نویسنده: خسرو شمیرانی
فیلم تحسینشده «نینا» به کارگردانی عبدالرضا کاهانی، بر اساس رمانی از مهدی مشگینی، استاد دانشگاه، نویسنده، فعال فرهنگی و حقوق بشری ساکن ونکوور نوشته شده است.
مدتی پیش «نینا» در کنار یکی از آثار مارتین اسکورسیزی کاندیدای دریافت «جایزه سپتیمیوس» شد.
رخدادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ۴ دهه گذشته در ایران پس از انقلاب، پیشزمینهی پررنگ این رمان متفاوت هستند. در این رمان، آرش که در ونکوور زندگی میکند، به دنبال یافتن خبری از عشق سابقش، نینا، است که در زندانهای جمهوری اسلامی به سر میبرد.
در این فیلم، داستان زندگی نینا با پشتصحنه و رویدادهای واقعی پیرامون گروه فیلمسازی در هنگام جنبش «زن، زندگی، آزادی» ترکیب میشود.
عبدالرضا کاهانی با بیش از سه دهه سابقه فیلمنامهنویسی، تبدیل رمان به فیلمنامه را به عهده داشته است.
طی هفتههای اخیر این فیلم در ونکوور، تورنتو و مونترال اکران شد.
فیلم نینا امروز در تورنتو اکران میشود، به نظر شما چرا دیدن این فیلم برای ایرانیان کانادا باید مهم باشد؟
عبدالرضا کاهانی: فیلم اصولاً برای همه مردم ساخته میشود و سینما یک مقوله فرامرزی است و ملیت در آن اهمیت چندانی ندارد. حالا به سؤال شما میرسیم؛ برای ایرانیها باید جذاب باشد چراکه داستان ایرانی است و شاید بتوانم بگویم برای ایرانیها قابللمستر. این فیلم در زمان جنبش «زن، زندگی، آزادی» ساخته شده است، اشاراتی به این موضوع مهم دارد و ترکیبی از صحنه و پشتصحنه است بنابراین فکر میکنم باید برای همه ایرانیها اهمیت داشته باشد.
من این شانس را داشتم کتاب را بخوانم؛ صحنههای بهشدت تأثیرگذار و دردناکی از وقایعی که طی ۴۰ سال گذشته در ایران اتفاق افتاده دارد. این موضوع، کار تبدیل کتاب به فیلمنامه را برای فیلمنامهنویس راحتتر کرده است یا سختتر؟
عبدالرضا کاهانی: ببینید کتاب از خود فیلم دردناکتر است. به خاطر اینکه فیلم دارد فاصلهای با تماشاگر ایجاد میکند و بهوضوح میگوید این فیلم است که دارید میبینید؛ برای همین دکور، بازیها و فیلمبرداری کاملاً محسوس است. آن قسمت پشتصحنه در فیلم بسیار دردناک است که اتفاقاً در رمان جایی ندارد. اساساً امکان اینکه همه رمان (۶۴۰ صفحه) را بشود بهخصوص خارج از ایران ساخت که دیگر اسمش فیلم نیست و تبدیل به یک سریال چندین قسمتی میشود؛ بنابراین امکان ساخت کل این رمان در یک فیلم ۱۰۰ دقیقهای اصولاً وجود ندارد.
چطور شد که شما تصمیم گرفتید این کتاب را تبدیل به فیلم کنید؟
عبدالرضا کاهانی: دکتر مهدی مشگینی که بسیار نازنین و به قول شما اهل فرهنگ است به من پیشنهاد این کار را دادند. آشنایی ما اصلاً از همینجا شروع شد. در ابتدا من به خاطر اینکه میدانستم ساخت این فیلم هزینههای زیادی خواهد داشت، که ایشان بهعنوان تهیهکننده آنها را متقبل میشد، از او خواهش کردم که این فیلم را نسازم؛ اما بعد موضوع «زن، زندگی، آزادی» پیش آمد.
من احساس کردم این رمان با اینکه مدتها پیش نوشته شده است چقدر با ماجرای آن روز ما یکی است؛ بنابراین به دکتر پیشنهاد دادم که در یکشکل اجرایی میشود هم فیلم را ساخت و هم فیلم کمک کند که رمان بیشتر خوانده شود، چراکه رمان هم یک بیس واقعی دارد.
در آن زمان احساس کردم که دیگر نمیتوانم فیلمهای مدل خودم را بسازم که در آنها شیرینی طنز و تلخی واقعیت درهم میآمیزند، یعنی فضا، فضای طنز نبود. تصورم میکردم که باید قدمی در این راه همگانی بردارم. دکتر مشگینی هم ارتباط دادن فیلم به جنبش را پذیرفت چراکه خود رمان هم با اینکه قبل از این جنبش نوشته شده ولی انگار دقیقاً همین شرایط را به تصویر کشیده است.
دکتر مهدی مشگینی در گفتوگویی که با رسانه همیاری در ونکوور داشته، گفته است (نقل به مضمون): «طرح اولی که آقای کاهانی آماده کرد شباهتی به رمان نینا نداشت. درواقع اینها دو تا نینای مختلف بودند.» به نظر میآید تغییراتی در آن طرح اولیهی شما صورت گرفته و محصولش چیزی است که ما الآن داریم بر روی پرده میبینیم. آیا این تغییرات نتیجه مصالحه و مسامحه بوده یا اینکه معتقدید این تغییرات کیفیت کار را افزایش داد؟
عبدالرضا کاهانی: تغییرات کار را بهنوعی گسترش داد؛ یعنی در رمان دکتر مشگینی یک «نینا» هست ولی ما داریم میگوییم نیناها بسیارند. به این صورت که مهسا امینی، نیکا شاکرمی و همه جانباختگانی که بهویژه در جنبش زن زندگی آزادی جانشان را از دست دادند ازنظر من نینا هستند و داستان زندگی و مبارزه آنها به مبارزه هدفمند نینا در رمان که برگرفته از رخدادی واقعی است بیشباهت نیست.
این فیلم در سپتیمیوس هلند شرکت کرد، میخواستم ببینم آیا شما نیز برای این مراسم راهی هلند هستید؟ آیا فیلم را در جشنوارههای دیگری هم شرکت دادهاید؟
عبدالرضا کاهانی: اولین جایی که این فیلم به نمایش درآمد مراسم سپتیمیوس Septimius Awards بود که یک فستیوال نیست. فستیوالها با مراسمها تفاوت دارند، مثلاً اسکار مراسم است اما فستیوال نیست. فیلم «نینا» به همراه ۷ فیلم دیگر برای این جایزه کاندیدا شد. من خیلی خوشحال بودم که یکی از این ۷ فیلم اثری از مارتین اسکورسیزی است. چراکه هم خیلی سینمای ایشان را دوست دارم و هم اینکه اسم او کمک میکند فیلم ما بیشتر دیده شود. این اولین نمایش ما بود و در آنجا فقط یک لوح دریافت کردیم و جایزه نگرفتیم ولی این فرصت برایمان پیش آمد که به فستیوالهای دیگر دعوت شویم.
اما مسئله اصلی اینجاست که میخواهیم فیلم سریعتر به دست مردم برسد با پلتفرمها مذاکره کردیم و احتمالاً بعد از این اکران هرچه زودتر این اقدام صورت میگیرد. میدانید که پلتفرمها خیلی دوست ندارند فیلمها همهجا نمایش داده شود و بیشتر دوست دارند همه کارها برای خودشان باشد. این بحثی است که چندین سال است بهخصوص پلتفرمهای مطرح مثل آمازون و نت فلیکس با فستیوالهای بزرگ مثل کن دارند و تولیداتشان را به کن نمیدهند.
بنابراین این مهم است که ما هرچه زودتر این فیلم را از طریق پلتفرمها به نمایش بگذاریم تا بهویژه ایرانیانی که در نقاط مختلف دنیا هستند آن را ببینند چراکه ممکن است شانس نمایش فیلم در همین چند پلتفرم را هم از دست بدهیم.
بدین ترتیب ایرانیان در همه جای دنیا شاید این شانس را داشته باشند که بالاخره این فیلم را روی نت فلیکس یا آمازون ببینند. درست است؟
عبدالرضا کاهانی: بله اما نه به این سرعت چراکه کارهای ما هم باید با این فیلم تمام شود، ولی فکر میکنم تا دو یا سه ماه اول سال آینده میلادی این اتفاق بیفتد.
و اما ایرانیهای داخل ایران که دسترسی به این پلتفرمها ندارند؛ باید در موردش با دکتر مشگینی به تفاهم برسیم که به صورتی که کسی هم متضرر نشود دیدن رایگان فیلم را برای مردم در داخل ایران مقدور کنیم.
یعنی حداقل داخل ایران بهصورت رایگان در دسترس داشته باشند؟
عبدالرضا کاهانی: بله بله. به نظرم فیلم خوبی است و باید دیده شود. اگر سناریو و همهچیز فیلم برای خودم بود هرگز این را نمیگفتم اما من همهجا میگویم و معتقدم که خالق این اثر دکتر مشگینی است بنابراین میتوانم هسته اصلی فیلم را ستایش کنم و بگویم خوب است ایرانیها در همه جای دنیا و داخل ایران آن را تماشا کنند.
جناب کاهانی عزیز وقتمان رو به اتمام است بسیار سپاسگزارم که فرصت این گفتوگو را در اختیار هفته قرار دادید. دوستان امروز با عبدالرضا کاهانی کارگردان و فیلمنامهنویس گفتوگو کردیم. معرفی کامل ایشان در این مبحث نمیگنجد و اینکه البته فکر میکنم معرف حضور خیلیها هستند. اگر خودتان میخواهید نکتهای به صحبتهایتان اضافه کنید میشنویم.
عبدالرضا کاهانی: من هم بسیار از شما سپاسگزارم که به مطرح شدن چنین کارهایی کمک میکنید و بهخصوص اینکه متوجه هستم شما هم دارید در غربت کار میکنید و تا حدودی با مشکلاتتان آشنا هستم. چه آرزویی داشته باشم بهتر از اینکه همه ما خیلی زود دور همدیگر باشیم.
سپاس از شما بابت این آرزوی خوبتان و ممنون از مخاطبان و همراهانمان.
توضیح: این متن از لایو اینستاگرامی هفته با عبدالرضا کاهانی که در روز ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۴ از صفحه اینستاگرام هفته تورنتو پخش شد گرفته شده و برای درج در سایت تنظیم شده است.
ارسال نظرات