در این راه ایثار باید نه انجام وظیفه…
فرزین طیرانی، دوست عزیزی است که از اولین روز آشنایی او را در تکاپوی کمک به این و آن دیدهام. با راه انداختن بنیاد نیکو، او و مینای گرامی کار زیبایی را شروع کردند که نیازمندان بسیاری از آن بهره بردهاند. دیرتر وقتی که مینا و فرزینِ مهربان مدرسه آموزش زبان فرانسه را راهاندازی کردند یکی از الویتهایشان داشتن فضایی در جوار مدرسه بود که به امور فرهنگی اختصاص یابد.
«خانه ما»، نامی که همان چند سال پیش برای مرکز فرهنگی انتخاب کردند نمادی از نگاهِ خالصانه به این تلاشِ بیچشمداشت بود. در پرونده این شماره آقای فرزین طیرانی به هزار زبان کوشش میکند به ما بگوید که باهم بودن سودش برای تک تک ما بیش از هزینهاش است. گفتوگو با این تلاشگر دلسوز را همکارم خانم مهدیه مصطفایی انجام داده اما وقتی آن را میخوانم صدای پرسوز فرزین را میشنوم که از دلی پردرد برمیآید و همبستگی کامیونیتی را طلب میکند.
براستی آیا ما میتوانیم، هرگز میتوانیم بیآنکه نیروی گریز از هم را کاهش دهیم جامعهمان را به پویایی مطلوب برسانیم؟ آیا با ترس از هم و بیاعتمادی به هم میتوانیم جلوی سیلهای هر از گاهی را سد کنیم که میآیند و خانههامان را زیرورو میکنند؟
شاملو واژههای مارگوت بیگل را چنین بیان میکند:
بی اعتمادی دری است
خودستایی چفت و بست غرور است
و تهی دستی دیوار است و لولاست،
زندانی را که در آن محبوس رآی خویشیم.
آیا میتوانیم روزی از این حبس خارج شویم و دست دردست هم سدی شویم دربرابر هر سیل؛ و دوباره بسازیم خانهای را که قرنهاست به دست طوفان جهل و خودستایی سپردیمش؟
بیتردید راه بهروزی را تلاشِ مستمری هموار میکند که همافزایی نیروی دلهامان هدف آن است و در این راه، باز هم به قول همان غول زیبا، ایثار باید نه انجام وظیفه.
ارسال نظرات