خبرهای نویسنده


ما، این نفت‌اندازان خانه‌ی نئین

راستی ما کی هستیم؟ گنهکاران شبِ آدینه و صدرنشینان جهنم؟ چه دیوانه‌وار دل به این دوال‌پای قلم بسته‌ایم و چه سرفزار زخم نیزه‌ی سناد‌ابن انس، تیر حرمله و خنجر شمر را تحمل می‌کنیم بی آن که شهیدی مبارک‌احوال باشیم. گاهی طنابی می‌اندازند، مثل جهانگیرخان صور، با گلوله‌ای لبِ حوض ‌خانه، جگرمان را سوراخ می‌کنند مثل میرزاده‌ی عشقی.