خبرهای نویسنده


قصه‌های مهاجرت: سارا

پس از روزها و شب‌ها ترس و دلهره، بالاخره کشتی ما در بندر قدیمی مونترال لنگر انداخت. چهره مسافران خسته ولی برق امید در چشمان تک‌تکشان دیده می‌شد.