نویسنده: مزدا
وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران از مسائل نگرانکننده در ایران و جهان است. نقض برنامهمند حقوق بنیادین شهروندان، از حق حیات و آزادی بیان گرفته تا حق تجمع مسالمتآمیز و دادرسی عادلانه، به روندی روزمره در زندگی ایرانیان بدل شده است.
از مهمترین چالشها در این زمینه، سرکوب آزادیهای مدنی و سیاسی است. رسانهها روزبهروز بستهتر و محدودتر و سانسور اینترنت و شبکههای اجتماعی هم روزبهروز گستردهتر میشود و روزنامهنگاران، وکیلان، فعالان حقوق بشر و منتقدان سیاسی، با اتهاماتی همچون «اقدام علیه امنیت ملی» بازداشت، زندانی و شکنجه میگردند.
اعدام نیز از مهمترین جلوههای سرکوب در جمهوری اسلامی است و ایران یکی از بالاترین آمارهای اعدام در جهان را دارد. روند محاکمههایی که به اعدام ختم میشوند، غیرعادلانه و نا شفافاند و همچنین از ابزار شکنجه برای اعتراف گیری اجباری بهوفور استفاده میشود.
از دیگر پایمال کردن حقوق شهروندان ایرانی، فشار گسترده بر کسانی است که مذهبی جز مذهب رسمی دارند. ایرانیان زردشتی، یهودی، مسیحی، بهایی و نیز درویشها با محدودیتهای گسترده درزمینهی کار و تحصیل و انجام مناسک دینی خود روبهرو هستند. این فشارها گاه به بازداشتهای خودسرانه و غیرقانونی، گرفتن یا مصادرهی اموال آنها و نیز جلوگیری از برگزاری آیینهای دینیشان میانجامد که خود جلوهای دیگر از نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی است.
سرکوب هر اعتراضی از دیگر نمودهای آشکار نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی است. به کوچکترین اعتراضی با خشونت تمام پاسخ داده میشود و معترضان پس از بازداشت و شکنجه در دادگاههای نمایشی به اتهامهای ساختگی خود اعتراف میکنند.
آنچه مهم است این است که جهان نباید نسبت به آنچه در ایران میگذرد بیتفاوت باشد، چراکه ادامهی این وضعیت نهتنها جامعهی ایرانی را از روند طبیعی خود خارج کرده، تأثیر عمیقی بر ایران و آیندهاش میگذارد که کشوری که میتوان به یکی از گرانیگاههای امنیت جهان بدل گردد، خود تبدیل به یکی از بیثبات کنندههای منطقه و جهان شده است و این آتشی است که دودش به چشم همهی جهانیان خواهد رفت.
ارسال نظرات