***
نویسنده: الناز یوسفی،
فوق لیسانس ادبیات نمایشی دانشگاه لاوال
اتین دو لا بوئسی در قرن شانزدهم، در اوج رنسانس و تحولات سیاسی اروپا، «گفتاری در باب بندگی خودخواسته» را نوشت؛ اثری که بهطور بنیادی پرسش میکند چرا انسانها به حکومتهای استبدادی تن میدهند؟ او نشان میدهد که قدرت مستبدان نه از زور، بلکه از رضایت و عادت مردم به اطاعت ناشی میشود.
یکی از ویژگیهای برجسته این کتاب که بیش از هر چیز توجه مرا به خود جلب کرد، سبک نوشتاری نویسنده است. وی توانسته است بلاغت و شاعرانگی را با استدلال، مثال و حکایات تاریخی درهم آمیزد. برخلاف بسیاری از فلاسفه که با نثری پیچیده و انتزاعی به تبیین مفاهیم دال و مدلول و استدلالهای منطقی میپردازند، نویسنده در این اثر رویکردی متفاوت اتخاذ کرده است. او بیشتر به یک انساندوست میماند تا یک فیلسوف کلاسیک؛ کسی که با روایت حکایات و یادآوری تاریخ، خواننده را نسبت به واقعیتهای اجتماعی هشدار میدهد و از غفلت بر حذر میدارد.
اگرچه لحن شاعرانه و دلسوزانه کتاب، آن را از قالب متون فلسفی مرسوم جدا میکند، اما پرسشهایی که نویسنده مطرح میکند، همچنان آن را در سنت تفکر فلسفی قرار میدهد. پرسشهایی همچون:
- ماهیت قدرت چیست؟
- چگونه انسانها زیر یوغ قدرت قرار میگیرند؟
- چرا برخی آزادی خود را بهطور آگاهانه معامله میکنند؟
این پرسشها، بنیانهای فلسفی کتاب را تقویت میکنند و جایگاه آن را در تاریخ فلسفه تثبیت مینمایند. به همین دلیل، این اثر را میتوان بهعنوان یکی از متون مقدماتی در حوزه فلسفه سیاسی دانست، متنی که بعدها در آثار فلاسفهای چون هانا آرنت بازتاب یافت و در تحلیلهای مدرن از استبداد و سلطه مورد استفاده قرار گرفت.
یکی دیگر از جنبههای قابل توجه در این اثر، استفاده گسترده از منابع باستانی است. نویسنده بهدفعات به حماسههای ایلیاد و ادیسه ارجاع میدهد و از آنها برای تأیید استدلالهای خود بهره میبرد. همچنین، به تاریخ جهان باستان، بهویژه آثار پلوتارک و هرودوت استناد میکند و از این سرگذشتها چون آینهای برای عبرتآموزی تاریخی استفاده مینماید.
این ارجاع مداوم به متون اساطیری و تاریخی در قرن شانزدهم، نشاندهنده جایگاه محوری این منابع در اندیشه نویسندگان آن دوره است. اهمیت این منابع در روشنگری سیاسی و فلسفی بهقدری است که نویسنده آنها را نهتنها بهعنوان مستندات تاریخی، بلکه بهعنوان ابزاری برای تحلیل قدرت و سلطه در جوامع انسانی به کار میبرد.
یکی از حکایات قابل توجه این کتاب، حکایتی تاریخی از دوران باستان ایران و یونان است که تأملی عمیق بر ریشههای رفتار و تفکر ایرانیان، حتی در شرایط سیاسی امروز، برمیانگیزد. آن روایتی از مواجهه دو فرستاده لاسدمونی با یکی از نزدیکان خشایارشا به نام ایندرن میباشد: («ایندرن» از آنان پرسید چرا چنین دوستی شاه را پس میزنند و گفت: اسپارتیان! بنگرید و از طریق من دریابید که پادشاه چگونه کسانی را که سزاوار آنند ارج مینهد و بدانید که اگر از آن او میبودید، با شما نیز چنین میکرد و اگر میان به خدمت او میبستید و او شما را میشناخت، هر یک از شما را بزرگ یکی از شهرهای یونان میکرد. لاسدمونیان پاسخ چنین گفتند: ایندرن! تو نمیتوانی در این باره ما را اندرز نیکویی دهی، زیرا تو آن ثروت و مکنتی که به ما وعدهاش را میدهی، به تجربه آزمودهای، اما تو از آن موهبتی که ما بهرهمندیم هیچ نمیدانی. تو از لطف شاه بهرهیاب شدی؛ اما طعم آزادی را نچشیدی و هیچ نمیدانی چقدر شیرین است. باری، اگر فقط طعم آزادی را میچشیدی، تو خود به ما اندرز میدادی که نه تنها با نیزه و سپر بلکه با چنگ و دندان به دفاع از آن برخیزیم.) ص۴۴.
نویسنده که این حکایت را شاهدی بر ایدهی خود قرار داده چنین تفسیر میکند: ( نمیشد که مرد پارسی حسرت آزادی را بخورد، در حالی که هرگز از آن بهرهمند نبوده و مرد لاسدمونی به بندگی تن در دهد در حالی که طعم آزادی را چشیده بود.)ص۴۵.
این روایت، نهتنها یک شاهد تاریخی بلکه یک تحلیل جامعه شناسی از تفکر و رویکرد ملتها به مفهوم و جایگاه آزادی است.
یکی دیگر از مباحث محوری کتاب تأثیر عادت بر رفتار و تفکر انسانها است. در عصر حاضر، علوم زیستی و روانشناسی تجربی نیز بر نقش محیط در شکلگیری رفتار و شخصیت افراد تأکید دارند. حضور یا عدم حضور افراد در یک محیط خاص، میتواند بر توانمندی، شخصیت و روند رشد فردی آنها تأثیر بگذارد. اما نویسنده با سبک خاص خود حکایتی تاریخی و شاعرانه برای یادآوری این مهم میآورد که میتوان آن را نقطه عطف کتاب دانست: (مهرداد، به روایت تاریخ، به نوشیدن زهر خو گرفت، عادت هم به ما میآموزد شرنگ بردگی را در کام جان خود ریزیم بیآنکه تلخی آن را احساس کنیم.) ص۴۱
مهرداد، ششمین پادشاه سرزمین پنتوس، از بیم دشمنانش هر روز مقدار اندکی زهر مینوشید تا بدنش در برابر آن مقاوم شود، و زمانی که خواست با زهر خودکشی کند زهر بر او کارگر نشد.
فرایند عادت کردن به یک وضعیت نامطلوب، استعارهای است از تأثیر محیط بر پذیرش تدریجی ظلم و ستم در جوامع انسانی. انسانها در معرض عادت به سلطه قرار میگیرند، تا جایی که دیگر نسبت به آن واکنشی نشان نمیدهند. محیطی که در آن زندگی میکنند، آرامآرام حساسیت آنها را از بین میبرد و آنچه روزی غیرقابلتحمل به نظر میرسید، به بخشی عادی از زندگیشان تبدیل میشود.
کتاب حاوی اطلاعات عمومی ارزشمندی از جمله نگرش به جایگاه زنان و هنر، بهویژه هنر تئاتر، است و نشان میدهد که حتی در دورانی که رنسانس در حال بازتعریف مفاهیم بنیادی بود، باورهای سنتی و محافظهکارانه همچنان در بخشهایی از جامعه، از جمله در میان روشنفکران، نفوذ داشتند.
این تقابل میان پیشرفت فکری و محدودیتهای اجتماعی، تصویری چندلایه از جامعه آن زمان ترسیم میکند و کتاب را از یک متن صرفاً فلسفی به منبعی ارزشمند برای درک بستر تاریخی و فرهنگی آن دوران تبدیل میسازد.
کتاب بردگی خودخواسته، با ترجمهی حمید شورکایی، نهتنها گفتاری در باب آزادی و نقدی بر تسلیم در برابر سلطه است، بلکه در لایههای زیرین خود، بینشی عمیق از دیگر نگرشهای قرن شانزدهم ارائه میدهد. همین ویژگی، آن را به متنی مرجع بدل کرده و اهمیت ترجمهی آن را دوچندان میکند.
ارسال نظرات