با وجود کار و تلاش برای تهیه غذا، بسیاری از ساکنان شهر درحال «غرق شدن» هستند. این حرف یک عضو شورای شهر کینگستون است که خودش با حس نداشتن غذا به خوبی آشناست. وقتی که گرک ریدج هشت ساله بود پدرش به دلیل جراحت بیکار شد. او به خاطر میآورد که در آن سن تعجب میکرده که چرا ناگهان پدرومادربزرگش بسته های مواد غذایی برای آنها میآوردند و والدیناش یواشکی درباره پول صحبت میکردند.
به گزارش سی.بی.سی این روزها دیگر نداشتن غذا در کینگستون پدیدهای حاشیهای نیست.
راشل متهیل، یکی از متخصصان تغذیه در واحد سلامت عمومی جنوب شرقی میگوید: «در سال پیش به تقریب از هر سه خانواده یکی از ناامنی غذایی رنج برده است.»
به گفتهی این متخصص دادههای اداره آمار کانادا نشان میدهد که وضعیت فعلی ناامنی غذایی در مقایسه با بیست سال گذشته به بالاترین سطح رسیده است.
این متخصص میگوید این ناامنی یک طیف از قربانیان را دربرمیگیرد، از آنها که نگران پرداخت پرداخت مواد غذایی مناسب هستند شروع میشود تا به گروهی که روزهای زیادی را بدون غذای مناسب سر میکنند.
این وضعیت برخی مردم را ناچار کرده تا از برخی وعدههای غذایی فاکتور بگیرند و برخی از والدین هم غذای کمتری میخورند تا مطمئن شوند فرزندانشان به اندازه کافی غذا دارند.
خانم متهیل میگوید ما میدانیم که کودکانی که در خانوادههای تحت ناامنی غذایی بزرگ میشوند دیرتر بیشتر به بیماریهای روانی مبتلا و گرفتار دپرشن میشوند. آنها بیشتر به خودکشی فکر میکنند.
روندا کندی، مدیر یک انجیاو که غذا به گرسنگان میدهد، میگوید: تعداد مراجعهکنندگان ما در دهههای گذشته به طور مرتب رو به افزایش بوده است اما بعد از کووید ما یک جهش ۳۰۰درصدی می بینیم.
او میگوید معنی چنین جهشی این است که طیفی از مردم معمولی شاغل تا خیابانخوابها گرفتار پاندمی کمبود غذا هستند.
این انجیاو به تازگی ناگزیر شده برای کودکان خردسال نیز صندلیهای بلند تهیه کند که بتوانند سر میزهای آنها بنشینند.
خانم کندی میگوید: «دیدن بچهها، نوجوانها، خردسالان و نوزادان که برای یک وعده غذا نزد ما آورده میشوند بسیار دردناک است.»
ارسال نظرات