این گزارش متنی از سوی آقای اسماعیلیون منتشر نشده است.
ارسال نظرات